پسره عاشق دختر شاه شده بود. هر بار می رفت طرف قصر راهش نمی دادن.
هر چقدرهم اطرافیان نصیحتش می کردن که از این فکر بیا بیرون قبول نمی کرد.
خلاصه از این عشق دیوونه شد و رفت تیمارستان.
چند سال بعد حالش بهتر شد از اونجا ازادش کردن و اونم بلافاصله رفت طرف قصر شاه.
از نگهبان ها پرسید دختر شاه کی از اینجا رد میشه . نگهبانها گفتند: انقلاب شده چند ساله. شاه رفته. حکومت عوض شده. قبلا خب اون یه شاه بود معلوم بود. الان شاه زیاد داریم. مشخص کن منظورت کدوم شاهه؟
اینم واسه ترمه گفته:
1393/09/11 - 10:57گل همه رنگش خوبه
بچه زرنگش خوبه
تو کتابا نوشته
ترمه خانوم چه زشته
ترمه همیشه خوابه
توی کلاس می خوابه
پاشو پاشو بیدارش کن
با جفت لگد جداش کن
ببر به تیمارستان
خوشحالو شادو خندان
#بیسی_غیرتوسلی
(" title="(" />
1393/09/11 - 11:07فاطمه جان چی شده؟
1393/09/11 - 11:11دعام كنيد
1393/09/11 - 11:27وات ده هل ایز دت (معنیشو نمدونم تو فیلما شنیدم)
1393/09/19 - 14:35
1393/09/19 - 17:00زنده ای، خدا رو شکر
شنیدم شعر میگی ، اسم هنریت هم گذاشتی بیسکی-غیر توسلی
ها زدیم تو خط شعر
1393/09/20 - 01:04مطمئنی به اینا میگن شعر
1393/09/26 - 08:30