یافتن پست: #بخندم

مرجان بانو :)
IMG_20151108_080247.jpg مرجان بانو :)
اینو یکی از خواستگارام فرستاده الان
3 دیدگاه · 1394/08/17 - 20:20 توسط Mobile ·
3
Mohammad
Mohammad
اگر بر من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خب جواب سوال کاملاً روشنه:
لیلی خانوم مرض داره که ظرف مردم رو میشکنه {-18-}
مرجان بانو :)
811731640_10702.jpg مرجان بانو :)
عجب شعری!{-41-}
مرجان بانو :)
702425888_61690.jpg مرجان بانو :)
کیف قرمز کی دوس داره؟
{-7-}
ıllı YAŁĐA ıllı
1_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
یاد گرفتم و .. خدا نیستم ، ولی زیر سایه ش شدم ... : )
Mohammad
images Mohammad
دلم هوس یک دوست قدیمی کرده
یک رفیق شش دانگ
یک آرام دل
کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده
ودیگر محک زدن وزیرو رو کردنی در کار نباشد
رفیقی که من نگویم و
او بشنود
بخندم وحجم بغض را در خنده ام ببیند
رفیقی که بگویمش برو امـــــــا
بـــــــــماند
که نرود ....
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/27 - 10:56 ·
6
raha
عکس عاشقانه202.jpg raha
خدایا بخدا دلم گرفته

دلم گرفته از این که می خواهم بخندم

اما نمی توانم

دلم گرفته از این قلم هم مرا یاری نمی کند

قلمی که با ریختن اشکهایم

دیگر تاب و توان نوشتن را ندارد

خدایا به خدا دلم گرفته

راحتم کن خدایا..
... ادامه
Majid
2.jpg Majid
آخه مجبورم بخندم کسی اشکامو نبینه !
bamdad
bamdad
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشتم بی صدا کنم

یاد گرفته ام که چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی..

یاد گرفته ام بی تو بخندم و بدون شانه هایت بگریم..

اما هنوز یک چیز را یاد نگرفته ام اینکه..

"دلتنگی نکنم"

{-118-}
دیدگاه · 1393/04/30 - 19:50 ·
6
iman
iman
به دختره تو خيابون گفتم :

ببخشيد مي شه شمارمو بهتون بدم؟


گفت : بله !!!


يه پوزخند بهش زدم سريع محل و ترك كردم.


ينی چی آخه؟

يني من میگم شماره بدم تو بايد بگي بله؟

اين بود عارمانهای امام و شهیدان؟


بايد بگي نه...

كه من راه بيوفتم دنبالت ،‌

اذيتت كنم كه بتونم شب واسه دوستام تعريف كنم بخندم ...


آقا تو رو خدا بگيد اگه قراره دختر بازی هم هيجانشُ از دست بده ما بريم زن بگيرم D:
... ادامه
zoolal
zoolal
من دلم برای خنده‌های بی‌ دلیل
برای " شادمانی‌هایِ بی‌ سبب "
برای بی‌ ریا بودن
برایِ کودکی
برایِ کودکانه زیستن
... من دلم برای روز‌های خوشِ زندگی‌ تنگ شده است
دستم را بگیر
و به من بگو
چگونه در گرگ و میشِ این روزگارِ
پر بالا و پایینِ همیشه خاکستری
هنوز می‌‌توانم بخندم ؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 16:59 ·
2
Majid
2.png Majid
ایرانسل تراک حلقه
اخه مجبورم بخندم کسی اشکامو نبینه
برترین پیشواز 92
zoolal
zoolal
گاهی کاش مردبودم می شدتنهاییم را به خیابان ببرم و با صدای بلند بخندم
شادی هایم را به کوچه بریزم و نگران نگاه های مردم نباشم
گاهی کاش مرد بود می شد بی مقصد در باران و تاریکی قدم بزنم
و هیچ ماشینی برای سوار کردنم تر مز نکن...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 11:11 ·
4
bamdad
bamdad
roya32
به دنيا آمدم گريه كردم ...

تمام اطرافيانم هر كاري كردنند تا بخندم ...

خنديدم.

بزرگ شدم باز دوباره گريه كردم ...

اما اين بار كسي كاري نكرد تا بخندم ...

مردم ...

و حالا من دارم می خندم و اطرافیانم دارند برای رفتن من گریه می کنند!

+: این است فاصله آمدن و رفتن ما به این دنیا

فاصله خندیدن و گریه کردنت را بیاد داری .

تولدت مبارک

با هر خندیدن و هر گریه کردن تولدی به پا کن...
{-217-}

{-241-}
FATI
FATI
دختره ابروهاش عین هد بنده, بعد استاتوس گذاشته :
.
.
.
" غمگین ودلسردم .... خسوف تنهایی و بی وفایی

بر ماه لبخندم, سایه گسترانیده
.
.
.
.
" (جملش تو حلقم)

خو خواهر من, اون ابروهات رو مرتب کنی,

خسوف هم برطرف میشه
.
.
فروغ لبخندت هم دیده میشه..
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/1 - 19:58 ·
4
صوفياجون
thumb_HM-201344537734960771378144414.1892.jpg صوفياجون
وایییییییییییییییی اینا باهام دارن حرف میزنن میخوام
{-185-}{-185-}{-197-}{-197-}
البته پلو سرد بیشتر میچسبه نظر شما چیست ؟؟؟؟؟{-197-}
zoolal
zoolal
ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺱ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﮐﺮﺩﻩ
ﯾﮏ ﺭﻓﯿﻖِ ﺷﺶ ﺩﺍﻧﮓ
ﯾﮏ ﺁﺭﺍﻡِ ﺩﻝ
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻩ
ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺤﮏ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﮐﺮﺩﻧﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻧﺒﺎﺷﺪ
ﺭﻓﯿﻘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﻮﯾﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺸﻨﻮﺩ…
ﺑﺨﻨﺪﻡ ﻭ ﺣﺠــﻢ ﺑﻐﻀﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﺒﯿﻨﺪ…
ﺭﻓﯿﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻤﺶ ﺑﺮﻭ ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻤﺎﻧﺪﮐﻪ ﻧﺮﻭﺩ ،
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎﻧﺪﻧﺶ ﺁﺭﺍﻣﻢ ﻣﯽ کند
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/28 - 15:18 ·
3
mostafa AZ
1383124_779049105440154_1694890874516757644_n.jpg mostafa AZ
{-7-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
در دنیای من…فقط یک نفر لبخندم را میخواست که عکاس بود…البته او هم پولش را گرفت!
sam
sam
خواهشا بخوانید:پسر:ضعیفه دلمون برات تنگ شده بود...اومدیم زیارتت کنیم
دختر:تو باز گفتی ضعیفه؟؟؟؟؟؟
پسر:خب...منزل بگم چطوره؟؟؟؟؟
دختر:واااااااای .... از دست تو...
پسر:باشه...باشه...ویکتوریا خوبه؟؟؟؟
دختر:اه اصن باهات قهرم...
پسر:باشه بابا...تو عزیز منی....خوب شد؟؟؟...آشتی؟؟؟؟؟
دختر:آشتی...راستی گفتی دلت چی شده؟؟؟
پسر:دلَم؟!...آها از دیشب تا حالا یکم پیچ میده...
دختر:واقعا که...
پسر:خب چیه...نمیگم...مریضم اصن...خوبه؟؟؟؟؟؟؟
دختر:لوووووووووووس...
پسر:ای بابا...ضعیفه...اگه اینبار قهر کنی ناز کش نداری ها؟!
دختر:بازم گفت این کلمه رو...
پسر:خب تقصیر خودته...میدونی اونایی که دوست دارم اذیت میکنم...
هی نقطه ضعف دستم میدی...
دختر:من از دست تو چیکار کنم؟؟؟؟؟
پسر:شکر خدا........!دلم پیچ میخورد چون تو تب و تاپ ملاقات تو بودم...
لیلی قرن 21 من...
دختر:چه دل قشنگی داری...چه قدر به سادگی دلت حسودیم میشه...
پسر:صفای وجودت خانوم...
دختر:میدونی...دلم تنگه...برای اون همه پیاده روی هامون...برای سَرک
کشیدن تو مغازه کتاب فروشی و ورق زدن کتابها...برای بوی کاغذ...برای
شونه به شونه باهات راه رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه...
آخه هیچ زنی...
مردی مثل من نداره...!!!
پسر:میدونم...میدونم...منم دلم تنگه...برای دیدن اسمون تو چشمای تو...
برای بستنیهای شاتوتی که با هم میخوردیم...برای خونه ای که تو خیال
ساخته بودیم و من مَردش بودم...؟؟؟؟!!!!
دختر:یادته همش بهم میگفتی خاتون؟؟؟
پسر:آره یادمه...آخه تو منو باد دخترای ابرو کمون قجری مینداختی...
دختر:ولی من که بور بودم...
پسر:باشه فرقی نمیکنه...
دختر:آخ چه روزایی بود...دلم برای دستای مردونت که تو دستام گره میخورد
تنگ شده...مجنون من...
پسر:....
دختر:چت شده؟چرا چیزی نمیگی؟
پسر:...
دختر:نگاه کن ببینم...!منو نگاه کن...
پسر:...
دختر:الهی من بمیرم...چرا چشات نمناک شده؟الهی من فدات شم...
پسر:خدا ن...(هق هق گریه)
دختر:چرا گریه میکنی؟
پسر:چرا نکنم؟هان؟
دختر:من دوست ندارم مرد من گریه کنه...جلوی این همه آدم..
بخند دیگه...
بخند زودباش...
پسر:وقتی دستاتو کم دارم چطور بخندم؟...کی اشکامو کنار بزنه که
گریه نکنم؟؟؟
دختر:اگه گریه کنی منم گریه میکنما...
پسر:باشه...باشه...تسلیم...ولی نمیتونم بخندما...
دختر:آفرین حالا بگو کادو ولنتاین برام چی خریدی؟؟؟
پسر:تو که میدونی...من از این
... ادامه
bamdad
bamdad
یک لبخندم را بسته بندی کرده ام
برای روزی که اتفاقی تو را می بینم!
آنقدر تمیز میخندم
که به خوشبختی ام حسادت کنی
و من... در جیب هایم
دست های خالی ام را فریب دهم
که امن ترین جای دنیا را انتخاب کرده اند!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 19:54 ·
4
bamdad
bamdad
خسته ام از تظاهر به ایستادگی

از پنهان کردن زخم هایم

زور که نیست

دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم

و با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز روبه راه است
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/15 - 20:02 ·
4
محمدطاها
محمدطاها
بزرگ شديم دخترا عاشق مرداي قوي شدن و پسرا عاشق عروسکا گاهی وقتها چقدر ساده عروسک می شویم نه لبخندمی زنیم نه شکایت می کنیم فقط احمقانه سکوت می کنیم.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/11 - 12:40 ·
6
صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ