یافتن پست: #متن

پست ها کاربران گروه ها
رضا
images رضا
4 دیدگاه · 1392/10/21 - 02:28 در ورزش ·
5
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون
#هرچه_باداباد
زمانی غصه میمیره
که قلبت یاد میگیره
به عشق یار مدیونه
که تنهایی چه دلگیره
که تنها بودن و ماندن
که هر شب شعر غم خواندن
به تاوان همان هایی است
که غم را از دلت راندن
{-35-}{-35-}{-35-}
همون روزی که برگشتی
غمامو تو دلم کشتی
ولی باور نمی کردم
که حالا باز برگشتی
{-35-}{-35-}{-35-}
همون لحظه، همون موقع
تو قلبم کوه غم جا داشت
ولی بازم که برگشتی
منو به عشق تو واداشت
{-35-}{-35-}{-35-}
همون عشقی که جاری بود
توی رگهای فکر من
تو اون بحبوحه ی دنیا
تمام فکر و ذکر من
{-35-}{-35-}{-35-}
بازم چرخید و چزخیدش
هم اون سکه هم این بازی
نمیدونی چه ها کردم
که شاید تو بشی راضی
{-35-}{-35-}{-35-}
چه شبها با خیال تو
نخوابیدم ،سحر کردم
یا در هنگام خوابیدن
به یاد تو سفر کردم
#نمیدونم که میدونی
چه کاری با دلم کردی
که از قلبم نمیری تو
چه با غصه چه با سردی
{-35-}{-35-}{-35-}
حالا چند وقته میدونم
بدون تو نمی تونم
نه اینکه دست من باشه
به والله من نمیتونم
{-35-}{-35-}{-35-}
شاید فکر میکنی که من
چه اصراری به تو دارم
ولی امروز با این شعر
میگم پا پس نمیزارم
{-35-}{-35-}{-35-}
بازم میگم که من هستم
تا آخر، هر چه #باداباد
یا مرگ آرزوم میشه
یا دنیای دلم آباد
{-35-} {-35-} {-35-} {-35-}
زمانی غصه میمیره
که قلبت یاد میگیره
به عشق یار میدبونه
که تنهایی چه دلگیره
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
#همشهری #من {-35-}{-35-}{-35-}{-37-}{-37-}
29 دیدگاه · 1392/10/20 - 21:20 در شعر و داستان ·
10
Hosein
Hosein
پسر تلفن همراهش برداشت،یک پیغام از عشقش بود...با ذوق پیام را باز کرد اما از چیزی که میدید مطمئن نبود... 'ما نمیتونیم باهم باشیم.همه چیز تموم شد.حداقل برای من.خدا نگهدار' پسر بارها و بارها متن را خواند...با خود گفت شاید شوخی باشد...اما فکر کرد که این کار شوخی هم باشد قشنگ نیست...چندبار با دختر تماس گرفت اما دختر رد کرد و یا جواب نداد...پسر با وجود عشقی که به دختر داشت فکر کرد که چقدر غرورش خورد شده و فقط برای در آوردن حرص دختر به او پیام داد 'چه خوب که این رابطه تموم شد.خیلی خوشحالم.از اولم تو برام مهم نبودی.برو به درک'پیام را فرستاد و زیر گریه زد. دختر آرام کنار خیابان قدم میزد و اشک میریخت باران میبارید و اشکهای او را میپوشاند...گوشی لرزید...دختر پیام را باز کرد و خواند...لحظه به لحظه اشکهایش بیشتر شدند...برگه ی آزمایش را در دستش مچاله کرد و حرف های دکتر را به خاطر آورد... 'دیر اقدام کردی دخترم خیلی دیر ...ولی داروهاتو مصرف کن امیدوارم که . ..' سرش گیج رفت و افتاد. عابران به دختری که روی زمین افتاده بود و خون بینیش تمام صورتش را پوشانده بود نگاه کردند...او را به سرعت به بیمارستان رساندند ولی...تمام. پسر با اینکه حال روحی خوبی نداشت همراه مادرش به بهشت زهرا رفتند...چند روز از چهلم پدر بزرگ پسر میگذشت...پسر و مادرش سر قبر بودند و فاتحه میخواندند...صدای شیون و زاری از چند متر آنطرف تر می آمد.مادر پسر روبه او کرد و گفت:پسرم فکر کنم جوون بوده مادر برو ببین درسته؟ پسر به آن سمت رفت -ببخشید آقا جوون بودن؟ -خیلی...22سالش بود -پسر بودن؟ مرد عکسی از جیبش درآورد...نه دختر بود...دختر خواهرم ...نگاه کن...چقدر نازه پسر عکس را گرفت و نگاه کرد همان لحظه احساس کرد جانی ندارد روی زانو نشست و فقط زار زد...گریه کرد و حسرت خورد که چرا لااقل دلیل نماندنش را نپرسید دختر رفت و پسر ماند با سالها حسرت... همیشه دلیل رفتن بد بودن نیست...گاهی آنقدر خوبند که میروند..
... ادامه
2 دیدگاه · 1392/10/20 - 17:45 ·
4
♥هـــُدا♥
778559_qhzqAaSD.jpg ♥هـــُدا♥
مـــُتِنــَفــِرَم...از اون آدمایـــی که

نــــِقـــآبِ ایـــمان بـــه چـــهرشـــون زَدَن

وَلی خــیانت کــَردن جـزو وعده های غذایی شـونه!!
... ادامه
2 دیدگاه · 1392/10/20 - 12:08 ·
8
...
...
اگه منم باهات تماس گرفتم
به احترام اون
گوشی روقطع کن...
من
افشین
تنهایی
و
اتاق خلوت
حرومت باشه
اشک
افشین
نوستالژی
شب
خلوت
دلتنگی
و
متنی
که
پست شد
بی تو
نیما
نیمه شب پنجشنبه
دراتاقم
تهران{-38-}
دیدگاه · 1392/10/20 - 03:33 ·
1
♥هـــُدا♥
62366985190621992320.jpeg ♥هـــُدا♥
#درد
5 دیدگاه · 1392/10/18 - 22:52 در عكس نوشته ·
8
مائده
مائده
نه از خودم فرار کرده ام
نه از شما
به جستجوي کسي رفته ام که
"مثل هيچ کس نيست"
نگران نباشيديا با او
باز ميگردم
يا او
بازم ميگرداند
تا مثل شما زندگي کنم .

"محمد علي بهمني "
... ادامه
2 دیدگاه · 1392/10/17 - 23:30 ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
Alireza Roozegar-Vaghthaye Khali.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
1 دیدگاه · 1392/10/17 - 15:01 در موسیقی ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
Rezaya-Dare-Mire.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
2 دیدگاه · 1392/10/17 - 14:55 در موسیقی ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
Shahab-Tiam-Manoto.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
3 دیدگاه · 1392/10/17 - 14:47 در موسیقی ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
Alireza-Roozega.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
1 دیدگاه · 1392/10/17 - 14:44 در موسیقی ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
Morteza-Pashaei-Boghz.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
1 دیدگاه · 1392/10/17 - 14:30 در موسیقی ·
9
Noosha
images (19).jpg Noosha
#بهاره #رهنما{-41-}
1 دیدگاه · 1392/10/17 - 02:43 در عكس بازيگران ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
2edf728f5dbabf3e7114931f87286d46.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
#کسی #را #که #دوست_داشتم

#آدم #با_گذشتی #بود ...

#از #من #هم #گذشت!
... ادامه
10 دیدگاه · 1392/10/16 - 20:17 در دلتنگی ·
9
zoha
zoha
خیلی از آدمـهــایـی کــه میگـن مــن از دروغ متنـــفـرم ،

در حـقــیـقـت از دروغ شـنــــیدن متنـفـــرن ، نـه از دروغ گفـتـن . . . !!
2 دیدگاه · 1392/10/16 - 17:22 در Lawless ·
11
bamdad
bamdad
پــُــــر اَز اَشـــڪـــَـــــــم اَمـّــــا...

ســــَـــرخـــوشــــــآنــﮧ می خنـــــدَم

چـِـقــَـــدر سـَـخــتـــــــﮧ

اِحســـــآسِ خـَــفِگـــی ڪــــَـــردَטּ پُشتــــِـــ ایــن

"نِقـــآبـــِــــ "لَعـنَـتـــی...
... ادامه
9 دیدگاه · 1392/10/13 - 21:23 ·
10
...
عروسک های کوچک و زیبا.jpg ...
قبلافقط باعروسک بازی میکردند
اما
امروزه
عروسکاهستند
که
باآدمابازی میکنند
متن ازنیما
""البته این صرفانظرخودمه""
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/13 - 21:06 ·
8
...
عروسک های کوچک و زیبا(02).jpg ...
""عروسک ویترینی""
یک روزی همه آرزوم بودکه بخرمت
داشته باشمت
مال من باشی
به پدرم گفتم:شال وکلاه کرد
ورفتیم:وتوروخریدیم
و
آوردمت خونه
حرف مادرم هیچوقت یادم نمیره
که میگفت:اون عروسک پشت ویترین یه عمرتنهابوده...
وبه تنهایی خوکرده...
خوب فکراتوکن...
ابتدابه حرفاش توجهی نمیکردم..
چراکه چشم من فقط اونوگرفته بودوبس...
ولی..
ولی...
حالاکه رفته و
تنهام گذاشته...
میفهمم مادرم چی میگفت...
اما
پدرم وقتی که رفت
بی تفاوت گفت:
غصه نخور...
یکی بهترشوبرات میخرم...
پدرم
ولی
هرگزبهم نگفت:
تکلیف دل شکسته ام چی میشه!
متن ازنیما
{-38-}
دیدگاه · 1392/10/13 - 19:38 ·
7
Hosein
sadasd.JPG Hosein
صفحه ای که قرارِ ازش متنفر بشین؛
صفجه جدید فیلترینگ !!!
3 دیدگاه · 1392/10/13 - 11:19 ·
7
Morteza
506141_DID3D4sy.jpg Morteza
چند وقت پیش بود که در قسمت نظرات ، عزیزی نوشته بود میخواد بره مشهد ...

دلم تنگ روزهایی شد که ...

در جواب نوشتم خوشبحالتون، عرض ارادت ما رو به آقا برسونید ...

قبل از اینکه دکمه ی ارسال رو بزنم، کمی روی کلمه ی ارادت تامل کردم .

با خودم گفتم : کدوم ارادت ؟

گفته راست برو ، چپ رفتم !

گفته مستقیم برو ، کج رفتم !

گفته بخاطر خودت و رضای خدا بالا برو ، پایین رفتم !



مگر میشه مرید کسی بود ولی دوستدار کارهای مورد پسندش نبود ؟

مگر میشه مرید کسی بود ولی دوستدار و مرتکب اعمال مورد تنفر و نهی ایشون بود ؟

واقعن میشه ؟

به گفتن التماس دعا رضایت و کفایت دادم .



آقا شما از ما دورید ... که نه ! ما از شما دوریم .

این متن رو نوشتم که بگم :

حسرت و داغ گفتن پیامی که می خواستم بنویسم تا بهتون برسونند بر دلم مونده ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/12 - 10:08 ·
7
...
...
نیستی ولی
همیشه همصدایی
لیلای من
دریای من کجایی؟
این نامه رولیلا فقط بخونه...
مازیار
لیلا
من
خزون
نوستالژی
هوای برفی
واشکهایی که
بی وقفه جاری میشن...
واین متن که پست شدبی تو...
{-35-}
دیدگاه · 1392/10/11 - 14:22 ·
7
رضا
53217.png رضا
افزونه EasyFa 1.0 برای #فایرفاکس

در هر قسمت از فايرفاكس با تايپ اشتباه جمله فارسي با حالت صفحه كليد انگليسي متن را حرف به حرف به فارسي بر ميگرداند
مثلاً جمله "بهقثبخط هس فاث ذثسف" به
firefox is the best
تغيير داده ميشود
با توجه به تفاوت نگاشت بين حروف فارسي و كليدهاي صفحه كليد كاربران مختلف بخش خاصي براي تنظيم اين نگاشت در نظر گرفته شده است.

لینک نصب افزونه : https://addons.mozilla.org/en-US/firefox/addon/easyfa/?src=api
دیدگاه · 1392/10/11 - 01:23 در کامپیوتر و موبایل ·
10
رضا
pavandha.png رضا
#طراحی جدید صفحه #پیوندها نسخه 2014
... ادامه
7 دیدگاه · 1392/10/10 - 14:04 ·
7
صفحات: 15 16 17 18 19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ