یافتن پست: #رنگين

bamdad
bamdad
*تا باران نباشد، رنگين کمانی نيست...*

تا تلخی نباشد، شيرينی نيست... *

تا غمی نباشد، لبخندی نیست...*

تا مشکلات نباشند، آسایشی وجود نخواهد داشت... *

پس همیشه به خاطر داشته باش:

هدف این نیست که هرگز اندوهگین نباشی*
*
هرگز مشکلی نداشته باشی، هرگز تلخی را نچشیده باشی.*
*
همين دشواری‌ها هستند که از ما

انسانی نيرومندتر و شايسته‌تر**می‌سازند،*



و لذت و شادی را برای ما معنا می‌کنند!*

{-35-}
دیدگاه · 1393/11/12 - 20:47 ·
4
bamdad
bamdad
فراموش مکن تا باران نباشد رنگين کمان نيست

تا تلخي نباشد شيريني نيست

و گاهي همين دشواري هاست که از ما انساني نيرومند تر و شايسته تر مي سازد

خواهي ديد ، آ ري خورشيد بار ديگر درخشيدن آغاز مي کند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/10 - 22:48 ·
5
bamdad
images.jpeg bamdad
باز هفت سين سرور
ماهي و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادي عيد
آرزوهاي سپيد
باز ليلاي بهار
باز مجنوني بيد
باز هم رنگين کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سوداي ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
يا مقلب القلوب
يا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعيد
باز هم سال جديد
باز هم لاله عشق
خنده و بيم و اميد
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/1 - 11:07 ·
5
حامد@ پسر تنها
Mihanstar.com-tasavir-motaharrek-tabiat3.gif حامد@ پسر تنها
كمان
اینجا ایران
اینجا ایران
یه چند تا سوال:
برای ساختن یه رنگین کمون قشنگ چقدر انرژی لازمه؟
چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته می شه؟
بابت این کارش چقدر حقوق می گیره؟
چرا فیش پول بارون ماهانه برای ما نمی یاد؟
چرا آبونمان اکسیژن هوا رو پرداخت نمی کنیم؟
... ادامه
Noosha
download.jpg Noosha
اى که دل ها همه از داغ غمت غمگين است
وى که از خون تو صحراى بلا رنگين است
نرود ياد لب تشنه ات از خاطره ها
هر که را مى نگرم از غم تو غمگين است
... ادامه
Morteza
Morteza
شاهزده کوچلو چي مي خواي


روي زمين جاي تو نيست


اينجا اميدي به سحر براي فرداي تو نيست


آفتاب غروبي نداريم


روزهاي خوبي نداريم


واسه سفر به ناکجا يه اسب چوبي نداريم


شاهزده کوچلو اون بالا


به غم و آب و نون نبود


خونه بدوشي شب و روز بهانه جنون نبود


يه وقت مثه ماها نشي


خسته ،کلافه ،نيمه جون


تو حسرت يه تيکه ابر


ديدن يه رنگين کمون


اينجا ديگه نشونه اي از گل سرخ و لاله نيست


کنار ماه دوديمون نشونه هاله نيست


شاهزده کوچلو اون بالا


به غم و آب و نون نبود


خونه بدوشي شب و روز بهانه جنون نبود


تو شبا جاي ستاره سکه شماري مي کنيم


با گل هاي پلاستيکي عصرو بهاري مي کنيم


کي گفته اينجا بموني؟


پاشو برو به آسمون


همون جا پيش گل سرخ


تو خونه خودت بمون


شاهزده کوچلو چي مي خواي


روي زمين جاي تو نيست


اينجا اميدي به سحر براي فرداي تو نيست


آفتاب غروبي نداريم


روزهاي خوبي نداريم


واسه سفر به ناکجا يه اسب چوبي نداريم


شاهزده کوچلو اون بالا


به غم و آب و نون نبود


خونه بدوشي شب و روز بهانه جنون نبود
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/30 - 20:25 ·
6
KAMRAN
KAMRAN
عشق يعني يك سلام و يك درود

عشق يعني درد و محنت در درون

عشق يعني يك تبلور يك سرود

عشق يعني قطره و دريا شدن

عشق يعني يك شقايق غرق خون

عشق يعني زاهد اما بت پرست

عشق يعني همچو من شيدا شدن

عشق يعني همچو يوسف قعر چاه

عشق يعني بيستون كندن بدست

عشق يعني آب بر آذر زدن

عشق يعني چون محمد پا به راه

عشق يعني عالمي راز و نياز

عشق يعني با پرستو پرزدن

عشق يعني رسم دل بر هم زدن

عشق يعني يك تيمم يك نماز

عشق يعني سر به دار آويختن

عشق يعني اشك حسرت ريختن

عشق يعني شب نخفتن تا سحر

عشق يعني سجده ها با چشم تر

عشق يعني مستي و ديوانگى

عشق يعني خون لاله بر چمن

عشق يعني شعله بر خرمن زدن

عشق يعني آتشي افروخته

عشق يعني با گلي گفتن سخن

عشق يعني معني رنگين كمان

عشق يعني شاعري دلسوخته

عشق يعني قطره و دريا شدن

عشق يعني سوز ني آه شبان

عشق يعني لحظه هاي التهاب

عشق يعني لحطه هاي ناب ناب

عشق يعني ديده بر در دوختن

عشق يعني در فراقش سوختن

عشق يعني انتظار و انتظار

عشق يعني هر چه بيني عكس يار

عشق يعني سوختن يا ساختن

عشق يعني زندگي را باختن

عشق يعني در جهان رسوا شدن

عشق يعني مست و بي پروا شد
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 23:28 در Art ·
7
شهرزاد
شهرزاد
آرش گفت: زمين كوچك است. تير و كماني مي خواهم تا جهان را بزرگ كنم…
به آفريد گفت: بيا عاشق شويم. جهان بزرگ خواهد شد، بي تير و بي كمان.
به آفريد كماني به قامت رنگين كمان داشت و تيري به بلنداي ستاره.كمانش دلش بود و تيرش عشق...
به آفريد گفت: از اين كمان تيري بينداز، اين تير ملكوت را به زمين مي دوزد.
آرش اما كمانش غيرتش بود و جز خود تيري نداشت.
آرش مي گفت: جهان به عياران محتاج تر است تا به عاشقان. وقتي كه عاشقي تنها تيري براي خودت مي اندازي و جهان خودت را مي گستري. اما وقتي عياري، خودت تيري؛ پرتاب مي شوي؛ تا جهان براي ديگران وسعت يابد.
به آفريد گفت: كاش عاشقان همان عياران بودند و عياران همان عاشقان...
آن گاه كمان دل و تير عشقش را به آرش داد و چنين شد كه كمان آرش رنگين شد و قامتش به بلنداي ستاره و تيري انداخت تيري كه هزاران سال است مي رود...
هيچ كس اما نمي داند كه اگر به‌آفريد نبود، تير آرش اين همه دور نمي رفت!
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/2 - 16:18 ·
3
مرسا
175707_182421498494656_100828189987321_402181_302415_o.jpg مرسا
فراموش مکن تا باران نباشد رنگين کمان نيست تا تلخي نباشد شيريني نيست و گاهي همين دشواري هاست که از ما انساني نيرومند تر و شايسته تر مي سازد خواهي ديد ، آ ري خورشيد بار ديگر درخشيدن آغاز مي کند
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/16 - 20:05 ·
2
MONA
birthdayCake.jpg MONA
امید

{-96-} امیدجــــان تولدتـــــ{-135-}ــــــ مبـــــارکـــــــــــ{-96-}

{-94-}بیا شمع هارو فوتــــــ کن..که صــــد سال زنده باشـــــی..{-94-}
شهرزاد
شهرزاد
فراموش مکن تا باران نباشد رنگين کمان نيست
تا تلخي نباشد شيريني نيست
و گاهي همين دشواري هاست
که از ما انساني نيرومند تر و شايسته تر مي سازد خواهي ديد ،
آ ري خورشيد بار ديگر درخشيدن آغاز مي کند ...‬
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/4 - 14:00 ·
7
LeilA
LeilA
زاده مي‌شوم، سياه

رشد مي‌كنم، سياه

همنشين آفتاب مي‌شوم، ولي سياه

در هراس و اضطراب، بازهم سياه

گاه بيماريم، سياه

مرده‌‌ام سياه؛ همچنان سياه ...!



هي تو! فلاني سفيد

صورتي زاده مي‌شوي

سفيد رشد مي‌كني

با آفتاب، سرخي

در سرما، آبي

از ترس، زردي

به بيماري، سبز

هنگام مرگت، خاكستري ...

راستي چرا

مرا رنگين پوست مي‌خواني؟!

رنگين پوست مي‌داني؟!
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/5 - 19:14 ·
6
Mostafa
Mostafa
هيچ وقت نبايدبه اجبارخنديد،گاهي بايدتانهايت آرامش گريه كرد.تبسم بعدازگريه از رنگين كمان بعدازباران هم زيباتره.
شهريار
شهريار
رنگين کمان پاداش کسي است که تا آخرين قطره زير باران مي ماند {-80-}
تشنه لبان
تشنه لبان
دلم گرفته است از بي عفتي ها از بي غيرتي ها از تمام آنهائي كه اين دو روز دنيا را جدي گرفته اند دلم گرفته است از بي دردها آنهائي كه دردناكترين دردشان دير شدن سفر اروپاست و جلوتر از نوك بيني عمل كرده شان را نمي بينند *** دلم گرفته است از زناني كه عروسك اند نه عروس از زناني كه چون نقاشي درهم و برهم كودكي چهره هايشان رنگين است قرمز ، سياه ، بنفش ، قهوه اي ، آبي همه رنگ ها به غير از رنگ سبز خدا زناني كه محتاج اند محتاج به به و چه چه بيماردلان هرزه زناني كه به علت كمبود پارچه اندازه روسري هايشان از يك دستمال كاغذي تجاوز نمي كند با مانتوها و شلوارهائي كه آب رفته و تنگ و كوتاه شده كوتاهِ كوتاه به كوتاهي فكرشان و تنگ تنگ به تنگي زاويه ديدشان به جهان هستي تنگ اما نه به تنگي گودال قبر و اي كاش گودال قبر به يادمان بود دلم گرفته است از زنان مرفه بي دردي كه از سر بي پول!! در سرما و گرما جوراب ندارند! و صداي قهقه هايشان در خيابان صداي قهقة شيطان را به ياد مي آورد.........
... ادامه
دیدگاه · 1390/05/28 - 01:03 ·
3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ