در زندگی تان! نقش نیشهای مار ” ماروپله” را بازی نکنید

شاید دیگر توان دوباره بالا آمدن از نردبان را نداشته باشد،

همان کس که به شما اعتماد کرده بود . . .

لهی! تا به حال میگفتم گذشته ها، گذشت...

اکنون میبینم که گذشته هایم نگذشت...

بلکه همه در من جمع است...

آه از یوم الجمع.

"آیت الله حسن زاده آملی"

گفتم: «بچه الان چه وقت نماز خواندنه؟» گفت: «از كجا معلوم دیگه وقت كنم.» توی آن هیری بیری شروع كرد به نماز خواندن. السلام علیكم و رحمه‌الله و بركاته را كه گفت، یك خمپاره آمد و بردش مهمانی.

غمـگـیـنـم ! همــاننـد ِ مـــادری کـه موهایش را می تراشـــــــــد و با لبخــــــــــــند به کــودک ِ بیـــمارش می گـویـد : حالا مثل تو خوشـــــــــــــگل شدم ....

پسر داییم از مدرسه اومده خونه و به مامانش گفته باید درباره ی عمه ی عطار تحقیق ببرم.این زندایی ماهم با کل فامیل بسیج شدند تا یه کتاب پیدا کنند درباره عمه عطار ولی به هیچ نتیجه ای نمیرسند. زندایی رفته مدرسه و شروع کرده به دعوا با معلمه که این چه نوع موضوع تحقیق دادنه و..... معلم گفته موضوع عمه ی عطار نبوده! ائمه ی اطهار بوده......!!!!

بدجوری زخمی شده بود رفتم بالای سرش نفس نفس می زد بهش گفتم زنده ای ؟ گفت: هنوز نه! خشکم زد تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره اون زنده بودن رو توی شهادت می دید و من ...