یافتن پست: #اذان

حمید
ممادر.jpg حمید
بغض یعنی:

صدای اذان

خونه سوت و کور

خاطره های پر هیاهو و سفره های خالی از حضور پدر و مادر...

بعضی چیزها فقط یکبار تکرار میشن،قدرشو بدونیم!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/25 - 11:49 ·
6
bamdad
bamdad
Noosha صوفياجون arezoo
به غسالخانه نبرید مرا…
من از مرده شورها میترسم،
آنها عاشق من نیستند که نوازشم کنند
میترسم کبود کنند تمام بدنم را…
بگویید او خودش بیاید…
بگویید خودش کفنم کند…
رو به قبله نه،رو به آغوشش…
بگویید ببندد چشمهایم را، و لبانم…
نه نه نگذارید ببوسد لبانم را…
شنیده ام شگون ندارد…
بگویید بجای اذان و دعا،نامش را آنقدر تکرار کند در گوشم تا بلکه این دم آخر ایمان بیاورم به خدا ..!
بگویید خودش خاک بریزد روی تنم و برود…
برود و برنگردد…
آخر وقتی هست دل مردن ندارم…
همین… تمام شدند حرفهایم…
اگر نیامد،فقط…فقط به او بگویید همین خیابان ها و پنجره ها قاتل جانم شدند…
بگویید او بی تقصیر است فقط کمی ، کمی نیامد…
خداوندا امضا کن…
به یکتایی ات قسم،کم آورده ام…
بازکن نامه را،استعفاى من است از زمینت…
مبارک خودت باشد
اینجا کسی مرا دوست ندارد…
zahra
thumb_HM-20135673714909922561393064544.2533.jpg zahra
هووی کچل!! با توام . . . ؛ داستان رضا سگه و شهید چمران . . .

رضا سگه یه لات بود تو مشهد ؛ هم سگ خرید و فروش می کرد
و هم دعواهاش از نوع سگی بود !

یه روز داشت میرفت سمت کوه سنگی برای دعوا و غذا خوردن ،
دید یه ماشین داره تعقیبش می کنه با آرم
" ستاد جنگهای نا منظم"

شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت :
" فکر کردی خیلی مردی ؟! "

گفت: بروبچه ها اینجور میگن !!

شهید چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه

به غیرتش بر خورد ، راضی شد ؛ رفت جبهه . . .

***********************************

شهید چمران تو اتاق نشسته بود، یه دفعه دید که صدای دعوا میاد !

چند لحظه بعد با دست بند ، رضا رو آوردن تو اتاق ، انداختنش
رو زمین و گفتن : " این کیه آوردید جبهه ؟! ....... "

رضا شروع کرد به فحش دادن، فحشای رکیک !

اما چمران مشغول نوشتن بود.

دید شهید چمران توجه نمیکنه ، یه دفه داد زد :
" هووی کچل با توام ...! "

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد :
" بله عزیزم ! چی شده عزیزم ؟ چیه آقا رضا ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ "

قضیه این بود ؛ آقا رضا داشت میرفت بیرون ، بره سیگار بگیره و برگرده

با دژبان دعواش شده بود .

شهید چمران : " آقا رضا چی میکشی ؟!! برید براش بخرید و بیارید ...! "

شهید چمران و آقا رضا ... تنها تو سنگر ...

آقا رضا : میشه یه دو تا فحش بهم بدی ؟! کشیده ای، چیزی !!

شهید چمران : چرا ؟!

آقا رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده ...
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه ...

شهید چمران : اشتباه فکر می کنی ...! یکی اون بالاست ،
هر چی بهش بدی می کنم ، نه تنها بدی نمیکنه ، بلکه با خوبی
بهم جواب میده ... هی آبرو بهم میده ...

تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی میکردی
بهت خوبی می کرده ...! گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده
بگم بله عزیزم ...

یکم مثل اون شم ...!

آقا رضا جا خورد ، تلنگر خورد به شخصیت معنویش ،
رفت تو سنگر نشست ، آدمی که مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت
زار زار گریه می کرد ...عجب !

یکی بوده هرچی بدی کردم بهم خوبی کرده ؟

اذان شد؛ آقا رضا اولین نماز عمرش بود ، رفت وضو گرفت .

سر نماز ، موقع قنوت صدای گریش بلند بود .

وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد ، صدای افتادن یکی روی زمین

شنیده شد ...

آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد ،
... ادامه
bamdad
bamdad
دلتنگی یعنی اذان مغرب به افق چشم های کسی...
دیدگاه · 1392/12/16 - 20:39 ·
6
...
...
شنیدین یکیونفرین میکنن میگن:""الهی روزخوشت دندون دردت باشه!""حالا مادیشب بازورمسکن واین حرفاخوابیدیم ودلمون خوش که ددون درده روپیچوندیم...
امادریغ!
که غافل بودیم و
سراذان صبح دردش شروع شد..
خدانصیب دشمنتون نکنه
هی دستمال داغ کردم
گذاشتم روش
هی دردش بدتروبدترشد
باایرشا شستمش
افاقه نکرد
دوتاچرک خشک من خوردم
هیچ
فایده ای نداشت
حالام
تواین فکرم
که دوتاژلوفن روباهم برم بالاتاپوزاین دندون دردروبزنم میترسم ضررداشته باشه...
یکی نیست به مابگه :
""آخه پسرخوب!""
نونت نبود
آبت نبود!
مسواک نزدنت چی بود؟!!!!
حالا مسواک نزدن به جهنم ...!
اینهمه شیرینی خوردنت چی بود؟!
آخ دندونم...
وااای دندونم..
فک کنم فردابایدبریم پرش کنم...
ولی
حسش نیست...
ولی
ازهمه ایناکه بگذریم..دم سحردقیقابیدارشدم و
حسابی ازهوای پاک ومناجات ودعای سحراستفاده کردم...
خداییش ریانباشه
ولی
نمیدونم
چه حکمتیه؟!
که چندروزه دقیقاباالله اکبراذون صبح ازخواب بلندمیشم وذکرونیایش میکنم...بعدسبکبال میخوابم..!!
البته گوش شیطون کر!!!
ایشالا...
آخ دندونم...
وااای دندونم...
7بارحمدبه نیت شفاخوندم..فکرکنم داره اثرمیکنه..!
حدیث داریم""اگرسوره حمدرا70باربرمرده خواندی وروح به کالبدش بازگشت شک نکن""
آ خ مردم ازدندون درد...
مامان وآجی ترانه هم خوابن...
طفلیا دیشب دم سحری بخاطرمن خواب بهشون حروم شد...الانم مامانم بیدارشدیه لحظه وگفت:""نیمادندونت چطوره؟!""
گفتم:""خوبه بدنیست!!!""
طفلی انقده گیج خواب بودکه خوابش رفت..
حالام من موندم ودندون دردی که نمیدونم حمدداره تأثیرمیکنه یاچرک خشک کن...
بهرحال..
کلا ریانباشه..من نذرکرده امام رضا(ع)هم هستم..داستان داره این قضیه...که الان حسش نیست شایدبعداگفتمش...اینومیخواستم بگم...
یکی دعاهام ردخورنداره..یکی خوابم تعبیرش ملسه..!!
حالادعایاقرص بالاخره داره کم کم تأثیرخودشو
میکنه..!
آخ دندونم...
وااای دندونم....
نیما
ساعت6صبح
تواتاقم
درضمن خروس همسایه هم داره میخونه...
...........
...........
..........
{-60-}
bamdad
bamdad
گفته بودم میکشمتــــــ آخر ...

امروز ... دم غروبـــــ ..... ...وقتـــــ اذان ....

دلم را با اشکـــــ آبـــــ دادم ...

رو به قبله خواباندمش ..

یکـــ ... دو ... سه ...

تمام شد ......

دیگر بهانه اتـــــــ را نمی گیرد !
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/4 - 18:14 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
جام جم، داره اذان به افق لس آنجلس پخش ميکنه، مامان بزرگم ميگه: اذان تهرانه؟ ميگم: نه لس آنجلسه! ميگه: 2 زار اگه شعور داشتيا، با اذان شوخی نميکردی!{-15-}
fatemeh
2f46f3e9b540f85372885f9498badb00-425.jpg fatemeh
...
Morteza
Morteza
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…
... ادامه
...
w4527_Soltane_Eshgh.jpg ...
اف برتوبادای آسمان
دیدی توآن تشنه لبان
دردشت داغ کربلا
باران نباریدی امان
اف برتوای شمس الضحی
خورشیدتابان جهان
تابیدی برلبهای خشک
خشکیدی یکدم توأمان
اف برتوای بادصبا
ای دربیابانهاوزان
ابری نیاوردی دریغ!
درآسمان بیکران
اف برتوای تیررها
جسته زهرتیروکمان
برسینه یاران چرا؟
بنشستی همچون دشمان
اف برتوای بالا بلند
ای چوب خشک خیزران
خوردی به لبهای حسین
آن لب که میخواندش اذان
اف برتوای تشت طلا
به لحظه های پرحزان
سربرتنت بردی چرا؟
سربرتن فخرزمان
اف برعدوان حسین
اف بروجودقاتلان
کشتندحسین بن علی(ع)
باسنگدلی همچون ددان
اف برشماقوم یجوج
اف برشماای کوفیان
کشتیدانصارالحسین
گشتیدبه دنیابی نشان
شعراز:نیماراد
تقدیم به ساحت مقدس حسین بن علی(ع)
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/22 - 13:57 ·
7
ParNiyA
1365064380-ui0vr6cg1de8rhn3npg8.jpg ParNiyA
قربونه خدای بزرگم برم ک اگه خطا کنم نهایت قهرش بین دو اذانهــ ـ ـ ـ
دوباره صدام میکنهـ ـ ـ ـ
خدا رو عشقهـ ـ ـ ـ
دیدگاه · 1392/08/17 - 23:12 ·
7
Morteza
Morteza
بغض یعنی :
صدای اذان
خونه سوت و کور
خاطره های پرهیاهو
و سفره ای خالی از حضور پدر و مادر …
بعضی چیزا فقط یه بار تکرار میشن ؛ قدرشو بدونیم !
... ادامه
...
...
””جای تودردل تنگم خالیست””۱
بادهمنان باداست
همچنان زوزه کشان
خورشیدهمان خورشیداست
گرم ودا غ وسوزان
درختان همچنان ایستاده اند
درصفوف انتظار
کوچه های خلوت
مملوازحس خزان
مینوازدگوشهایم رادمی
بانگ زیبای اذان..
همه چیزهمچوقدیم تکراریست
درطبیعت حس سبزی جاریست
حس من زرد به رنگ پاییز
جای تودردل تنگم خالیست
شعراز:نیماراد
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/8 - 14:21 ·
3
Noosha
masjid-negara_opt.jpg Noosha
# Masjid Negara
مسجد بزرگ نِگارا، یا مسجد ملی مالزی، اصلی‌ترین نمازخانه مسلمانان کوالالامپور است. این مسجد در 1965 تأسیس شد و طرح بنای آن از مسجد بزرگ مکه الهام گرفته شده. این مسجد گنجایش 5000 نیایشگر را دارد و در میان 13 هکتار باغ واقع شده‌است. گنبد چتری شکل و آبی رنگ آن هجده گوشه دارد که نشانی از 13 ایالت مالزی و پنج رکن اصلی اسلام هستند. یک مناره 74 متری بر فراز مسجد قرار دارد و صدای اذان آن را می‌توان در تمامی چاینا‌تاون نیز شنید. غیرمسلمانان نیز می‌توانند خارج از زمان‌های نمازگذاری از مسجد بازدید کنند. پوشش مناسب برای ورود به مسجد اجباری است. در نزدیکی این مسجد آرامگاه بزرگان مالزی به نام مقام پهلوان قرار دارد.
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
غضنفر با زنش میره پارک بلال بخورن، وقتی بلالی داشت اونا رو باد میزد،
یه کدوم از اونارو برداشت و به زنش گفت: ببین قدرت خدارو همین بلال زمان پیامبر اذان می گفت
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
cq69rdr2cnajptsvf1qx.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/27 - 13:11 ·
6
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
به فکر "نمازت" باش،مثل..." شارژ موبایلت "
.
با صدای "اذان" بلند شو،مثل..." صدای موبایلت "
.
از انگشتات برای "ذکر" استفاده کن،مثل..." صفحه کلید موبایلت "
.
"قــــرآن" رو همیشه بخون،مثل... " پیامکای موبایلت "
.
خــــــــــــدایــــــــآ...ماکجا هستیم؟؟؟!!!
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
اینم از ما
تو تلویزیون ۲ ساعت در مورد سرویس جاسوسی گوگل صحبت می‌کنند! آخر برنامه که میخواد پست الکترونیک بده آدرس جیمیل میده !!!!!
مجری 20:30 راس هشت و نیم اومده میگه: با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد بقیه اخبار رو بعد از اذان مغرب به سمع و نظر شما میرسونیم !!!!!!
تو مملکتی که کنجد روی نون بربری یه نوع آپشن حساب می‌شه دیگه ...!؟!؟!؟!؟!؟
مجری از طرف می‌پرسه نظرتون راجع کتاب تو اتوبوس چیه؟ میگه خوبه، هوا گرمه تو اتوبوس باهاش خودمو باد میزنم !!!!!
طرف عروسیشو مختلط می‌گیره و توش مشروب سرو می‌کنه ولی تاکید عجیبی داره که حتما عروسیش باید شب تولد یکی از ائمه باشه !!!!
توی تهران، کل جدول مندلیف رو با یه نفس میکشی تو بدن !!!!!
رفتم داروخونه میگم پماد ضد خارش میخوام, یارو زیر لب میگه نیگا جوونای این مملکت حال ندارن خودشونو بخارونن !!!!!


امشب به خانمم میگم از پای سیستم پاشو میخام ایمیلامو چک کنم . میگه صداتو بیار پایین دیگه از روح الله داداشی که گنده تر نیستی !!!!
خواستگار اومده بابام میگه نمیدونم هر چی خودت میگی؟ منم گفتم نه ! میگه تو غلط کردی مگه بحرف توئه !!!!!
یه عمر رفتیم سی
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
ﺍﻫﻨﮓ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ :
ﭼﺘﻪ ... ؟؟؟؟؟
ﭼﯽ ﺷﺪﻩ .... ؟؟؟؟
ﮐﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ .... ؟؟؟؟؟
ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺗﯽ .... ؟؟؟؟؟
ﺍﺥ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﭽﻤﻮ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﮐﺮﺩﯼ ..!!!
ﺍﻫﻨﮓ ﺷﺎﺩ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺧﺒﺮ ﻣﺮﮔﺶ ﺑﺮﮔﺸﺖ .. ؟؟؟؟؟
ﺍﻻﻥ ﺑﺎﻫﺎﺗﻪ ... ؟؟؟؟؟
ﮐﯿﻪ ﻃﺮﻑ .. ؟؟ !
ﭼﻪ ﺷﮑﻠﯿﻪ .. ؟؟ !!
ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ... ؟؟؟ !
ﭼﻨﺪﺑﺎﺭ ﺩﯾﺪﯾﺶ ....؟؟؟ !!

ﺩﯾﮕﻪ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﻓﺎﺯ ﺍﺫﺍﻥ :|

والا ﺑﻪ خدااااااااا!!
دیدگاه · 1392/05/15 - 12:48 ·
3
♥هـــُدا♥
22011.jpg ♥هـــُدا♥
دم غروب

وقت اذان

دلم را با اشک آب دادم

رو به قبله خواباندمش

یکـــ ... دو ... سه ...

تمام شد

دیگر بهانــه ات را نمی گیــرد
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 12:54 ·
8
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
اه اه اه بدم میاد از اینا که ادم رو میزارن تو امپاس موقع افطار هی میگن صبر کن اذان تموم شه
دیدگاه · 1392/05/14 - 11:21 ·
4
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ