یافتن پست: #باورم

bamdad
bamdad
به ساعت نگاه کردم. شش و بیست دقیقه صبح بود. دوباره خوابیدم. بعد پاشدم به ساعت نگاه کردم. شش و بیست دقیقه صبح بود. فکر کردم: هوا که هنوز تاریکه. حتماً دفعه ی اول اشتباه دیده ام. خوابیدم. وقتی پاشدم، هوا روشن بود ولی ساعت باز هم شش و بیست دقیقه صبح بود. سراسیمه پا شدم. باورم نمی شد که ساعت مرده باشد. به این کارها عادت نداشت. من هم توقع نداشتم. آدم ها هم مثل ساعت ها هستند. بعضی ها کنارمان هستند مثل ساعت مرتب، همیشگی. آنقدر صبور دورت می چرخند که چرخیدنشان را حس نمی کنی. بودنشان برایت بی اهمیت می شود. همینطور بی ادعا می چرخند. بی آنکه بگویند باطری شان دارد تمام می شود. بعد یکهو روشنی روز خبر می دهد که او دیگر نیست. قدر این آدم ها را باید بدانیم، قبل از شش و بیست دقیقه.

{-35-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
غبار غم گرفته شیشه ی دلم
شکستن عادت همیشه ی دلم
دوباره از کنار گریه رد شدم
بجای خودت دوباره با خودم بدم
کنارمی غمامو کم نمیکنی
یه لحظه هم نوازشم نمیکنی
منو به خلوت خودت نمیبری
یه عمره بی دلیل تو ازم دلخوری
دریاموزیک
یه عمره من کنار تو قدم نمیزنم
یه عمره میشکنم یه لحظه دم نمیزنم
یه عمره حسرت فقط یکم محبت
یه عمره بودنت کنار من یه عادته
باید بشه دوباره عاشقم شی
باید بشه مثل گذشته ها شی
باید بتونمو دووم بیارم
دوست دارم که چاره ای ندارم
دانلود آهنگ جدید زنده یاد مرتضی پاشایی یه عمره
یه روز تمام خونه غرق خنده بود
نمیشه دلخوشیم تموم شه خیلی زود
دلم میخواد نگام کنی یجوری خاص
دلم میخواد دوباره باورم کنی
بفهمی معنی نفس کشیدنی
دلم میخواد ببینی من کنارتم
دلم میخواد بفهمی بی قرارتم
یه عمره من کنار تو قدم نمیزنم
یه عمره میشکنم یه لحظه دم نمیزنم
یه عمره حسرت فقط یکم محبت
یه عمره بودنت کنار من یه عادته
باید بشه دوباره عاشقم شی
باید بشه مثل گذشته ها شی
باید بتونمو دووم بیارم
دوست دارم که چاره ای ندارم
... ادامه
دیدگاه · 1394/10/19 - 09:58 ·
5
bamdad
photo_2015-11-09_22-01-31.jpg bamdad
دلیل اینکه بعضی ها موقع عکس انداختن دستشون رو میزارن رو صورتشون
رضا
{-7-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دوست داشتن ، ساده ترین و زیباترین احساس است.... دوست داشتن یعنی ..... بعد از ظهر یک روز تعطیل سه ساعت روی مبل ، درآغوش هم و جاذبه ، وِلــو، هر دو در سکوت فکر می کنیم ... گاهی بلند بلند فکرمان را با هم شریک می شویم بلند بلند از ته دل می خندیم .... ساعت چند است ؟ سه ساعت ؟؟؟ به ساعت روی دیوار شک می کنیم و سیگاری از پاکتش در می آوریم و به دنبال فندک که زیر یکی از ما گم شده، می گردیم و سیگاری شریکی روشن می کنیم و ناگهان در معجزه ای عجیب ، هر دو هوس چای می کنیم ..... فقط من و تو می دانیم که در این لحظه سخت ترین کار دنیا ، بلند شدن و رفتن به آشپزخانه است خود را به مردن می زنم و هرچه کلک بلدم رو می کنم که تو بروی واینقدر مهربانی که گول می خوری در راه آشپرخانه می خندی و زیر لب می گویی : * بدجنس * من بر می گردم و نگاهت می کنم باورم نمی شود ولی از اینکه اینجا نیستی ، دلم برایت تنگ می شود دوست داشتن یعنی جای خالیت احساس شود حتی اگر در آشپزخانه ای ..... ( من ِ بد ِ دوستداشتنی )
... ادامه
4 دیدگاه · 1394/08/11 - 20:19 توسط Mobile ·
4
رضا
1756793.jpg رضا
Mohammad
0.738217001401100506_taknaz.jpg Mohammad
خواستین کادو بدین ، به این صورت سورپرایز کنید !{-7-}
صوفياجون
صوفياجون
سلووووووووووو منم بعد مدتهاااا بلاخره اوووومدم {-165-}{-165-}
حال و احوال همه ی خوب هستش {-253-}{-253-}
bamdad
64548_604.jpg bamdad
رضا
پورشه 8 سیلندر 2012 پانامرا توربو که قراره با هم بریم بخریمش

*نکته ی مهم: آرزو بر جوانان عیب نیست{-7-}
zahra
zahra
نمیدونم شنیدین یا نه!
میگن وقتی اسب بخواد از رودخونه یا رود رد بشه
اول آب رو گل آلود میکنه بعد رد میشه
میدونین چرا؟
چون تصویر خودشو تو آب میبینه
و تحت هیچ شرایطی پاشو رو اون تصویر نمیذاره
چون فکر میکنه ک هم نوعه خودشه تو آب
در حالی ک یه عکس بیشتر نیس...!
اونوقت ما آدم ها
ک ادعامون میشه ک اشرف مخلوقاتیم
رو دلمون، خودمون، شخصیتمون، احساسمون و کسانی ک دوستمون دارن و شاید دوستشون داریم
خیلی ساده پا میذاریم و رد میشیم!
متین (میراثدار مجنون)
حامد دراگون
حامد دراگون
مدیر گل است
مدیر گل است
مدیر گل است
مدیر گل است
مدیر گل است
مدیر گل است
مدیر گل است
مدیر گل است
اینو بفرس برای یه گروه دیگه مدیر گروه برات یه کارت شارژ 2تومنی میفرسته منم باورم نشد (hee)
ً: تقدیم به مدیر گروه از طرف خودم
هر گونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد
, . - . - , _ ,
) ` - . .> ' `(
/ `
|
... ادامه
محسن
محسن
کامنت:


خوندی cm بزار :'(
Majid
خدا نگهش دار.jpg Majid
خدانگهدار عزیزم اما نمیشه باورم....
رضا
رضا
باورم نمیشه تو جام جهانی 7 تا گل از خورده چقدر افتضاح بازی کردن .
دیدگاه · 1393/04/18 - 02:39 در ورزش ·
7
...
...
Noosha
نداجان...
تازه داشتم دلخوش میشدم به بهترشدن حالت
که است اومدکه دنیاروروسرم خراب کرد...
نیماگفته بودی آرامشوبهم برمیگردونی..
حالابگوکی میخوادآرامشموبهم برگردونه
اول مادرم
بعدبرادرم
اینم داییم
تصادف کردوفوت کرد!!
نمیدونم چی بگم نداجان
فقط بدون که من شوکم
واشک ازچشمانم
برای این مصائب جاریست
و
خودم آرامشم روازدست رفته میبینم
چطوری میتونم تسلای خاطرت باشم
چطوری؟
.....
bamdad
bamdad
دلم گرفته آسمون ، نمیتونم گریه کنم
شکنجه میشم از خودم ، نمیتونم شکوه کنم
انگاری کوه غصه ها ، رو سینه ی من اومده
آخ داره باورم میشه ، خنده به ما نیومده

:(
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:36 ·
7
zoolal
zoolal
از شاملوی عزیز،
بعد از یک فنجان قهوه
به هوایی سرد برمی گردم
در پی رویاهایم …
در پی تو …
احتیاجی به مستی نیست
یک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کند
وقتی میزبانم چشمان تو باشد …
یک استکان چای از میان دستانت و یک جرعه غزل از میان چشمانت
دلم آرام ، نگاهت را می خواهد و شهد شیرین کلامت
خسته ام
دوباره باورم میکنی؟
عصرانه ای به طعم همین واژه های تلخ
من تو ، غروب ، و لبخندهای تلخ
تف می کنی تو شعر مرا روی میز و بعد
می ریزد از دهان تو این قطره های تلخ
- —– – —– – —— – —– – —– -

گارسون کمی شکر و تو لبخند می زنی
حالم به هم می خورد از طنزهای تلخ
گفتم هوا چه گرم و سر حرف باز شد
گفتی هزار لعنت بر این هوای تلخ
عادت کرده ام به طعم قهوه
به آد مهای پشت پنجره کافه
دست هایی که می روند
آدم هایی که نمی مانند
به تو
که روبرویم نشسته ای
قهوه ات را به هم می زنی
می نوشی
می روی
یکی به آدم های پشت پنجره ی کافه اضافه می شود…
حالا فهمیده ام که چرا قهوه و کیک را با هم می خورم
قهوه می نوشم برای زندگی تلخم و همراهش کیک برای شیرینی لحظاتی که با تو بودم
اما باز تلخی قهوه بر شیرینی کیک پیروز می شود
لحظات با تو بودن کوتاه بود… خیلی کوتاه…
ولی زندگی تلخم خیلی بلند است … خیلی…
لعنت بر قهوه تلخ سرد شده ام
تو
پاییز
قهوه
اکنون کنارم هست
پاییز
قهوه
اما تو…
روی صندلی همیشگی می نشینم و سفارش میدم : دو فنجون قهوه
هنوز هم با این که نیستی ولی برات سفارش میدم…
خودت نیستی خیالت که هست…
یک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده ام
بنوش … تا از دهان نیفتاده … بنوش …
آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری
وقتی آخر همه شعرهای من تو می آیی و ته همه فنجان های تو من می روم …
امشب دلم تو را می خواهد
نشسته روبروی صندلی مقابلم
در سکوت سرد این جا
هوا سرد شده …
نه ! نه …
هوای من سرد شده …
حتی گرفتن فنجان قهوه هم ، دردی را دوا نمی کند …
چرا صندلی رو به رو خالی ست ؟
در ته فنجان قهوه ام کفش های توست
فقط نمی دانم می آیی یا می روی …
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/8 - 19:19 ·
6
رضا
رضا
... سلام به همراه نیمه شب های نمیدونم .
bamdad
c36ca9d63ce078d4cc9c046311219c39.jpg bamdad
@oneill
{-7-}
...
tasliyat.jpg ...
Nooshaنکردم رفتنت راباورایدوست
چرابی من برفتی ازبرمن
بشدغم قامتم ازدرداین غم
که کم شدسایه توازسرمن
نباشددرسرم رویای پرواز
شکست بی تودگربال وپرمن
دوچشمانم که بودند مست عشقت
کنون بی توشدندچشم ترمن
الاای قاصدان عشق بنالید
که رفت ازکوی دل پیغمبرمن
برفت ازکوی عشق داداشم افسوس!
نباشدرفتنش درباورمن

شعرازنیماتقدیم به ندا
نداجان ماروهم دراین سوگ جانگدازشریک غمهایت بدان
{-60-}
دیدگاه · 1393/03/26 - 23:51 ·
5
zoolal
zoolal
صدا کن مرا،
صدا کن مرا،
صدای تو قول تنهایی من
به یاد کودکی لالایی من
دل غمگین تو در دست من بود
به دست دیگری افتاد و گم شد
سیه زنجیر گیسوی بلندت
پریشان شد به دست باد و گم شد
نه من با توام نه تو با منی
حریق جنگلم، خاکسترم کن
نمیخواهم بمانم پرپرم کن
نمیخواهم بدانی من که بودم
برایت قصه بودم باورم کن
مرا جانم صدا کن،
مرا عمرم صدا کن
مرا با یک کلام عاشقانه
مرا با مهربانی آشنا کن
صدا کن مرا،
صدا کن مرا،
صدای تو قول تنهایی من
به یاد کودکی لالایی من
دل غمگین تو در دست من بود
به دست دیگری افتاد و گم شد
سیه زنجیر گیسوی بلندت
پریشان شد به دست باد و گم شد
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/17 - 20:48 ·
6
bamdad
bamdad
این روزها حالم خوب است و خیالم راحت.

ولی از تو چه پنهان جای کنده شدن بالهایم

خیلی درد میکند.



این روزها هرچه می گویم

همه میگویند جملات زیبایی بود.

انگار هیچ کس دیگر باورم نمی کند.

کجایی ؟؟!!!!باورت را می خواهم.حضورت را می خواهم

من تورا می خواهم...

{-118-}
دیدگاه · 1393/03/16 - 23:37 ·
5
zoolal
s.jpg zoolal
کی میتونه جای اسمت
توی شعر من بشینه
توی این مرثیه امشب
جای اسمت نقطه چینه
طرح ساده ی نگاهت
دفتر خاطراه هات
مثه سایه روی خاک افتاده
بی تو از گریه پرم
لحظه هام رو میشمارم
آسمون بی تو پر از فریاده
آسمون بغزتو بشکن
اون دیگه برنمی گرده
نفس های گرمش امشب
هم نفس با خاک سرده
قاب عکست روبه رومه
دارم از نفس میوفتم
باورم نمیشه
اما من برات مرثیه گفتم
... ادامه
zoolal
zoolal
حالم گرفته ازين شهر شلوغ
با ادم هايي ك همچون هوايش ناپايدارند!
گاه انقد پاك ك باورم نميشود!
گاه انقد الوده ك نفسم ميگيره!
دیدگاه · 1393/03/8 - 19:20 ·
6
iman
iman
قسمـــ خورده بودی کنارمـــ بمونی

چرا زیر حرفاتـــ داری میزنی ؟!

خدا شاهدم بود بترس از نگاهش

نمیذاره ساده ازمـــ بگذری

نگو اشتباه بوده عشــــق مـــن و تــــو

نگو روزگار واسمون بد نوشتـــ

بیا باورمـــ کن منو خوبـــ نگاه کن

نذار کمـــ بیارمـــ توی سرنوشتـــ

یه دنیا بهونه چقد بچگونه

نمیبخشمتـــــ

شبـــ و روز نداری چرا بیقراری

نمیفهممتـــــ

شکایتـــ ندارم از این روزگــــار

مـــــن از ســــادگی خودمـــ دلخورمـــ

چرا باورمـــ شد میگفتی یه عمر

کنارتـــ میمونمـــ ، قسمـــ میخورمـــ ...!!!



نگاه به من نکن اینمـــ یه روزی من کسی بودمــــ

عشق تو باعثش شده حالا که اینجوری شدمــــ

آرومه قلبـــ من قراره ارومــ ارومـــ ازمـــ جدا شه

تا زیر گریه میزنمـــ من انگار که اونمــــ از خداشه

غزال سردر گمــــ من فداتــــ بشمــــ چرا پّری

یه جور باهامــــ حرف میزنی انگار که خیلی دلخوری

بگو بذار خالی بشی بزن دلتـــ خنکــــ بشه

بزن که جای دستــــ تو رو صورتــــ من حکــــ بشه
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 16:54 ·
4
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ