يکي را دوست ميدارم ولي او باور ندارد ! يکي را دوست ميدارم همان کسي که شب و روز به يادش هستم و لحظات سرد زندگي را با گرما ي عشق او مي گذرانم ! کسي را دوست ميدارم که ميدانم هيچ گاه به او نخواهم رسيد و هيچ گاه نميتوانم دستانش را بفشارم يکي را دوست ميدارم بيشتر از هر کسي , همان کسي که مرا اسير قلبش کرد يکي را دوست ميدارم که ميدانم او ديگر برايم يکي نيست او برايم يک دنياست يکي را براي هميشه دوست ميدارم کسي که هرگز باور نکرد عشق مرا , کسي که هرگز اشکهايم را نديد و نديد که چگونه از غم دوري و دلتنگي اش پريشانم ...
... ادامه