یافتن پست: #گاهی

صوفياجون
1779180_584821158258777_386719382_n.jpg صوفياجون
:سینا ولی الله در ۱۷ اکتبر ۱۹۷۶ در شهر تهران متولد شد والدینش که هر دو هنرمند و هنردوست بودند بعنوان کارمندان عالی رتبه دولتی در وزارت فرهنگ و هنر و وزارت نیرو فعالیت میکردند مادرش در رشته تاتر و پدرش در رشته چاپ ونشر تحصیل کرده بودند بعلاوه اینکه پدر در زمینه نقاشی و خطاطی نیز بسیار چیره دست بود سینا هم از کودکی علاقه زیادی به هنر داشت و استعداد او در زمینه نقاشی و طراحی توجه والدین و معلمین او را در مدرسه به خودش معطوف کرد و برای همین با دعوت از او برای همکاری با خبرنامه مدرسه به نوعی مشوق بزرگی برای او شدند او در سالهای بالاتر مدرسه علاقه شدیدی به سینما و تلویزیون پیدا کرد و در اکثر جشنواره های فیلم و اکران های خصوصی فیلم های سینمایی با توجه به فعالیت مادرش در وزارت فرهنگ و هنر حضور پیدا میکرد اما بلاخره در سن ۱۵ سالگی یکی از دوستان پدر به نام احمد بهبهانی که نویسنده و کارگردان پر سابقه و صاحب سبک سینما و تلویزیون بود و سریال های پر بیننده ای همچون سرکار استوار، تلخ و شیرین، مدرسه موشها و آرایشگاه زیبا را در کارنامه خود داشت، قابلیت خاصی را در صدای او دید و از او دعوت کرد که به جای یکی از شخصیت های فرعی سریال جدیدش صحبت کند بعد از آن بود که علاقه سینا به فعالیت در سینما و تلویزیون چند برابر شد اما میدانست که درس و دانشگاه تنها دروازه ایست که این آرزو را برای او به واقعیت تبدیل میکند سینا مصرانه برای رسیدن به این آرزو تلاش کرد و توانست ۳ سال بعد در دانشگاه آزاد هنر در رشته گرافیک قبول شود و با توجه به علاقه شدید برای کار کردن در کنار تحصیل در همان سال اول دانشگاه با حمایت خانواده توانست برای استخدام در واحد گرافیک صدا و سیما بصورت پاره وقت اقدام کند اما در روز مصاحبه صدای خاص او توجه مصاحبه کننده ها را به خود جلب کرد وبه جای گرافیست او را به عنوان گوینده رادیو در صدا و سیما استخدام کردند سینا با توجه به استعداد و علاقه ذاتی و درونی که داشت به سرعت پله های ترقی را ظرف یکسال طی کرد و توانست به عنوان یکی از گوینده های ثابت برنامه های زنده رادیویی برای مدت ۹ سال، روزانه ۲ تا ۳ برنامه مختلف را صبح و عصر اجرا کند.
... ادامه
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
اين مطلب بايد انقدر بخونى تا حفظ بشى ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺭﺍ ، ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩ ؛ ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﺷﻨﺎﺧﺖ ! ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ، ﺩﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ؛ ﻣﯿﺰﺍﻥ منطﻖ ﺷﺎﻥ ، ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺍﺩﺏ ﺷﺎﻥ ، ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﻭﺣﺸﺎﻥ ، ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺷﻌﻮﺭﺷﺎﻥ ، ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺷﺎﻥ ، میزان اصالت شان ، ﻭ ﺣﺘﯽ ﻣﯿﺰﺍﻥ ؛ ﻣﻬﺮﻭ ﻣﺤﺒﺖ راستین ﺷﺎﻥ ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ، ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ! ﮔﺎﻫﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ؛ ﺍﻓﺮﺍﺩ ، ﻣﺎﺩﺍﻡ ﮐﻪ ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺮ ﻭﻓﻖ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ؛ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ، ﻭﻣﻮﺩﺏ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ أﻧﺪ ؛ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺷﺎﻥ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻓﺮﻭﻣﺎﯾﮕﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ! ﻭﻟﯽ ﮐﺎفی ست ؛ ﺑﻪﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ، ﯾﺎ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻭ ﯾﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ، ﯾﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪﯼ ، ﺭﻧﺠﯿﺪﻩ خاطر ﺷﻮﻧﺪ ؛ ﺗﺎﺯﻩ ، ﺁﻥﺭﻭﯼ ﻧﺎﻣﺒﺎﺭﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ، ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺎﻧﻨﺪ ...! ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻪ ﺍﺩﺏ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ؛ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺮﺍﻡ ، ﻭ ﻧﻪﻣﻌﺮﻓﺖ ، ﻭ ﻧﻪ ﻣﺤﺒﺖ ..! ﺍﺯ اﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ، ﺑﺮ ﺣﺬﺭ ﺑﺎﺷﯿﺪ ،،، ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﻼﯾﻤﺖ ، ﺍﻫﻞ ﺍﺩﺏ ﻭ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ ؛ ﻭ ﺑﺎ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﺎﻣﻼﯾﻤﺖﻫﺎ ، ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺘﺶ ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ؛ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ی ﺩﻭﺳﺘﯽ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ، ﺭﻭﺡ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛ که ﻓﻘﻂ ، ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺎﯼ ، گاه ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻧﺪ ،،، بزرگی و معرفت ، ادب ، اصالت و نجابت ، آدمیان را ؛ به هنگامه ی خشم و عصبانیت بیازمائید ...
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/11 - 20:19 توسط Mobile ·
3
bamdad
bamdad
آدمها شبیه لیوانند
ظرفیتهایی مشخص دارند.....
بعضی به اندازه استکان،
بعضی فنجان ،
بعضی ها هم ...........
وقتی بیش از ظرفیت لیوان در آن آب بریزی، سر ریز میشود،
خیس میشوی،
حتی گاهی که در اوج بدشانسی باشی
و در لیوان به جای آب ،
شربتی چیزی را زیادی ریخته باشی
وسرریز شده باشد ،
لکه ش تا ابد بر روی لباست میماند.....
آدمها مثل لیوان میمانند .....
ظرفیت هایی مشخص دارند.....
لطفا" قبل از ریختن مهر و عطوفت در پیمانه های وجودیشان ،
ظرفیتشان را بسنج.....
به اندازه محبت کن.....
اگر اینکار را نکنی ،
اگر زیادی محبت کنی
اگر سر ریز شدند و محبت بالا آوردند ،
باد الکی به غبغب انداختند
و پیراهن احساست را لکه دار کردند ،
فقط از خودت
و عملکرد خودت عصبانی باش،
نه از آدمها که شبیه لیوانند.....

{-15-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﺩﻝ ﺧﻮﺷﻢ ﺑﺎ ﻏﺰﻟﯽ ﺗﺎﺯﻩ، ﻫﻤﯿﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺑﺎﺯ ﺭﺳﺎﻧﺪﯼ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻨﻢ . ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ! ﻗﺎﻧﻌﻢ، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﻨﺸﯿﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ! ﮔﻠﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﻦ ﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎ ﻫﻤﺰﺍﺩﯾﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ! ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﮐﻦ! ﻣﻦ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﺪﺭ ﮐﻪ ﮔﺮﻣﺎﺳﺖ ﺯﻣﯿﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ﻣﻦ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﮔﻬﮕﺎﻩ ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﯼ ﺷﻌﺮ ﺑﭽﯿﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﻏﺰﻟﯽ ﺷﻮﺭﺍﻧﮕﯿﺰ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺷﻮﻕ ﻣﺮﺍ، ﺧﻮﺏ ﺗﺮﯾﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ
... ادامه
دیدگاه · 1394/06/21 - 20:49 توسط Mobile ·
4
آرمین
آرمین
اینک، دست مقدس فاطمه علیهاالسلام ، در دست بی کران علی، حلاوت هلهله فرشتگان را لمس می کند و شور کبریایی افلاکیان را برمی انگیزد. این سپردن دست عروسی به تکیه گاهی یک مرد نیست؛ این سپردن انسان است به حریم بی انتهای عصمت. این پیامبر صلی الله علیه و آله نیست که دخترش را به علی علیه السلام می سپارد؛ این خداست که اختیار و اعتبار بشر را به علی و زهرا علیهاالسلام وامی نهد. شب پیوند مرتضی و فاطمه علیهاالسلام نیست؛ بلکه امشب، شب تجدید یگانگی انسان با ذات خداست. و مبارک باد بر همه کائنات، این لبخند بی زوال پروردگار در گستره خلقت خویش.و زندگی در سایه سار خانه علی و فاطمه علیهاالسلام ممتد باد!
... ادامه
دیدگاه · 1394/06/19 - 10:36 ·
1
Majid
HM-201310070213900774081418927648.6396.jpg Majid
آدَمهـایی هَستـن که فکـر می کنن مـا رو خَـر کردن . . .
عیب نداره بذاریـن به ایـن بَهـانه ام که شُده گاهی فکـر کنـن
دیدگاه · 1394/06/18 - 16:47 ·
4
bamdad
bamdad
گاهگاهی که دلم میگیرد به خودم میگویم :

در دیاری که پر از دیوار است

به کجا باید رفت؟

به که باید پیوست؟

به که باید دل بست؟

حس تنهای درونم گوید :

بشکن دیواری که درونت داری

چه سوالی داری؟

تو خدا را داری

و خدا اول و آخر با توست

{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1394/06/13 - 19:59 ·
5
شهرزاد
9gugxp507yvw1tfz7k77.jpg شهرزاد
خوب که فکر می کنم …

می بینم گاهی یک شکلات ِ مغزدار …

بیشتر میچسبد …

تـــــا …

عاشقانه های این عاشق های تو خالی !
... ادامه
دیدگاه · 1394/06/12 - 01:03 ·
5
شهرزاد
55.jpg شهرزاد
گاهی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم

حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم …
دیدگاه · 1394/06/12 - 01:00 ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
گاهی باید نبخشید کسی را که بارها او را بخشیدی و نفهمید، تا این بار در آرزوی بخشش تو باشد! گاهی نباید صبر کرد باید رها کرد و رفت تا بدانند که اگر ماندي رفتن را بلد بوده اي! گاهی بر سر کارهایی که برای دیگران انجام میدهی باید منت گذاشت تا آنرا کم اهمیت ندانند! گاهی باید بد بود برای کسی که فرق خوب بودنت را نمی داند! و گاهی باید به آدمها از دست دادن را متذکر شد! آدمها همیشه نمی مانند یکجا در را باز میکنند و برای همیشه میروند......
... ادامه
دیدگاه · 1394/06/6 - 09:22 توسط Mobile ·
6
شهرزاد
ee43242-233x288.jpg شهرزاد
میشود آقا نگاهم بکنی؟

میشود یک لحظه مرا هم دعایی بکنی؟

هر شب و روزم دوری از توست

میشود ایا دمی بر ما نگاهی بکنی؟

خسته ام از این روزگار دلتنگی ها

میشود آقا از آسمان صدایم بکنی؟
... ادامه
رضا
81718527-70093186.jpg رضا
رضا
رضا
میگن دوره هم سرعت اینترنت همینجور داغون بود گاهی صفحه رو رفرش میکردن فردا بطور کامل لود میشد .
دیدگاه · 1394/05/17 - 16:42 ·
6
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی
به خلوت با خیال من تکلم می کنی گاهی
هر آن لحظه که پیدا می شوی از دور مثل من
به ناگه دست و پای خویش را گم می کنی گاهی

چنان دریای نا آرام و طوفانی ،تو روحم را
اسیر موج های پر تلاطم می کنی گاهی
دلم پر می شود از اشتیاق و خواهشی شیرین
در آن لحظه که نامم را ترنم می کنی گاهی

همه شعر و غزلهای پر احساس مرا با شوق
تو می خوانی و زیر لب تبسم می کنی گاهی
تو هم مانند من لبریزی از حس جنون عشق
یقین دارم تو هم من را تجسم می کنی گاهی
... ادامه
شهرزاد
عکس-های-عاشقانه-ی-غمگین-و-دخترانه-ی-زیبا-12.jpg شهرزاد
کوچه ها را بلد شدم
خیابان ها را
مغازه ها را
رنگ های چراغ قرمز را
جدول ضرب را حتی
و دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمی شوم
اما هنوز گاهی میان آدم ها گم می شوم
آدم ها را بلد نیستم
می فهمی

رضا
1d737f5c38e5c190249b5dbc2e539739_XL.jpg رضا
دیدگاه · 1394/05/9 - 19:34 در وبگردی ·
6
رضا
رضا
تو اخبار ظهر شبکه 1 یک گزارش از رو نشون دادن که یک آقایی دستگاهی ساخته که از (فکر میکنم قطعات پلاستیک) تولید میکنه واقعا طرح جالبیه کاش ازش حمایت کنن تا دستگاههای بیشتری بسازه تا تو همه استانها ازش استفاده بشه و زباله کمتری تو طبیعت رها بشه .
دیدگاه · 1394/05/7 - 15:59 ·
6
bamdad
bamdad
برای تا ابد ماندن باید رفت...


گاهی به قلب کسی ...


گاهی از قلب کسی...

:(
دیدگاه · 1394/05/2 - 20:13 ·
3
bamdad
bamdad
اسمش آدم است اما تو باور نکن
گاهی کاری می کند که از پس هیچ گرگی بر نمی آید

:(
دیدگاه · 1394/05/2 - 20:02 ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
شالیزار های برنج مازندران پس از باران
[لینک]
bamdad
07406d1dde24ae57a590c4453de4eb6e-425.jpeg bamdad
گاهی هم بد نیس به خودمان دل خوشی بدهیم

:)
دیدگاه · 1394/04/28 - 11:47 ·
5
رضا
رضا
یادتون باشه اصلا ترس نداره وقتی سوسک دیدین جیغ نزنید چون بیچاره از ترس می میره گناه داره فقط با دمپایی بزنین تو سرش .
bamdad
bamdad
امروز فهمیدم ...

خدا شانه هایم را

فقط برای این نیافریده است

که کوله بار غم هایم را به دوش بکشند ... !

گاهی لازم است ...

با یک لبخندشانه هایم را بیندازم بالا ...

و بگویم :

بی خیال !
{-159-}
bamdad
bamdad
زندگی همیشه پرواز نیست گاهی هم باید قفس راتحمل کرد
دیدگاه · 1394/04/13 - 21:49 ·
3
شهرزاد
شهرزاد
در زندگی گاهی پیش می آید که کسانی را دوست داریم اما آنها ما را دوست ندارند...
در واقع آنها به عشق ما نیازی ندارند . این یکی از دردناک ترین درس های زندگی است !
... ادامه
دیدگاه · 1394/04/11 - 21:56 ·
3
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ