یافتن پست: #مجدداً

رضا
رضا
انواع


طبقه‌بندي ديابت

1- ديابت نوع 1

2- ديابت نوع 2

3- ديابت حاملگي

4- ديابت همراه با بيماري‌هاي ديگر

1- ديابت نوع 1

يك فرد زماني مبتلا به اين نوع ديابت مي‌شود كه سلول‌هاي لوزاالمعده ديگر هيچ انسوليني ترشح نكنند. اكثر مبتلايان به ديابت نوع 1 را كودكان و نوجوانان و افراد زير 30 سال تشكيل مي‌دهند.

تاكنون علت دقيق بروز اين نوع ديابت مشخص نگرديده است ولي متخصصان معتقدند كه عوامل زير مي‌تواند به بروز ديابت نوع 1 منجر شود:

1- داشتن زمينه ابتلا به ديابت

2- ويروس‌هايي كه مي‌توانند به پانكراس صدمه برسانند.

3- وجود اختلال در سيستم دفاعي بدن كه سبب از بين رفتن سلول‌هاي توليد كننده انسولين در لوزالمعده مي‌شود.

علائم ديابت نوع 1 عبارتند از:

- تشنگي فراوان - خستگي - گرسنگي شديد - تكرر ادرار

- كاهش وزن بدن - بي‌حوصلگي

اگر به ديابت نوع 1 مبتلا هستيد درمان شما عبارتند از: ((شركت مستمر در كلاس‌هاي آموزشي، تزريق انسولين، برخورداري از برنامه غذايي صحيح، فعاليت و ورزش و علاوه بر تمامي اين موارد،‌كنترل روزانه متابوليسم يعني اندازه‌گيري قند خون و قند ادرار توسط نوارهاي موجود در بازار.))
orkhan
1348161580.jpg orkhan
Noosha
این چندمین تولد توست؟
و چندمین انبساط مجدد کائنات؟
این جندمین بارخلقت است؟
و چندمین انفجار سکوت؟
چندمین لبخند آفرینش؟
خورشید را چندمین بار است که میبینی؟
و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟
و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟
چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟
چندمین دم!؟
چندمین آن!؟
آه که تو چقدر خوشبختی!
و جهان چه پرغوغاست ……
که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1360096659745472_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
Noosha
index.jpg Noosha
mostafa
این چندمین تولد توست؟

و چندمین انبساط مجدد کائنات؟

این چندمین بارخلقت است؟

و چندمین انفجار سکوت؟

چندمین لبخند آفرینش؟

خورشید را چندمین بار است که میبینی؟

و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟

و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟

چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟

چندمین دم!؟

چندمین آن!؟

آه که تو چقدر خوشبختی!

و جهان چه پرغوغاست

که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد . . .
دیدگاه · 1392/07/8 - 13:06 ·
9
صوفياجون
صوفياجون
طالع بینی بسیار جالب
متولدین فروردین ماه : دختر یا پسر فرقی نمی کند، شما باید بدانید چون در ماه اول سال به دنیا آمده اید و کنکور ارشد در ماه آخر سال (اسفند) برگزار می شود، روز امتحان دیر از خواب بیدار می شوید، بعد در ترافیک گیر می کنید واحتمالاً از کوچه که رد می شوید زنی با یک سطل آب کف از شما استقبال خواهد کرد (به عبارتی بدرقه) از تمام این مخاطرات که بگذرید، جلوی حوزه امتحانی متوجه گم شدن کارت ورود به جلسه تان می شوید بنابراین توصیه می شود بیخود دنبال دردسر نروید و از هرگونه تلاشی برای رسیدن به مقاطع بالاتر خودداری کنید!
شهرزاد
شهرزاد
یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم.
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ۵٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.

برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد...
... ادامه
شهريار
شهريار
قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی .
کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن
از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم
اشکهایی را بریز که من ریختم
دردها و خوشیهای من را تجربه کن
...سالهایی را بگذران که من گذراندم
روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم
دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن
همانطور که من انجام دادم ...
بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی
... ادامه
saeid
L00952899469.jpg saeid
مقارن با آغاز قرن هیجدهم مجدداَ بازی بوکس و کشتی گیری که هر دو از بین رفته بودند شروع شد بطوریکه حکایت می‌‌شود یک نفر کشیش ایتالیایی که نامش «سن برنادن» بود به جوانان عصر خود فن بوکس را می‌‌آموخت و منظورش از این عمل این بود که دوئل (مبارزه با شمشیر) را که پیوسته به مرگ یکی از دو حریف پایان می‌‌یافت منسوخ نماید و به جای آن نبرد با مشت که خطر آن کمتر است متداول کند. سن برنادن رواج این فن را یک نوع احسان و نیکوکاری می‌‌دانست از این رو او را پدر بوکس نامیده اند.
جمس فیک برای مشت‌زنی قواعد و قوانین مخصوصی وضع نکرد بلکه مثل امروز محوطه‌ای که اطراف آن با طناب محصور است ایجاد کرد و به شاگردان خود چنین اجازه داد که در حین بوکس حق دارند یکدیگر را گرفته و به شکل کشتی به زمین زنند در این کشتی‌گیری هر کس که بر زمین نمی‌خورد فاتح محسوب می‌‌شد. برای این چنین مسابقه‌ها چنانکه ذکر شد قواعد خاصی وضع نشده بود از این لحاظ بسیار خطرناک می‌‌شد و داوطلبان بوکس پس از محاربه مشت و گلاویز شدن با یکدیگر گاهی هر دو به زمین می‌‌خوردند و در نتیجه تعیین و معرفی فاتح بسیار مشکل می‌‌شد.
... ادامه

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ