اصلا با لیگ قهرمانان آسیا کنار نمیام نه تقویم جالبی داره نه مدل بازیها خوبه آخه یعنی چی تیم های شرق آسیا جدا باز کنن تیم های غرب آسیا جدا بازی کنن تا بعد از شرق و غرب آسیا تیمهای برتر برن مراحل نهایی .
بابا مسخره بازیه چی رو توجه نکنم
به ما چه
به جهنم به درک کدوم سگی مرده نمیخوای پست بزاری نزار بابا دیونه شدم اومدم سایت دیدنی پست ایشون میادئ اونارو بحذف بابا داداش اینجا ما میایم برا دلخوشی و نه ناراحتی
هزارتا از این مفت حرفا تو نت پره
من مثل قبل که بیشتر سایت بودم نمیام ولی این به این معنی نیست که اصن نمیام بازم سر کار هستم با گوشی هم که شده میام ببینم چه خبره. پنج شنبه و جمعه هم سعی میکنم بیام .
صوفیا
این چه حرفیه من الان عصبی هستم بگم یه چیزی میگم شاید برای تو مهم نباشه ولی برامن مهمه و بد میشه بزار آروم شم با وقار بهت خصوصی میگم که نادانها فکر بد نکنن اوکی
نموخوام چرااااااا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ دیوار کوتاه تر پیدا نکردین خودمم اصن اعصاب ندارم از این به بعد کسی به من گیر نده خواهشا اول بسم الاه هر وقت میام شروع میکنین مگه باهاتون چیکار داشتم حالا خوبه زیاد نمیام .
نه حامد اصلا یه طوری شده دخترنباشه پسرا اینجا به همدیگه شاخ نشون میدن
نمیدونم این بی جنبگی یعنی چی روزی بود ما شده بودیم مسئله برا همه روشن شد چی بود و کی بود و کی هست حالا ستاره من در آوردی بعضی ها داره یکی یکی همهرو درو میکنه
فکرکن تا میگی سلام میگن حتما یه ریگی به کفششه
اینم وضعشه امروز سه بار اومدم سلامدادم خوبه بامداد بود والا دیونه میشدم
نه رضا جون من صبر کردم ونحرفیدم روشن بشه کی به کی
صوفیا رو بگم
بامدادوبگم خودمو بگم کی رو بگم
حالا یکیپیداشده بودبه ما خط میداد که تو چرا فوش دادی روشن شد چرا دادم فوشو
بعضی ها باید بلد بفکرن سن بزرگبودنو این چیزا نیست
ادب قیمتی نداره ولی میشه همه چیزو باهاش خرید آقارضا
اجی خوب از صب رفتم خونه مامان بابام عمم اینا از تهران اومده بودن رفتیم اونجا تو حیاط یه خونه اسکیمویی درست کردیم از 11 تا 4 داشتیم اونو درست میکردیم....بعدشم از 5 تا 8 با مسا دوستمو شوهرش امیر با امیر خودم رفتیم بیرون...بعدش از 8.30 تا الانم با شاهینو پسر عمه هامو دختر عممو امیرم داشتیم بازی میکردیم...جات خالی بود اجی...انقد تو شیخ زاهد به ماشینای مردم برف زدیم دهن ماشینا سرویس شد امشب همه ریخته بودن اونجا میزدن همو با ماشینارو....بعدشم رفتیم کاشف السلطنه با تیوپ اومدیم پایین کلی کبود شدیم انقدر خوردیم به چراغ برقو درخچه ها....
شیخ زاهد گرفتم کجاست ولی کاشف کجاست؟؟؟ خوووشبحالت بجاش من صبح کمی اوومدم#نمیدونم
بعدازظهر اووومدم #نمیدونم کمی خوابیدم و غروب هم اووومدم #نمیدونم بعدشم ساعت ۱۱اووومدم #نمیدونم الانم زیر پتو بسر میبرم جایی هم نرفتم از سرما فقط مسافت آشپزخونه به پذیرایی و بالعکس
اتفاقا صبح زنگید منم گفتم نمیام تو برف بیرون آخه بند نیومده که میباریدش ، جولی هم گفتش مامانم میگه این تو روز معمولی میلرزه از سرما همش بعد تو روز برفی باهات میاد بیرون