یافتن پست: #امام

صوفياجون
main190.jpg صوفياجون
صوفياجون
صوفياجون
طرف تازه فوقِ دیپلمش رو تو رشته پرورش تخم حیوانات اهلی از دانشکده غیرانتفاعی و غیر حضوری علمی کاربردی تو قریه ی مسلم آباد از توابع یاقوت شهر سفلی مَمَسنی به زور سه ترم مشروطی و دو جلسه تشکیل شورا و نامه از امام جماعت مسجدشون گرفته (نفسم گرفت) اونوقت برگشته میگه: از این مملکت باید رفت ، دیگه اینجا نمیشه موند! :|
خدایی حق نداره به ما حمله کنه؟{-15-}{-15-}{-15-}{-16-}
iman
iman
بچها من فردا میرم شمال
از شمالی ها تغاضا میشود بگن کدام قسمت شمال بهتره؟
Majid
Majid
خودت میدونی ، میدونم دلیل رفتنت چی بود.
امامیتونستی نری،چرامیگی قسمت نبود
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ازوقتي عكس رو صابون لوكس محجبه شده...

رايحش هم عوض شده...

بوي صحن امام زاده ها رو ميده!!!
tmp623b9f9d7065352cb675aae27e64e322.php taghrirat
مزار چهار امام مظلوم در بقیع قبل و بعداز تخریب
[لینک]
دیدگاه · 1392/05/30 - 01:00 توسط RSS
amir hossein
amir hossein
طرف رو میگیرن میگن پدر سوخته چرا پشت ماشینت نوشتی امام با سالاد ! میگه مگه چیه؟ از شما بهتره که مینویسین خدا با ماست !
دیدگاه · 1392/05/24 - 14:31 ·
4
alireza
alireza
تركه داشته راديو پيام گوش ميداده،‌ گزارشگره ميگفته: راه بهارستان به امام حسين بسته‌است، راه انقلاب هم به امام حسين بسته‌است… ‌تركه ميگه:‌ باشه بابا بستس كه بستس، ديگه چرا هي قسم ميخوري
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/24 - 01:03 ·
3
iman
iman
خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود وبه محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند... دردش گفتنی نبود....!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...
امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود...
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
z7218_269318_4143760686486.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Reza Babaei
Shah-Farah.jpg Reza Babaei
عکس جالب و دیده نشده فرح دیبا با چادر در حرم امام رضا (ع)
fateme
fateme
یه خیابون دو تا گنبد :(
بازم میخوام پای پیاده برم کربلا
وقتی میرسی به خیابان حضرت عباس اول چشمت میخوره به حرم اقام ابوالفضل
عرض ادب میکنی :(
دلم دوباره میخواد اون صحنه ها دوباره برام تکرار بشه
اون موقعی که شش گوشه امام حسین رو میبینی
تازه میفهمی کجا اومدی ضریحش با همه ضریحا فرق داره
وقتی میری زیر قبه میفهمی کجا اومدی اونجاست که دعاهات مستجاب میشه
وقتی میری حرم حضرت ابولفضل کفشات رو میدی کفشداری بعد تو بین الحرمین با پای برهنه میری میدونی کجا رفتی
وقتی ...
وقتی...
وقتی زیارت عاشورا میخونی تو حرم امام حسین بعد میخوای فقط یه جا پیدا کنی که سجده بری میفهمی کجایی
ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااا میخوام بازم با پای پیاده برم کربلا :(
دیدگاه · 1392/05/16 - 02:24 ·
7
fateme
fateme
دل بهونه گرفته، کجا لونه گرفته، مرغ دلم تو صحنت، آشیونه گرفته
ای محبتت آب و دونه دلم، روی گنبدت آشونه دلم
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
تو حرمت همیشه، دل میشه مثل شیشه، هیچ کسی دست خالی از اونجا رد نمیشه
یا امام رضا دردامو میدونی، یا امام رضا روتو بر نگردونی
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
دلم مثل کبوتر، گرفته از شما پر، میخوام زبون بگیرم، بگم غریب مادر
جون مادرت از تو ایوون طلات، بال و پر بده بده برم به کربلات
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
بعضیا بار میندن، گریه کنون میخندن، مسافرای شهر مدینه بار میبندن
یا امام رضا، حج فقرا تویی، هم مدینه هم اوج کربلا تویی
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
اشکا مثل ستاره، رو صورتا میباره، چون حرمت همیشه، بوی مدینه داره
چون خودت آقا، غصه دار مادری
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
*********************
... ادامه
Mohammad
f8781_ddds.jpg Mohammad
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
به همسایه مون میگم تابستون کجا میری؟ میگه اگه امام رضا بطلبه میرم کیش
دیدگاه · 1392/05/15 - 13:28 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
41b79a528efd8b4baf5630799852d6f4-425.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
شو خودت پر کن...!!! {-29-}
Morteza
Morteza
خــانـــــوم شــماره بـدم؟؟؟

خــانـوم خــوشـگِله برسونمت؟؟؟

خـوشـگـلـه چـن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟

ایـنها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید

!بیچــاره اصــلا" اهل این حرفـــــها نبود...

این قضیه به شـــدت آزارش می داد

تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت

بی خیــال درس و مــدرک شود وبه محـــل زندگیش بازگردد.

به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت

شـاید می خواست گـــلــه کند از وضعیت آن شهرِ لعنتی

دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته...

انگار فقط آمده بود گریه کند...

دردش گفتنی نبود....!!! رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...

وارد حرم شد و کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!!

خـدایـا کـمکـم کـن...

چـند ساعـت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...

خانوم!خانوم! پاشو سر راه نـشـسـتـی!!! مردم می خوان زیارت کنن!!

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود رابه خوابگاهبرساند...

به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...

امــــا...امــا انگار چیزی شده بود...

دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!

انگا
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 15:38 ·
7
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
همیشه وقتی برای گزاشتن یک پست جدید به فکر کردن می افتادم از یک موضوعی که گفتنی بود و درد ٬ درد این مملکت همیشه فراری بودم .موضوعی که به خداوندی خدا قسم به طرز فجیهی با عصابم بازی می کنه و خودم به شخصه وقتی در موردش حرف می زنم و یا مطلبی می شنوم داغون می شم. ((حراج دختران ایرانی در دوبی )) وای که این موضوع چقدر درد آوره که یک عرب٬ عربی که وقتی ما ایرانیان به نجوم و علم در تمامی زمینه ها شهره عام و خاص بودم تو بیایان های عربستان داشت سوسمار و ملخ شکار می کرد بیاد و سایه کثیفشو روی دخترای اصیل و پاک ایران و ناموس ایرانی جماعت بندازه٬ آدم آتیش می گیره وقتی حرفشو می زنه. دخترای پاکی و معصومی که از بدبختی و نداری مجبور تن دادن به این ذلت می شن.ببین کار ما ایرانیها به کجا ها کشیده شده .امروز روز عزای ما ایرانیهاست نه این عاشورایی که بسته به زمان و ماه و ساعتیه ..امام حسین اگر بودند خود عزای این ملت را می گرفتند و می جنگیدن و جهاد می کردن در این راه!!! یکی نیست به رجال سیاسی این مملکت بگه اگر قرار بود عرب جماعت به این شکل سوار ه بر ناموس ایرانی بشه پس چرا هشت سال جنگ راه انداختیم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:34 ·
1
tmp295f91da87a127bf8c8d78e82aee2a9c.jpg taghrirat
آخرين وصاياى امام على(علیه السلام)
[لینک]
دیدگاه · 1392/05/12 - 01:00 توسط RSS
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
همیشه وقتی برای گزاشتن یک پست جدید به فکر کردن می افتادم از یک موضوعی که گفتنی بود و درد ٬ درد این مملکت همیشه فراری بودم .موضوعی که به خداوندی خدا قسم به طرز فجیهی با عصابم بازی می کنه و خودم به شخصه وقتی در موردش حرف می زنم و یا مطلبی می شنوم داغون می شم. ((حراج دختران ایرانی در دوبی )) وای که این موضوع چقدر درد آوره که یک عرب٬ عربی که وقتی ما ایرانیان به نجوم و علم در تمامی زمینه ها شهره عام و خاص بودم تو بیایان های عربستان داشت سوسمار و ملخ شکار می کرد بیاد و سایه کثیفشو روی دخترای اصیل و پاک ایران و ناموس ایرانی جماعت بندازه٬ آدم آتیش می گیره وقتی حرفشو می زنه. دخترای پاکی و معصومی که از بدبختی و نداری مجبور تن دادن به این ذلت می شن.ببین کار ما ایرانیها به کجا ها کشیده شده .امروز روز عزای ما ایرانیهاست نه این عاشورایی که بسته به زمان و ماه و ساعتیه ..امام حسین اگر بودند خود عزای این ملت را می گرفتند و می جنگیدن و جهاد می کردن در این راه!!! یکی نیست به رجال سیاسی این مملکت بگه اگر قرار بود عرب جماعت به این شکل سوار ه بر ناموس ایرانی بشه پس چرا هشت سال جنگ راه انداختیم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/11 - 17:01 ·
2
مائده
مائده
ﺯﯾﺎﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ نگرﺍﻥ ﭘﺎﮎ ﺷﺪﻥ ﺁﺭﺍﯾﺸﺸﻮﻥ ﻧﯿﺴﺘﻦ،ﭼﻮﻥ ﺁﺭﺍﯾﺸﯽ ﻧﺪﺍﺭﻥ. ﺭﻭ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﻫﻢ ﮔﻨﺒﺪ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺩﺍﻭﺩ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ . ﺯﯾﺎﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﻧﻤﯿﻠﺮﺯﻩ،ﭼﻮﻥ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﺩﻟﻪ ﻧﻪ ﮊﻟﻪ. ﺯﯾﺎﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﺴﺮﺍ ﮐﻒ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ،ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻨﺎ ﺩﺧﺘﺮﻥ ﻧﻪ ﺩﻟﺴﺘﺮ،ﻋﺸﻖ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﻣﻘﺪﺳﻪ،ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺶ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﺸﻦ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍی ﻃﺮﻓﺸﻮﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣیدن...
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
_-__-__20111104_1571215183.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
تو دل یه مزرعه یه کلاغ رو سیاه
هوایی شده بره پابوس "ع"
اما هی فکر می کنه اون جا جای کفترهاست
آخه من کجا برم؟ یه کلاغ روسیاه ست
من که تو سیاهیها از همه رو سیاه ترم
میون اون کبوترها با چه رویی بپرم؟!
تو همین فکرا بودش کلاغ عاشق ما
یه دلش می گفت برو یه دلش می گفت بمون
که یهو صدایی گفت " تو نترس و راهی شو
به سیاهی فکر نکن " تو یه زائری برو



کنید دوستان ... قابل باشم دوستانم هستم {-35-}{-41-}{-35-}
Mostafa
Mostafa
امیر المومنین، امام على (ع) :

«تباهی و هلاکت اندیشه ها»، غالبا تحت تاثیر «برق طمع ها» است . .
دیدگاه · 1392/05/9 - 02:31 ·
5
Mohammad
1344586929_9749ericf3b93jf4m9to.jpg Mohammad
ســــــــــــلام به همه :)

دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)
یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)
وقتی که شکافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ