دکتره بعد از معاینه ازش میپرسه «خب، بگو ببینم واسه چی کمر درد شدی؟»
مریض پاسخ میده: «محض اطلاعتون باید بگم که من برای یک کلوپ شبانه کار میکنم.
امروز صبح زودتر به خونم رفتم و وقتی وارد آپارتمانم شدم، یه صداهایی از اتاق خواب شنیدم!
وقتی وارد اتاق شدم، فهمیدم که یکی با همسرم بوده!!
در بالکن هم باز بود. من سریع دویدم طرف بالکن، ولی کسی را اونجا ندیدم.
وقتی پایین را نگاه کردم، یه مرد را دیدم که میدوید و در همان حال داشت لباس میپوشید.
من یخچال را که روی بالکن بود گرفتم و پرتاب کردم به طرف اون!!
دلیل کمر دردم هم همین بلند کردن یخچاله.»
مریض بعدی،
به نظر میرسید که تصادف بدی با یک ماشین داشته.
دکتر بهش میگه «مریض قبلیِ من بد حال به نظر میرسید،
ولی مثل اینکه حال شما خیلی بدتره! بگو ببینم چه اتفاقی برات افتاده؟»
مریض پاسخ میده: «باید بدونید که من تا حالا بیکار بودم و امروز اولین روز کار جدیدم بود.
ولی من فراموش کرده بودم که ساعت را کوک کنم و برای همین هم نزدیک بود دیر کنم.
من سریع از خونه زدم بیرون و در همون حال هم داشتم لباسهام را میپوشیدم,
طلاق: مرحله ای مابین ازدواج و مرگ
1392/04/1 - 23:26کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب
مترو:تلفیقی از کنسرو ، چرخ گوشت ، بوی بد و قطار
مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج
فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز .
مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند.
روماتیسم: عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون .
تجربه: نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند .
مهندس : به کسی میگویند که همیشه در کارها گند میرند .
پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است.
کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است.
دانشگاه: یک دوره چهارساله که ازش چیز بیشتری یادم نمی آید .
طراز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید .
قابل اجتناب: دقیقا به کاری می گویند که یک گاوباز انجام می دهد .
لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است .
اعصاب : چیزیست که هیچکس ندارد ولی توقع دارند تو داشته باشی.
خلاق: آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد.
بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است.
لوازم آرایشی: ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشت تر نشان می دهد.
عشق: یکی از خفن ترین بیماری های بشر که تنها راه از بین رفتنش، ازدواج است.
مالیات: می گویند باید با لبخند پرداخت کرد، اما من امتحان کردم، نقد می خواستند.
منوآل (هلپ): قسمتی از رایانه که به شما در یافتن سوال های بیشتر کمک می کند.
قبر: مکانی برای استراحت متوفی تا وقتی که سر و کله یک باستان شناس پیدا شود.
بیماری خوشخیم: یک بیماری که قرار نیست به این زودی ها از دستش خلاص بشوید.
هر ننه قمری : کلمه ای عمده ی ایرانیان از آن برای خطاب کردن سایرین استفاده میکنند
بکاپ: کاری که همیشه وقتی یادتان می افتد انجام دهید که اطلاعاتتان به گاف رفته است.
گیاهخواری: طریقه ای از زندگی که قدیما، شکارچیان دست و پا چلفتی اختراع کرده بودند .
زن همسایه : موجودی که ساعت ها دم در حرف میزند اما داخل نمیاد چون دیرش میشود .
رزومه: جمع آوری هرگونه اطلاعات غلط درباره خود به منظور دستیابی به یک شغل پردرآمدتر
ازدواج: وقتی که دو نفر تبدیل به یک نفر می شوند، اما مشکل اینجاست که دقیقا کدام یک؟
پیری: وقتی آره یعنی نه، شاید یعنی حتما، جالبه یعنی خاطره و نوه آویزان از یخچال می شود.
صداقت: حالتی که شما پس از نوشیدن هفده دلستر لیمویی پشت سر هم دچارش می شوید.
هالک شگفت انگیز: بر و بچه های بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین تصوری از هیکل خود دارند .
جالبه: کلمه ای که در چت های محترمانه، به منظور پایان مکالمه طرف مقابل استفاده می شود.
و غیره: علامتی که این مفهوم را می رساند؛ شما بیش از چیزی که واقعا می فهمید، می فهمید.
شخصیت: آن چیزی است که اگر شما آن را از دست بدهید، همه اطراف شما را خالی خواهند کرد.
پزشک: آدمی که با قرص هایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش، مرگ را به شما هدیه می دهد.
خانه داری: مجموعه کارهایی که درون خانه صورت می گیرد، شامل خوابیدن تا لنگ ظهر و تماشای تلویزیون
دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم.
فهرست خرید: لیستی که تهیه اش ساعت ها طول می کشد اما در فروشگاه به یاد می آورید که جا گذاشته اید.