یافتن پست: #دخترم

صوفياجون
IMG_20200927_142448.jpg صوفياجون
سلام به همگی خیلی وقته که اينورا نيومدم
بعد مدتها اومدم ولی دست پر
دخترم ملوس خانم رو بهتون معرفی میکنم
بچه ها ملوس
ملوس بچه ها آشنا بشین
... ادامه
مرجان بانو :)
500x443_1501061521672691.jpg مرجان بانو :)
خوب شد پسر نیستیماااا
Mohammad
Mohammad
درد دل خواندنی دختر ترشیده با مادرش :d :d :d
دیدگاه
مرجان بانو :)
1448975015074825.jpg مرجان بانو :)
دیدگاه · 1394/09/10 - 17:18 ·
3
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
نمیدونم چرا امروز یاد این آهنگ افتادم
{-105-}{-7-}{-7-}{-7-}{-105-}
تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تودستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم(2)
اگه ابر بارون بشه بارون بی امون بشه
دل و سرپناه کن و دستتو بذار تو دستم
تو چشام نگاه کن و دستو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

عزیزم پربزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستامو آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
توچشام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

بوی گل اومده طلایه دار دستت
گل به گل وا شده همه بهاره دستت
رنگارنگ همه رنگ شکفته دارم گل عشق
یه سبد بچینم واست بیارم گل عشق
آسمون که یک زمون دل عاشقا رو می شکست
چی شده که اومده من وتورو داده دست به دست
اگه که سرده هوا نگاه تو آتیشم شده
نفست پیرهن تن واسه دل عاشقم شده
گل دستاتو بیار باغ دست من بکار
من و باغبون کن و سرتو بذار رو شونه ام
ابرا رو روون کن و سرتو بذار رو شونه ام
منو همزبون کن و سرتو بذار رو شونه ام

عزیزم پر بزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستام و آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
تو چشام نگاه کن و دستت و بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم
bamdad
عکس-ناز-دختر-و-عروسکش.jpg bamdad
دخترک گرسنه عروسکش را بغل گرفت و به عروسک گفت دخترم بابا رفته نون بیاره ، بابای دخترک هم همین را گفته بود رفت و دیگر نیامد

خدا خورشید را پنهان کرد و پشت ماهش اشک ریخت...

:(
دیدگاه · 1394/08/2 - 11:48 ·
5
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دوس پسرم زنگ زده ميگه كجايى . . . . . . .
منم تو مترو بودم گفتم من امام خمينی ام... برگشته ميگه عه آقا سلام ،
ببخشيد من ميخواستم به دوس دخترم زنگ بزنم اشتباهى خط رو خط شده مثل اينكه
التماس دعا آقا ، خداحافظ قطع كرد
بعد بازم بگید پسرا باهوشن{-7-}{-7-}{-7-}
دیدگاه · 1394/06/8 - 07:26 توسط Mobile ·
5
شهرزاد
شهرزاد
قاضی روی میز خم شد: خب دخترم؛ دلت می خواد با مادرت زندگی کنی یا پدرت؟

دخترک زیر چشمی به قاضی نگاه کرد. چشم گرداند
چند لحظه به زن و مرد خیره ماند.
قاضی از مرد و زن خواست که برای چند دقیقه دادگاه را ترک کنند.
دخترک با نگاه، رفتن آنها را دنبال کرد تا در بسته شد.
قاضی از جا بلند شد.
رفت و روی صندلی کنار او نشست: خب؟!
دخترک آه کشید: گیج شدم.
قاضی خم شد و همان طور که موی اورا نوازش می کرد، پرسید: چرا؟
دخترک رو به او کرد: آخه سارا میگه خودمو نصف کنم. یه نصفه رو بدم به پدر نصفه ی دیگرو به مادر. این طوری هیچ کدوم تنها نمی مونن. مگه نه؟{-60-}
دیدگاه · 1394/05/31 - 12:44 ·
6
iman
iman
دوس دخترم اس داده میگه: شلووووم ایمان شطولی؟
منم اس دادم:ایطولی!
بعد دوباره اس داده و خیلی جدی گفت: واقعاً برات متاسفم نمیشه مث آدم باهات حرف زد!
من: خو مث خودت جواب دادم آدم!!!
اس داده: شوخی کلدم! گلیه نتنی!
فلدا میای بلیم بیلون بگردیم؟ اده نیای باهات قَل میتنم!!
میگم: باوشه عجقم!!...
باز اس داده: خیلی بی جنبه ای!! مثِ آدم حرف بزن!!
... ادامه
bamdad
bamdad
ب دوست دخترم زنگ زدم میگم کجایى؟
میگ صف نون سنگک.
گوشى,رو قطع کردم بهش sms دادم عزیزم ما ب هم نمیخوریم فاصله طبقاتیمون زیاده . . .
والاااااا . . .
پس فردا ازم املت میخاد از کجا بیارم . . .

{-18-}
محسن
محسن
کامنت:


خوندی cm بزار :'(
Mohammad
Mohammad
دختره داشت اخبار مذاکرات رو میدید ....
مامانش میگه دخترم چه خبر ؟
دختره میگه هیچی اشتون همون کت قبلی تنشه ...
کفشاشم خیلی زشته!!!
.
عمق برداشت سیاسی از اخبار رو حال کردی!!! :d
bamdad
bamdad
ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺯﺩ ﺷﺒﯽ ﻟﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ

ﮐﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺁﻣﺪﯼ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ



ﺑﯿﺎﻭﺭ ﻣﺪﺭﮎ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ

ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻧﺎﻣﻪ‌ﯼ "ﭘﯽ ﺍِﭺ ﺩﯼ" ﺍﺕ ﺭﺍ



ﭘﺪﺭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺩﮐﺘﺮﺍﯾﺖ

ﺯﻣﺎﻧﻪ ﺑﺪ ﺷﺪﻩ ﺟﺎﻧﻢ ﻓﺪﺍﯾﺖ



ﺩﻋﺎ ﮐﻦ ﻣﺪﺭﮐﺖ ﺟﻌﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ

ﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ "ﻫﺎﻭﺍﯾﯽ" ﻧﺒﺎﺷﺪ



ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﺖ ﺍﯼ ﻣﺮﺩ

ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﻢ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﺣﺎﻟﺖ ﺍﯼ ﻣﺮﺩ



ﭼﻮ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭﺍ ﺭﻓﺖ

ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺻﺤﺮﺍ ﮐﻠﻪ ﭘﺎ ﺭﻓﺖ



ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺯﺩ ﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺳﻮﯼ ﻟﯿﻠﯽ

ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻗﺪ ﺗﺮﯾﻠﯽ



ﺩﻟﻢ ﺩﺭ ﺩﺍﻡ ﻋﺸﻘﺖ بی‌ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ

ﻭﻟﯿﮑﻦ ﻣﺪﺭﮐﻢ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺍﺳﺖ



ﺷﺪﻩ ﺍﺯ "ﻓﺎﮐﺴﻔﻮﺭﺩ" ﺍﯾﻦ ﺩﮐﺘﺮﺍ فکس

ﻣﻘﺼﺮ هست ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ فکس



ﭼﻪ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺪﺍﯾﯽ

ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺭﮎ ﮔﺮﺍﯾﯽ

ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻦ ﻭﻗﺖ ﺩﻳﺪ ﺑﺎﺑﺎی لیلی

ﻛﻪ ﺳﻦِ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ خیلی!



ﺩﺭﻭﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻮی ﺗﺮشی ﺁﻳﺪ . .

ﺧﺪﺍﻳﺎ... ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺗﺮﺷﻴﺪﻩ ﺷﺎﻳﺪ !!



ﺳﺮﺍﺳﻴﻤﻪ ﺑﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺯﺩ ایمیلی

نمی‌ﭘﺮسی ﭼﺮﺍ ﺍﺣﻮﺍﻝِ لیلی ! ؟



ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻋﺸﻖ لیلی ﺩﺭ ﺩﻟﺖ ﻫﺴﺖ؟

ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻋﻜﺲ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺗﺒﻠﺘﺖ ﻫﺴﺖ! ؟



ﺗﻮ ﺩﺍﻣﺎﺩ منی ﻣﻦ ﺷﻚ ﻧﺪﺍﺭﻡ...!!

ﻧﻴﺎﺯی ﺩﻳﮕﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﺭک ﻧﺪﺍﺭﻡ...!!



ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻔﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﻴﻜﻞ ﻫﻢ ﺑُﺮﺩ

ﻧﻴﺎﺯی ﻧﻴﺲ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺁﻛﺴﻔﻮﺭﺩ !



ﺑﻴﺎ ﺗﺎ ﻣﻨﺰﻟﻢ...ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺗﺮﻳﻨﻢ...

ﺍلهی ﺩﻭﺭیِ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺒﻴﻨﻢ...!!

ﭼﻮ ﻛﺮﺩ ﻓﻜﺮﺍﺷﻮ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺯﺩ ﺍیمیلی

ﭘﺲ ﺍﺯ یک ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎی لیلی



ﺑﮕﻔﺘﺎ ﭼﻨﺪ ﺳﺎلی ﺩﻳﺮ ﻛﺮﺩی...

ﺯﻳﺎﺩی ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺗﺄﺧﻴﺮ ﻛﺮدی...!!



ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺍﺯ لیلی ﻫﻮﺍیی...

ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﭼﻨﺪ ﺩﻭﺳﺖِ ﺍﺟﺘﻤﺎعی !!



ﺯِ ﺑﺲ ﻫﺮ ﭼﻴﺰ، ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﮔﺮﻭﻧﻪ

ﻣﺤﺎﻟﻪ ﺯﻥ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻮﻧﻪ !!



ﻛﻨﻮﻥ ﻇﺮفی ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎ ﭘُﺴﺖِ ریلی

ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ .. ﺑﺮﻳﺰ ﺗﺮشیِّ لیلی

{-105-}{-105-}{-105-}
Mohammad
Mohammad
از آواتار نفر قبلی چه حدسی راجع به شخصیتش میزنی ؟؟؟؟
مرجان بانو :)
bbwdvXBYWV.jpg مرجان بانو :)
دخترم تو آینده....{-189-}
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺎ ﺗﻮﯼ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ، ﺩﻭﺳﺖ{-18-}{-18-}
ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺭﻭﺑﺮﻭﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ،ﺑﻬﺶ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ
ﺑﻮﺳﻢ ﻣﻴﺪﯼ؟
ﻳﻬﻮ ﺍﺧﻤﺎﺵ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﻫﻢ،ﺑﻠﻨﺪﺷﺪﻭ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺟﻮﺍﺑﻤﻮ ﻧﺪﺍﺩ
ﻳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﺱ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺑﻮﺳﮓ ﻣﻴﺪﯼ !! |:
bamdad
bamdad
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود…



کشاورز به او گفت که برو در آن قطعه زمین بایست.



من سه گاو نر را آزاد می‌کنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها



را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد. و مرد قبول کرد…



درِ اولین طویله که بزرگترین هم بود باز شد.



باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود.



گاو با سم به زمین می‌کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد.



جوان خود را کنار کشید و گاو از مرتع گذشت.



دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد.



گاو کوچکتر از قبلی بود اما با سرعت حرکت می‌کرد.



جوان پیش خودش گفت: “منطق می‌گوید این را هم ول کنم



چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.”



سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر می‌کرد



ضعیف‌ترین و کوچک‌ترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود.



پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید



و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد…



اما گاو… دم نداشت!!!



زندگی پر از ارزش‌های دست یافتنی است



اما اگر به آن‌ها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است



که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود.

:(
دیدگاه · 1393/05/2 - 14:59 ·
4
Majid
2.jpg Majid
فقط دعا كنيد پدرم شهيد بشه!

خشكم زد. گفتم دخترم اين چه دعاييه؟

گفت:آخه بابام موجيه!

گفتم خوب انشاالله خوب ميشه، چرادعاكنم شهيد بشه؟

آخه هروقت موج ميگيردش و حال خودشو نميفهمه شروع ميكنه منو

و مادر و برادر رو كتك ميزنه! ، امامشكل ما اين نيست!

گفتم: دخترم پس مشكل چيه؟

گفت: بعداينكه حالش خوب ميشه ومتوجه ميشه چه كاري كرده.شروع

ميكنه دست و پاهاي همهمون را ماچ ميكنه و معذرت خواهي ميكنه.

ما طاقت نداريم شرمندگي پدرمون را ببينيم.

دعاكنيد پدرم شهيد بشه
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/1 - 13:06 ·
4
mehrab
mehrab
مقایسه ی حضرت زهرا و شب قدر

در روایات حضرت زهرا(س) به شب قدر تشبیه شده است. بحار,ج43,ص65

1.شب قدربهترین وباارزشترین شب در میان شبهاست و بقول قرآن از هزار ماه باارزشتر

است.حضرت زهرا (س)نیز از همه زنان عالم برتر است.پیامبر(ص)فرمود:فاطمه سرور زنان

جهان از اولین و آخرین است و او نیز همچون شب قدر یکی است ونظیر ندارد.

بحار,ج43,ص29

2.شب قدرناشناخته است(سوره ی قدر, آیه2) . عظمت زهرا(س)نیز ناشناخته است.پیامبر

(ص) فرمود: همانا فاطمه , فاطمه نامیده شد چون مردم نمیتوانند او را بشناسند.

بحار,ج43,ص357

3.شب قدر مخفی است.زمان شهادت حضرت زهرا و قبر او نیز مخفی است.

4. شب قدر,شب مغفرت و رهائی از آتش جهنم است.پیامبر(ص)فرمودند: دخترم فاطمه

نامیده شده برای اینکه خداوند او و دوستدارانش را از آتش حفظ میکند.

فرائدالسمطین,ج2,ص58وکنزالعمال,ج6,ص219

منبع : مقایسه های معنوی,تشابه ها , تفاوتها, محمود اکبری,ص3637
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/25 - 14:50 ·
3
iman
iman
دوس دخترم اس داده میگه: شلووووم ایمان شطولی؟
منم اس دادم:ایطولی!
بعد دوباره اس داده و خیلی جدی گفت: واقعاً برات متاسفم نمیشه مث آدم باهات حرف زد!
من: خو مث خودت جواب دادم آدم!!!
اس داده: شوخی کلدم! گلیه نتنی!
فلدا میای بلیم بیلون بگردیم؟ اده نیای باهات قَل میتنم!!
میگم: باوشه عجقم!!...
باز اس داده: خیلی بی جنبه ای!! مثِ آدم حرف بزن!!

:|
دیدگاه · 1393/04/21 - 15:28 ·
2
bamdad
bamdad
سلامتی پسری که به دوست دخترش گفت:

اگه بری میشی اسم دخترم

اگه بمونی میشی مادر دخترم

و تو روح اون دختری که...

.

.

.

ببخشید اشتباه شد از اتاق فرمان اشاره میکنن پسره
{-7-}
...
...
Noosha
نداجان...
تازه داشتم دلخوش میشدم به بهترشدن حالت
که است اومدکه دنیاروروسرم خراب کرد...
نیماگفته بودی آرامشوبهم برمیگردونی..
حالابگوکی میخوادآرامشموبهم برگردونه
اول مادرم
بعدبرادرم
اینم داییم
تصادف کردوفوت کرد!!
نمیدونم چی بگم نداجان
فقط بدون که من شوکم
واشک ازچشمانم
برای این مصائب جاریست
و
خودم آرامشم روازدست رفته میبینم
چطوری میتونم تسلای خاطرت باشم
چطوری؟
.....
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ