راننده: آقا لطفاً پول خورد بدین! ربع سکه! نیم سکه! ندارین؟… مسافر: شرمنده، من فقط طرح قدیم دارم! راننده: این تراول مال کی بود؟ آقا گوشه نداره! لطف کن عوضش کن!… این میلیونی رو کی داد؟! من که گفتم خورد ندارم!… مسافر: آقا من هر روز دارم این مسیرو میآم! روزی صدهزارتومن گرون میشه! شما دویست تومن گرونش کردین؟! راننده: خانوم کرایهش همینه! قبل از پل هشتصد تومن، بعد از پل یه میلیون. اینجا تعرفهش تو موبایلم هست، بذار آپدیتش کنم. <br>یه مسافر دیگه: آقا واسه صدتومن ارزش نداره، فشارتو میبری بالا! بده بهش بره. <br>من حساب میکنم! <br>راننده: برو خانوم! برو بقیه شو بنداز صندوق صدقات! <br>مسافر درو محکم میبنده، میگه: برو گم شو! داهاتی! راننده یه آهی میکشه میگه: ببین چجوری جلو این همه مسافر منو سکهی بهار آزادی یه پولم کرد!<br><br><br><br><br><br><strong> سال 1391 تو تاکسی</strong>
... ادامه