یافتن پست: #آسمان

Noosha
-JiQMz3AR8382Xc8JnfZ5g_r.jpg Noosha
bamdad
امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت...{-35-}{-35-}{-35-}
قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت...{-35-}{-35-}{-35-}
بامداد عزیز میلادت مبارک.{-35-}{-35-}{-35-}
دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم.
دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم.
دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد همیشه از حرارت عشق گرم باشد.
من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند.
برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند.
من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکند.{-35-}{-35-}{-35-}
بهترینهارو برات آرزومندم.
امیدوارم همیشه تنت سالم ودلت شاد و لبت خندون باشه و به همه آرزوهای خوبت برسی.{-35-}{-35-}{-35-}
Mostafa
Mostafa
دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن

چون خمشان بی‌گنه روی بر آسمان مکن

باده خاص خورده‌ای نقل خلاص خورده‌ای

بوی شراب می زند خربزه در دهان مکن

روز الست جان تو خورد میی ز خوان تو

خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن

دوش شراب ریختی وز بر ما گریختی

بار دگر گرفتمت بار دگر چنان مکن

من همگی تراستم مست می وفاستم

با تو چو تیر راستم تیر مرا کمان مکن

ای دل پاره پاره‌ام دیدن او است چاره‌ام

او است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن

ای همه خلق نای تو پر شده از نوای تو

گر نه سماع باره‌ای دست به نای جان مکن

نفخ نفخت کرده‌ای در همه دردمیده‌ای

چون دم توست جان نی بی‌نی ما فغان مکن

کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد

ناله کنم بگویدم دم مزن و بیان مکن

ناله مکن که تا که من ناله کنم برای تو

گرگ تویی شبان منم خویش چو من شبان مکن

هر بن بامداد تو جانب ما کشی سبو

کای تو بدیده روی من روی به این و آن مکن

شیر چشید موسی از مادر خویش ناشتا

گفت که مادرت منم میل به دایگان مکن

باده بنوش مات شو جمله تن حیات شو

باده چون عقیق بین یاد عقیق کان مکن

باده عام از برون باده عارف از درون

بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان مکن

از تبریز شمس دین می رسدم چو ماه نو

چشم سوی چراغ کن سوی چراغدان مکن
... ادامه
دیدگاه · 1393/12/14 - 14:45 ·
6
Mohammad
sad_man.jpg Mohammad
ستاره‌ها نهفتــــــــــــــــم در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من
دیدگاه · 1393/12/13 - 14:32 ·
6
bamdad
bamdad
دلتنگت که می­شوم

می­گریزم از کنار میله­ های پنجره تنهایی

رها می­شوم از خیالات پوچ

وضو می سازم

دو رکعت نماز عشق

نماز سپاس

نماز دلتنگی

پرواز می­کنم به اوج آسمانت

به خیال دیدنت

{-47-}
ıllı YAŁĐA ıllı
jnnb56f64beb29v2ec47.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
دیدگاه · 1393/12/1 - 15:49 در طبيعت ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
زمانی که آسمان دلت از نامردی ها ابریست

به چشمانت اجازه باریدن نده که در خود شکستن

بهتر از در نگاه دیگران شکستن است
bamdad
bamdad
باران همیشه حادثه ای شاعرانه نیست

از ما که سقفمان شده است آسمان، بپرس!
دیدگاه · 1393/11/14 - 21:20 ·
3
Mohammad
3_f5l75kxe3k05f8bthqcz.jpg Mohammad
کجاست واسطه ارتباط بین زمین و آسمان
آیا واقعاً من "او را" چشم در راهم؟؟؟؟
bamdad
bamdad
تو قول داده بودی
اگر آينه از خوابِ اتفاق بترسد
بسا بعد از شکستنِ دريا
خاطراتِ روزگارِ گريه و گهواره را به ياد آوری!
به ياد می‌آوری
اما سکوت
سرآغازِ رستگاریِ تمار روياهاست.


حالا مزارت کجاست کبوتر کوچک بی‌آسمانِ ما ...!؟

:(
دیدگاه · 1393/10/11 - 20:26 ·
5
zahra
24198102381314298479542099714692228164.jpg zahra
برای تو دوست داشتن و عشق ورزیدن کافیه تو میراثدار مجنونی. دنیا با عشق تو پابرجاست همیشه پابرجا باش همیشه عاشق باش متین، بگذار فرشته ها یکبار دیگه به آدم سجده کنند بگذار شیطان باز هم از بهشت رانده بشه تو پابرجا باش تو عاشق باش تا شکوه خلقت آدم در هفت آسمان طنین انداز بشه. متین سنگ با آرامش عمیقش به قلب پرشور تو حسادت میکنه. بگذار مهربانی تو آموزگار روزگار بی درد باشه. متین دوست داشتن رو فریاد بزن عشق رو معنی کن انسانیت رو بیاموز تا در ابتدای فصل سرد درختان جوانه بزنند و بهار فصل ماندگار قلبها باشه. تنها میراثدار مجنون با توام همیشه عاشق باش
متین (میراثدار مجنون)
zahra
zahra
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !


در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید


یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم


ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ


یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !


با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !


اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید


یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم


رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
فریدون مشیری
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/7 - 11:52 ·
zahra
zahra
دلم گرفته پدر...برایم بهار بفرستید ...
ز شهر کودکی ام یادگار بفرستید ...

دلم گرفته پدر ! روزگار با من نیست ...
دعای خیر و صدای دوتار بفرستید ...

اگر چه زحمتتان می شود ولی این بار ...
برای دخترک خود " قرار " بفرستید ...

غم از ستاره تهی کرد آسمانم را ...
کمی ستاره ی دنباله دار بفرستید ...

به اعتبار گذشته دو خوشه ی لبخند ...
در این زمانه ی بی اعتبار بفرستید ...

تمام روز و شب من پُر از زمستان است ...
دلم گرفته برایم بهار بفرستید ...
متین (میراثدار مجنون)
دیدگاه · 1393/10/7 - 11:45 ·
1
bamdad
bamdad
خدایا

پنجرهای احساسم را باز گذاشته ام

تا نسیم ملکوتیت را بر مشامم استشمام کنم

کاش لایق مهمانیت در زیر بارش رحمت



آسمانت باشم

:(
zahra
zahra
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی درد مند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرامو روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
شاعر: فریدون مشیری
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/3 - 22:12 ·
2
bamdad
bamdad
انقدر زمین خورده ام که رنگ آسمان را فراموش کرده ام


بوی خاک میدهند تمام ارزوهایم !
دیدگاه · 1393/09/18 - 21:08 ·
1
ıllı YAŁĐA ıllı
1416362224040299.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دیدگاه · 1393/09/15 - 17:01 در طبيعت ·
7
مرجان بانو :)
5GbgS3T3jE-1.jpg مرجان بانو :)
به نام خدای حسابگر ، حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست ،
هم او که افتتاحیه و اختتامیه تمام حساب ها و کتاب ها است
ترازش همیشه موزون است
و موجودی هایش همواره در فزون .
مطالبات مشکوک الوصول ندارد ،
چه آنکه کسی از قدرت لایزال او نمی تواند بگریزد ،
استهلاک انباشته نیز محاسبه نمی کند ،
گویا در حوزه حسابداری او چیزی بی ارزش نمی شود ،
به کسی مالیات نمی دهد و از کسی به نا حق چیزی نمی گیرد ،
نه سهامی است نه تضامنی ، هیچ شراکتی با کسی ندارد ،
تک مالکی است و بی رقیب هیچ تلفیق و ادغام و ترکیبی در حوزه شخصیتش تعریف شدنی نیست ،
حسابداری تورمی ندارد چرا که در نظرش ارزش ها بی تغییر اند ،
حسابداریش آنقدر عالمانه و دقیق است که دوره مالی در آن تعریف ناشدنی و واحد پولی در آن بی معنا است ،
شخصیتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را دربرمی گیرد ،
تداومش یک فرضیه نیست بلکه حقیقت محض است ،
مدیریتش حسابداری و حسابداریش مدیریتی بر مدار عدالت چه اینکه به مثقال و ذره هم رسیدگی می کند ،
و چیزی را از قلم نمی اندازد ، تنها فضل و بخشش اوست که بر مدار اهمیت می چرخد ،
سرمایه بندگان امیدواری به اوست و همان است که رهائی بخش آنان از حساب و کتاب خواهد بود ،
15 آذر روز حسابدار مبارک!
... ادامه
رضا
رضا
ظهر جمعه با آسمان آفتابی همچنان مشغول تحقیق .
دیدگاه · 1393/09/14 - 13:02 ·
5
فاطمه
فاطمه
امام صادق(ع): هر کس دیده اش بر زنی افتد و چشم به سوی آسمان بالا برد و یا آن را روی هم گذارد ، دیده بر هم ننهد مگر آنکه خداوند یکی از حوران بهشتی را به همسری وی در آورد. {من لایحضره الفقیه/ج 5/ص 131}
... ادامه
دیدگاه · 1393/09/13 - 12:50 ·
4
bamdad
52.jpg bamdad
3. ساحل مالدیو مثل آسمان درخشان

این نور های درخشان در این ساحل توسط فیتوپلانکتون های میکروسکوپی و درخشان وقتی به ساحل می رسند تولید میشه.

{-15-}
متین (میراثدار مجنون)
download.jpeg متین (میراثدار مجنون)
رضا از پرنده در آسمان پرسيدند ؟
آيا ترس به زمين افتادن را نداری؟
پرنده لبخند زد و گفت :من انسان نيستم كه با كمی بلند رفتن تكبر كنم!
من در اوج بلندی ،نگاهم هميشه به زمين ميباشد...!
bamdad
bamdad
دستم را بالا میبرم و آسمان را پایین میکشم...

آنقدر از دلتنگی هایم برایش خواهم گفت ....

تا سرخ شود...

تا نم نم بگرید...

آن وقت رهایش میکنم و میدانم کسی هرگز نخواهد دانست غم آن غروب بارانی

همه از دلتنگی های من بود...

:(
دیدگاه · 1393/09/8 - 21:19 ·
5
bamdad
bamdad
بی دست های تو



همیشه



یک پای زیر باران رفتنم لنگ است



یک پای ایمانم به خدایی


که آسمانش می بارد و نمی داند



دل این رهگذر از تمام باران ها پر است....

:(
دیدگاه · 1393/09/1 - 22:48 ·
6
bamdad
bamdad
زیباترین حس سجده این است که

در گوش زمین پچ پچ میکنی،

اما در " آسمان " صدای تو را میشنوند
دیدگاه · 1393/08/26 - 22:54 ·
6
رضا
رضا
مشکل مطالب رفع شد .
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ