یافتن پست: #شکنجه

مرجان بانو :)
4B94C8F3-FDD5-4A30-8EE9-5D519712623F.png مرجان بانو :)
{-18-}
مرجان بانو :)
811705951_41642.jpg مرجان بانو :)
کدومتون دوس داشتین؟
{-7-}
مرجان بانو :)
images.jpg مرجان بانو :)

غذای مورد علاقه من{-197-}
رضا
رضا
دیدگاه · 1393/08/15 - 15:26 ·
7
مائده
مائده
دشوار ترین شکنجه این بود که ما یک به یک به درون خویش تبعید شدیم... شفیعی کدکنی
رضا
chocolate 2.gif رضا
روش دادن در مایع {-7-}

ıllı YAŁĐA ıllı
gol1-13.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
دیدگاه · 1393/05/13 - 11:24 در عكس نوشته توسط Mobile ·
6
رضا
رضا
عکس بستنی زیاد دارم واسه شکنجه کم کم میفرستم {-7-}
دیدگاه · 1393/05/9 - 01:22 ·
7
bamdad
bamdad
دلم گرفته آسمون ، نمیتونم گریه کنم
شکنجه میشم از خودم ، نمیتونم شکوه کنم
انگاری کوه غصه ها ، رو سینه ی من اومده
آخ داره باورم میشه ، خنده به ما نیومده

:(
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:36 ·
7
صوفياجون
thumb_HM-2013424612876103781404417067.997.jpg صوفياجون
{-105-}{-105-}
من الان مُردم اینو دیدم {-18-}{-18-}{-18-}{-7-}{-105-}
bamdad
bamdad
انتظار
یعنی شکنجه زمان
خورد میشود استخوانهای احساسم زیراین شکنجه نفس گیر
اما بازچون سربازی وفادار
بی صدا چشم به راهم
چشم به راه نشانه ای ، پیامی ازتو
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 23:06 ·
7
Mostafa
6.gif Mostafa
... ادامه
bamdad
bamdad
ﻫﺮﮐﺲ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﻔﺮﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﮐﻠﻪ ﺍﺵ ﺯﺩﻩ ﺁﺩﻡ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ
ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ ...

ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺗﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﺖ ...

ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﯾﺎ ﺯﯾﺮ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﻟﺖ ﻭ ﭘﺎﺭﺵ ﮐﻨﻨﺪ ...

ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺵ

ﺩﺧﻞ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/9 - 21:56 ·
6
zoha
pc5905ca776ac6bba98e969b29968eea90_103545.jpg zoha
اینم یکی از مخلفات ما گیلانیا ک خیلی طرفدار داره
zoha
sofreh.jpg zoha
سفره ی شمالی
صوفياجون
hhe826.jpg صوفياجون
دیدگاه · 1392/10/23 - 01:12 ·
8
صوفياجون
1560665_10151916210541482_619197723_n.jpg صوفياجون
؟
حدود دو قرن پیش در محله(عینک)و به روایتی (سیاه اسطلخ) رشت مردی می زیست که اصالتا زنجانی بود او از کودکی در رشت زندگی می کرده و شغل او زراعت بود و نیز از طریق فروش علف به صاحبان دام امرار معاش می کرده است.
این عبد
صالح خدا همچون کربلائی احمد (حافظ کل قران) و شیخ رجبعلی خیاط عارف و زاهد و ... به علت ایمان و تقوا
و صداقت در گفتار و رفتار و سلامت نفس به مناعت طبع و دستگیری و یاری نیازمندان و رعایت حرام و حلال وروحیه شجاعت،علیرغم اینکه نه امام زاده بودند و نه سید ، هم در حیات خود رافع مشکلات مردم بودند و هم
در ممات خود واسطه خیرات وبرکات برای زوار و متوسلین به قبر خود میباشند. این عارف زاهد به علت داشتنطی الا رض،مریدانی داشت و از هر پیرمرد رشتی اگر درباره دانای علی سوال شود با شور و شعف داستان نجات یک حاجی رشتی که در مکه گرفتار راهزنان و سارقان شده بود و تمام پول و مال خود را از دست دادهبود و سرانجام توسط دانای علی با طرفه العینی با سلامت به زادگاهش برگشته بود و از نماز خواندن او در مکه معظمه و رشت در یک روز برایت تعریف می کند از چگونگی مرگش ، روایت است که ماموران ظالم زمان ،او را به اتهامی (عدم پرداخت مالیات) دستگیر و شکنجه می کردند که یکی از مریدانش که متنفذین بوده اگاه میشود و از کرامات و مقاماتش برای ماموران می گوید که گرچه موجبات آزادی او فراهم می کند ولی افشایاین راز مرگ او را به دنبال داشته است .جنازه اش را در جوار قبرستان عمومی شهر (آن زمان) به خاک می سپارند که فعلا به علت گسترش شهر و توصعه شهر سازی از آن قبرستان اثری به جا نمانده است در سال 1321/1320 هجری شمسی قبر دانای علی نیز قرار بود به بهانه ی تعویض خیابان تخریب شود، مهندسین شهر داری به
مسئولیت مهندس سیمرغ (که چند سال بعد به مقام شهرداری رشت رسید) هرچه تلاش کردند در دوربین های نقشه برداری غیر از امواج آب چیزی ندیده اند و خداوند رعبی در دلشان ایجاد کرد که جرئت تخریب را پیدانکردند . و لذا قبری که تا کنون در کنار خیابان بود با تعریض خیابان بیستون (طالقانی) در وسط خیابان اصلی شهر قرار گرفت ، اگرچه بعضی از مردم سقوط شهردار از بالکن شهرداری و یا مرگ فرزندش را دلیلترسیدن مسئولین و عدم جسارت به قبر می دانند ولی نبودن دلیل و مدرک معتبر این روایت را منتفی می کنند
... ادامه
♥هـــُدا♥
userupload_2012_354533541368421641.74.png ♥هـــُدا♥
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
قرار بود حلقه ای باشی برانگشتم
نه زنجیری بردستانم
قراربودتاجی باشی برسرم
نه یوغی برگردنم
قراربود آرامشی باشی برقلبم
نه شکنجه ای براحساسم
قراربود بهشت را تداعی کنی برایم
نه جهنمی بسازی دروجودم
قراربودعاشقی کنیم
قراربودعاشقی کنیم
قراربودعاشقی کنیم
قراربود...
... ادامه
Mostafa
Mostafa
وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست
دیدگاه · 1392/09/29 - 14:33 ·
9
ıllı YAŁĐA ıllı
e5404bf5f55fa116050b8b341ca3e1d4.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
#ﺁﻫﺎﯼ #ﻋﺸﻖ ، #ﻣﻦ #ﺗﺴﻠﯿﻢ #ﺗﻮ #ﻫﺴﺘﻢ …
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺸﻖ، ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺕ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ…
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩﯼ ﺍﯼ ﻋﺸﻖ… ﻣﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺁﺗﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﻣﯿﺒﺎﺷﻢ…
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺸﻖ، ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﺍﺩﯼ، ﻣﺮﺍ ﻋﺬﺍﺏ ﺩﺍﺩﯼ، ﯾﮏ ﺩﻧﯿﺎ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺟﺎ ﺩﺍﺩﯼ،
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺗﻮ ﺷﺪﻡ…
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺸﻖ، ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺗﻼ‌ﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩﯼ،
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﯼ،
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺩﺭﻭﻏﯿﻨﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﻮﻡ…
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺍﯾﻨﮏ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺗﻮ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ،
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﻫﯽ؟. ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩﻡ ،
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﮐﻨﻢ…
ﺍﯼ ﻋﺸﻖ، ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ؟.. ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ؟…
ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟….. ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﭘﺎﺳﺨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻫﯽ؟…
ﻣﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺗﻮ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ… ﺁﺭﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ !
ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺭﻭﺯﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ! ﺍﻣﺎ…!
ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ،
ﺗﻮ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺗﻮ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺮﮔﻢ ﻫﺴﺖ…!
#ﺁﻫﺎﯼ #ﻋﺸﻖ #ﻣﻦ #ﺗﺴﻠﯿﻢ #ﺗﻮ #ﻫﺴﺘﻢ … {-61-}
ParNiyA
0.498947001320509523_jazzaab_ir.jpg ParNiyA
انتظار
یعنی شکنجه زمان
خورد میشود استخوانهای احساسم زیراین شکنجه نفس گیر
اما بازچون سربازی وفادار
بی صدا چشم به راهم
چشم به راه نشانه ای ، پیامی ازتو
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
0063-249x300.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
، ‌غيرت !

به تو که می‌گويی: گيلک بی‌غيرت است؛

بله نارفيق، گيلک بی‌غيرت است و تو باغيرت.
اگر چشم‌گير بودن عظمت سپاه ديلميان در ارتش ايران باستان و اثرگذاری شگرف‌شان در شکست والرين، امپراتور روم بی‌غيرتی است، گيلک بی‌غيرت است. اگر دو و نيم قرن مقاومت در برابر هجوم اعراب در حالی که تمام ايران به چنگ تازيان افتاده بود و مبارزه دليرانه «موتا» سردار ديلمی ِ سپاهيان ری و گيلان و آذربايجان در برابر اعراب بی‌غيرتی است، گيلک بی‌غيرت‌ترين ِ بی‌غيرت‌هاست.
اگر اين موضوع که گيلکان برخلاف ساير نقاط ايران که اغلب با جنگ و شمشير به اسلام رو آوردند، دو قرن و نيم بعد از هجوم اعراب و آن هم با فکر و اختيار، دين اسلام را از علويانی که برای نجات از خلفای عباسی به گيلان پناه آورده بودند پذيرفتند، اگر اين امر بی‌غيرتی است، خوب بله، گيلک بی‌غيرت است.
اگر پيشتاز بودن در نهضت بيداری و مبارزات مشروطه و فتح تهران در کنار هم‌رزمان آذری و بختياری بی‌غيرتی است، بی‌غيرت‌تر از گيلک وجود ندارد.
قومی که مردش ميرزاکوچکِ بزرگ باشد که از بيم برادرکشی، از جنگ با قزاقان ايرانی طفره می‌رفت و حتا با اسيران جنگی نيز به صحبت و ارشاد می‌پرداخت و همين ميرزا در مقابل عناصر وابسته و بيگانه چون ببر می‌غريد و قومی که زنش «هيبت» باشد که پابه‌پای شوهرش شش‌لول و پاتاوه می‌بست و در جنگل‌های سياهکل و ديلمان می‌جنگيد و پس از دستگيری نيز زير شکنجه‌های ماموران مشيرالدوله لب از لب وا ننمود، قوم بی‌غيرتی بيش نيست!

اگر به دليل ارتباط با کشورهای اروپايی، گذار از مناسبات عشيره‌ای و قبيله‌ای و حرکت در مسير مدرنيسم و صاحب فکر بودن و نگرش بی‌تعصب به مسائل داشتن و انسان ديدن ِ زن، بی‌غيرتی است، گيلک بی‌غيرت است و اگر حيوان ديدن ِ زن و خوش‌بينانه‌تر، ضعيفه و منزل و بی‌ادبی و... ديدن زن غيرت است، اگر خشک‌مذهبی و خشک‌مغزی و کور و تعصبی و جَوگير بودن غيرت است، تو باغيرت‌ترين باغيرتان عالمی!
... ادامه
صفحات: 1 2 3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ