قربون مست نگاهت، قربون چشمای ماهت
قربون گرمی دستات، صدای آروم پاهات
چرا بارونو ندیدی؟ رفتن جونو ندیدی
خستگیهامو ندیدی، چرا اشکامو ندیدی؟
مگه این دنیا چقدر بود؟ بدیهاش چندتا سحر بود؟
تو که تنهام نمیذاشتی، توی غمهام نمیذاشتی
گفتی با دو تا ستاره میشه آسمون بباره
منم و گریه ی بارون، غربت خیس خیابون
توی باغچه ی آهم پر گریه پر آهم
کاشکی بودی و میدیدی همه ی گلاشو چیدی
تموم روزای هفته که پره غم شده رفته
من و گلدونت میشینیم فقط عکساتو میبینیم
روز پنج شنبه دوباره وعده ی دیدن یاره
روی سنگ سردی از قبر میریزه اشکای خستم
تا که قاصدک دوباره خبری ازت بیاره
با یه دسته گل ارزون پیشتم من زیر بارون
#متن #ترانه #قربون_مست_نگاهت
#مازیار_فلاحی
#البوم #لعنت_به_من
باران شده ای
1392/08/8 - 02:06یک لحظه میباری ومن
یکهفته بیمارم!
طبیبی چون توراچشم انتظارم
همه گویند:توبارانی وباری
ندانندکه من ازهجرت چوبارم
چوترسم که بمیرم من زهجرت
نبینم رویت ای زیبانگارم
من آن پرنیای عاشق تو
که داغ عشق توبرسینه دارم
شعربداهه ای بودکه اکنون سرودم
درادامه شعرزیبای انتخابیتان
جسارت بنده راببخشید
نیماراد
wooow mersiii kheyli ziba bod
1392/08/8 - 02:13بسیار زیباااااا
1392/08/8 - 02:16خواهش..
1392/08/8 - 02:24قابل شمارانداشت پرنیای عزیز
یاروهمنشین ندای عزیز
فقط اشکال تایپی منوببخشد
ریتم آهنگین شعرروعوض میکنه
””منم آن پرنیای عاشق تو”„
bazam mersiiiiiii
iiiiii
1392/08/8 - 02:29