یافتن پست: #بغل

متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
تنهایی یعنی انقدر هیچ کس بغلمون نکرد که خودمون زدیم بغل!!!!!
تنهایی یعنی من یه موبایل دارم که صدای زنگش یادم نمیاد!!!!!
تنهایی قشنگترین حس ذنیاست چون برای داشتنش نیاز به هیچکس نداریم!!!!
... ادامه
رفتـمـ بـاهـآش رو نیمکتـ تـو پـارکـ ... داشتـمـ حـرفـ میزدمـ .... بی هـوآ گُفـــ ببخشیـد آقـآ میشهـ بغلتـــ کنمـ! ( ;
دیدگاه · 1393/02/15 - 15:44 ·
7
zahra
zahra
دقت کردین ؟
فقط کافیه در ماشینت باز باشه ، عالم و آدم میان بغل دستت که بگن در ماشین بازه …
حالا اگه بی بنزین تو خیابون بمونی ، هیشکی آدم حسابت نمیکنه !
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:50 ·
1
Majid
love10.jpg Majid
عجب وفایی داره این دلتنگی!



تنهاش که میذاری میری تو جمع و کلی می گی و می خندی٬



بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون



وایمیسته بغل دستت و دست گرمشو میذاره رو شونت....


برمیگرده در گوشت میگه:


خوبی رفیق؟ بازم خودمم و خودت!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:43 ·
Majid
438892_ciocunfb.jpg Majid
1. ﺑﺎﯾﺪ ﯾﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻬﻤﯽ ﺭﻭ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ, ﺷﻤﺎﺭﻩ 5 ﺭﻭ ﺑﺨﻮﻥچشمک

2. ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﻧﺴﺘﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺷﻤﺎﺭﻩ 11 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐننیشخند


3. ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺸﯽ, ﺷﻤﺎﺭﻩ 15 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦزبان


4. ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ, ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﻮ, ﺷﻤﺎﺭﻩ 13 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦشیطان


5. ﺍﻭﻝ ﺷﻤﺎﺭﻩ 2 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦاز خود راضی


6. ﺍﯾﻨﻘﺪ ﻋﺼﺒﯽ ﻧﺒﺎﺵ,ﺷﻤﺎﺭﻩ 12 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦزبان


7. ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺍﮔﻪ ﻻﯾﮏ ﻧﮑﻨﯽقلب


8. ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﮕﻪ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ .... ﺑﺎﯾﺪ 14 ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﯽنیشخند


9. ﯾﻪ ﮐﻢ ﺗﺤﻤﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ, ﺷﻤﺎﺭﻩ 4 ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦخنده


10. ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺭ ﺁﺧﺮ , ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ 7 ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦماچ


11. ﺍﻣﯿﺪﻭﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ, 6 ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻦچشمک


12. ﻣﻌﺬﺭﺕ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ, ﻭﻟﯽ ﺑﺎﯾﺪ 8 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯽنیشخند

13. ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﻮ ﺩﯾﮕﻪ, 10 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦشیطان


14. ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ, ﻭﻟﯽ ﺑﺎﯾﺪ 3 ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯽچشمک


15.ﺣﺘﻤﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ, ﻭﻟﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﺎﺵ, ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ 9 نگاه کنبغل
... ادامه
Majid
akserver.ir_13968526521.jpeg Majid
ﺳﺎﻝ 92 ﻫﻢ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ.

ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻮﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﻭ ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩﯾﻢبغل

ﭼﻘﺪﺭ 18 ﺳﺮﮐﺎﺭﯼ ﺧﻮﻧﺪﯾﻢ- ﭼﻘﺪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﮔﻢ ﺷﺪ !نیشخند

ﭼﻘﺪﺭ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﭘﯿﮏ ﺯﺩﯾﻢخوشمزه

ﭼﻘﺪﺭ ﭘﺴﺮﺍ ﺳﺎﭘﻮﺭﺗﻮ ﮐﯿﻠﯿﭙﺲ ﺩﺧﺘﺮﺍﺭﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﻥشیطان

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺍﺑﺮﻭ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﺭﮎ ﺷﺮﺕ ﭘﺴﺮﺍﺭﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﻥاز خود راضی

ﭼﻘﺪﺭ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻤﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﮐﭙﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢچشمک

ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪﯾﻢ - ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢگریه

ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻘﺪﺭ ﻻﯼ ﺟﻤﯿﻌﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢافسوس

ﭼﻘﺪﺭ ﺟﻨﺘﯽ ﺭﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺑﻨﺪﻩ ﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﻭقهقهه

ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻮ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﭘﺴﺘﺎﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﻻﯾﮏ ﮐﺮﺩﯾﻢلبخند

ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﻫﻮﯾﺞ ﻓﺮﻧﺪزبان

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺷﮑﺴﺖدل شکسته

ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ !نیشخند

ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ (ﭼﻘﺪﺭ) ﺩﻭﺳﺘﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ؟؟؟؟قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:07 ·
bamdad
bamdad
خدایا


محکم بغلم کن


آنقدر که


محکمی طناب دار را


حس نکنم...


میخواهم گریه کنم


آنقدر که


چشمانم


ستاره را در آغوش شب


وتنهایی ماه را


نبیند....


خدایا


محکم بغلم کن...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/12 - 20:56 ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
سی.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
1 دیدگاه · 1393/02/10 - 13:03 در ترول ·
10
poone
poone
دیدید این فیلمارو که بچه گم میشه وقتی پدر مادرش پیداش میکنن

نیم ساعت تو بغل همدیگه گریه میکنن

والا ما که بچه بودیم گم که میشدیم

بعد از اینکه پیدامون میکردن نیم ساعت کتک میخوردیم :|{-15-}
صوفياجون
صوفياجون


منو کاغذ و قلم یه عالم فکر و خیال

باز نشستیم دور هم ،وقتشه بارونم بیاد

بشینه رو خاک و عطر تن تو جاری کنه

تا نیایشی کنم، شاید خدا کاری کنه

که دیگه جای تو اینجا پیش من خالی نشه

قصه جدایی ما دیگه تکراری نشه

راه برگشتن مون تاریک و سوت و کور نشه

همه حرفای دلم نامه ی راه دور نشه

من اینجا دلتنگ توئم

تو ولی دلگیبری ازم

حالا که کم دارم تورو

عشق تو میگیری ازم

کجا گمت کردم و قلبت چرا دور شده ازم

جوابشو نمیدونیم نه من، نه کاغذ ،نه قلم

از تو با ساز و صدام ترانه می سازم

پشت هر قافیه قلبمو دوباره به تو می بازم

تا که شاید برسه به گوشت آهنگم

از غم توی صدام بفهمی دلتنگم

من، نه کاغذ ،نه قلم

جای تو سازم بغلم
{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}
bamdad
images.jpeg bamdad
در جلسه امتحانِ عشــــ ـــــق
من مانده‌ام و یک برگۀ سفید!
یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی..
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی‌شود!
در این سکوت بغض‌آلود....
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می‌کند!
و برگۀ سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش می‌کشد!
عشق تو نوشتنی نیست..
در برگه‌ام، کنار آن قطره، یک قلب می‌کشم!
وقتـــ تمـــــام اســـــــــــت.
برگـــ ــــه‌ها بـــــــــالا....
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 18:23 ·
4
zahra
zahra
یکی از بهترین حسای دنیا اینه که :

عشقتو بغل کنی . . .

و در مقابل ،

اون تو رو "محکم تر" بغل کنه . . . ♥
bamdad
d37bfa34b0fd2064662bb82f4d858e58-425.jpeg bamdad
گر نگهدار من آنست که من میدانم...

شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد...
Noosha
2 Noosha
وقتی مادر باشی فرق نمیكنه چه نوع جانداری باشی ، میشی دنیای محبت

واقعاً این صحنه یه دنیا حرف توشه .ببین با چه عشقی بچشو بغل كرده

به افتخار تمام مادرای دنیا ♥♥♥{-35-}{-60-}
دیدگاه · 1393/01/31 - 02:14 ·
8
Noosha
images (1).jpg Noosha
می خواهم برگردم به روزهای کودکی...
آن زمان ها که تنها قهرمان بود...
عشــق، تنـــها در آغوش خلاصه میشد...
بدتـرین دشمنانم بودند...
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود.....{-128-}
zoolal
zoolal
یاد من باشد از فردا صبح



جور دیگر باشم

بد نگویم به هوا، آب ، زمین

مهربان باشم، با مردم شهر

و فراموش کنم، هر چه گذشت

خانه ی دل، بتکانم ازغم

و به دستمالیاز جنس گذشت ،

بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل

مشت را باز کنم، تا که دستی گردد

و به لبخندی خوش

دست در دست زمان بگذارم


یاد من باشد فردا دم صبح

به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم

و به انگشت نخی خواهم بست

تا فراموش، نگردد فردا

زندگی شیرین است، زندگی باید کرد

گرچه دیر است ولی

کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید

به سلامت ز سفر برگردد

بذر امید بکارم، در دل

لحظه را در یابم

من به بازار محبت بروم فردا صبح

مهربانی خودم، عرضه کنم

یک بغل عشق از آنجا بخرم


یاد من باشد فردا حتما

به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم

بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در

چشم بر کوچه بدوزم با شوق

تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود

و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست


یاد من باشد فردا حتما

باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست

و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا

و بدانم که شبی خواهم رفت

و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی


یاد من باشد

باز اگر فردا، غفلت کردم

آخرین لحظه ی از فردا شب ،

من به خود باز بگویم
این را

مهربان باشم با مردم شهر

و فراموش کنم هر چه گذشت......
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/29 - 16:19 ·
5
zahra
zahra
دیدگاه · 1393/01/25 - 16:41 ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
خ.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... {-137-}

خیلی لذت بخشه وقتی
از غریبه ای توی خیابان چیزی میپرسی و او با لبخند و حوصله جوابت رامیدهد
وقتی مهمونات دستور غذایی رو ازت میپرسن
وقتی هدیه ات را باز میکند و چشمهایش از خوشحالی برق میزند
از خیابان که رد میشوی راننده ای که حق تقدم با اوست برایت میایستد و با خوشرویی اشاره میکند که رد شوی
وقتی دیر رسیده ای و میگوید خودش هم الان رسیده اس
وقتی کسی را میخندانی
وقت حرف زدن کلمه ای را گم میکنی و او زود حدسش میزند
عجله داری که از چهار راه رد شوی و چراغ سبز میماند
مسیرت با مسیر بعدی تاکسی یکی است
فوت کردن قاصدک
وقتی تو رو میرسونه و تا داخل خونه نشدی راه نمی افته
نسیم خنک تو تابستون
لحظه بیدار شدن از خوابی بد
پیچ آخر جاده و سوسوی چراغ های شهر
وقتی اخم کرده اما نمیتواند جلوی خنده اش را بگیرد
وقتی به جای خداحافظی میگوید....میبینمت
وقتی کسی یادش میماند که از چه چیزهایی خوشت میاید
هوای توی گل فروشی
بوی عطر گل نرگس
کودکی در آغوش دیگری است اما دستانش را دراز میکند تا تو بغلش کنی
وقتی سر امتحان یهو جواب یک سوال یادت بیاد
آخر شب که همه خوابند ..آرامش و سکوت

{-41-}{-35-}{-41-}
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ