یافتن پست: #گنبد

Noosha
_igp5370aa.jpg Noosha

ایاصوفیه واقع در استانبول در اصل یک کاخ پادشاهی بوده است که در قرن ششم برای امپراتور روم شرقی، جاستینیان اول، ساخته شد. این شاهکار مهندسی رومی، با گنبد عظیمش (به قطر 31 متر یا 102 فوت) فضایی را می پوشاند که تا بیش از 1000 سال بزرگترین فضای بسته دنیا بود. این کلیسا در سال 1204 در جنگ صلیبی چهارم به تاراج رفت و در قرن پانزدهم وقتیکه عثمانی ها شهر را فتح کردند، تبدیل به مسجد شد. ایاصوفیه در سال 1935 تبدیل به موزه شد و حالا یکی از جاذبه های اصلی ترکیه است.
... ادامه
Noosha
63.jpg Noosha
... ادامه
Noosha
04.jpg Noosha
... ادامه
Noosha
01.jpg Noosha
... ادامه
Noosha
0bb58d16c0f18dd166389dbd313c21b9-430.jpg Noosha
نمیدونم چرا دخـترای امـــروزی از سایز كله شون راضـی نیستند ! . . . . . . . . . . حتــــــما بـــاید یه قابـلمه یا زود پزی ، چیزی بـذارن زیر روسری شون تا ســـرشـون بشــه اندازه گنبد امامزاده داود ... . . . والـــــــــــا !!! ...{-7-}
Noosha
154.jpg Noosha
... ادامه
سربازان مهدی عج
photo-0015.jpg سربازان مهدی عج
آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا تو که پرواز می کنی تو حرم امام رضا

من کبوتر بقیع ام با تو خیلی فرق دارم سرم و بجای گنبد روی خاکها می ذارم





خونه قشنگ تو کجا و این خونه کجا گنبد طلا کجا قبرهای ویرونه کجا

اونجا هرکی می پره طائر افلاکی می شه اینجا هرکی می پره بال و پرش خاکی می شه





اونجا خادما با زائر آقا مهربونن اینجا زائرا رو از کنار قبرها می رونن





( تو که هر شب می سوزه چلچراغا دور و برت به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت (منظور حضرت فاطمه زهرا س

کی میگه که تو غریبی غریب عاشق نداره روز و شب این همه عاشق رو خاکت سر می ذاره

غریب اونه تو بقیع شمع و چراغی نداره نه ضریح و نه حرم حتی رواقی نداره
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/6 - 18:52 در حسینیه ·
7
shaghayegh
1zdu6wl.jpg shaghayegh
یادته زیرگنبد كبود دو تا عاشق بودن و كلی حسود...؟

تقصیر همون حسودا بود كه حالا شده...........

یكی بود و یكی نبود......
دیدگاه · 1392/01/6 - 04:33 ·
6
MONA
425324_312686575443800_1536383574_n.jpg MONA
کوه نمکی ( گنبد نمکی )

استان
♥هـــُدا♥
mondrian_red_tree-300x211.jpg ♥هـــُدا♥
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت، خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند.در حال مستاصل شد…از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت.گفت:ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی.نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم…قدری پایین تر آمد.وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت:ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟آنهار ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم.وقتی کمی پایین تر آمد گفت:بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:چه کشکی چه پشمی؟
ما از هول خودمان یک غلطی کردیم..
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ﺭﻭﺣﺎﻧﻲ ﺭﺍﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ .
ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺧﺮﺩﺳﺎﻝ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ !
ﻣﺴﺠﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟
ﮐﻮﺩﮎ ﮔﻔﺖ : ﺁﺧﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ،
ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭼﭗ ﺑﭙﯿﭽﯿﺪ ،
ﺁﻥ ﺟﺎ ﮔﻨﺒﺪ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ .
ﺭﻭﺣﺎﻧﻲ ﮔﻔﺖ : ﺁﻓﺮﯾﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ !
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ ،
... ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﺳﺨﻨﺎﻧﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﻫﯽ ؟
ﮐﻮﺩﮎ ﭘﺮﺳﯿﺪ :ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ
ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ ،ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ! ؟
ﺭﻭﺣﺎﻧﻲ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﺍﻩ
ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻢ .
ﮐﻮﺩﮎ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻫﯽ !!!!{-18-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
031506monica305.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خدایا کفر می‌گویم، پریشانم ؛ نمیدانم چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟! مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی! تو مسئولی خداوندا به این آغاز و پایانم !! خداوندا! اگر روزی‌ بشر گردی‌ ، ز حال بندگانت با خبر گردی‌ ، پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت! از این بودن، از این بدعت... خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است؟! چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است...
... ادامه
رضا
رضا
قرار بود یکی از میان شما
برای کودکان بی خواب این خیابان
فانوس روشنی از رویای نان و ترانه بیاورد
قرار بود یکی از میان شما
برای آخرین کارتون خواب این جهان
گوشه لحافی لبریز از تنفس و بوسه بیاورد
قرار بود یکی از میان شما
بالای گنبد خضرا برود
برود برای ستارگان این شب خسته دعا کند..

پس چه شد چراغ آن همه قرار و
عطر آن همه نان و
خواب آن همه لحاف؟
من به مردم خواهم گفت
زورم به این همه تزویر مکرر نمی رسد.

حالا سالهاست که شناسنامه‌های ما را موش خورده است
فرهاد مرده است
و جمعه
نام مستعار همه‌ی هفته‌های ماست...!

سید علی صالحی
... ادامه
ღ sepide ღ
ღ sepide ღ
یادته زیر گنبدکبود

دوتارفیق بودیم وکلی حسود؟

تقصیر اون حسودا بود که حالا ماشدیم یکی ‘بود’یکی’نبود’
Majid
Majid
در زير اين گنبد آبنوسي، يکجا عزاست يکجا عروسي!

درس اديب گر بود زمزمه محبتي جمعه به مکتب آورد طفل گريزپاي را

درزي در کوزه افتاد!

در زمستان يه جُل بهتر از يه دسته گل است!
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/18 - 14:45 ·
6
نگار
نگار
در میان اعراب رسم بوده که وقتی کسی به نا حق کشته می

شده بر روی مقبره ی وی پرچم قرمز رنگی قرار می دادند تا

زمانی که از قاتلانش انتقام بگیرند و در زمان شهادت امام حسین (ع)

بر روی گنبد حرم این حضرت پرچم قرمز رنگی قرار دادند و

هنوز آن پرچم وجود دارد تا ان شاء ا... منتقم خون سیدالشهداء

با شعار یالثارات الحسین علیه السلام ظهور نمایند

شاید این جمعه بیاید
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/28 - 01:46 ·
5
رضا
رضا
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند
دیدگاه · 1391/09/28 - 01:21 ·
4
نگار
smstak-11.jpg نگار
چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی

کسـی زیــر ایـن گنبد کبــود انتظــارت را میـکشد

چــه شیــرین است

طعــم چنـد کلمــه کــه میگــوید :

" کجــایــی" .....؟
... ادامه
saeid
imamReza07.jpg saeid
گنبد قديمي حرم امام رضا
Noosha
www.toca.ir_53774428_,_1305_1102.jpg Noosha
گنبد سلطانیه ـ زنجان
رضا
رضا
اگه آزاد باشین جايي رو براي زندگي انتخاب كنین كجا رو انتخاب مي كنین ؟ دليلش چيه ؟‌

سوال این هفته طرح شده توسط شهریار شهريار
mahyar
mahyar
روحاني راه مسجد را گم کرده بود .
از کودکی خردسال پرسید :
فرزندم !
مسجد این محل کجاست ؟
کودک گفت: آخر همین خیابان ،

به طرف چپ بپیچید ،
آن جا گنبد مسجد را خواهی دید .
روحاني گفت: آفرین فرزند!
من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم ،
تو میخواهی به سخنانم گوش دهی ؟
کودک پرسید :درباره چه چیزی
صحبت میکنی ،حاج آقا !؟
روحاني گفت: می خواهم راه
بهشت را به مردم نشان دهم .
کودک خندید و گفت:
تو راه مسجد را بلد نیستی
می خواهی راه بهشت را به مردم نشان بدهی!!!
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ