Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #پاى

bamdad
photo_2017-03-01_16-42-47.jpg bamdad
رد پاى غول آساى منتسب به "لورد هانومان" از اساطير آيين هندو در تايلند. هنوز مشخص نيست كه ماهيت و سرمنشأ اين رد پاى عظيم چه بوده است!
دیدگاه · 1395/12/11 - 16:43 ·
4
zoolal
zoolal
بعلت ﺗﺤﻤﻞ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ:
ﮔﺮﺍﻧﻰ ﺑﻨﺰﻳﻦ |:
ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻥ ﻳﺎﺭﺍﻧﻪ |:
ﮔﺮﺍﻧﻰ ﻣﺴﻜﻦ |:
ﮔﺮﺍﻧﻰ ﻣﺎﺷﻴﻦ |:
ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻭ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ |:
ﻣﺨﺎﺭﺝ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ..........
ﻭ .........
ﺑﻬﺸﺖ ﺗﺎ ﺍﻃﻼﻉ ﺛﺎﻧﻮﻯ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻯ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ
ﻳﺎﻓﺖ!!!!!
... ادامه
شهرزاد
99741629236406713863.jpg شهرزاد
مى ترسم از بعضى آدم ها ...
آدم هايى كه امروز پاى درددلت مى نشينند و فردا بى رحمانه قضاوتت مى كنند ... آدم هايى كه امروز قدرشناس محبتت هستند و فردا طلبكار محبتت ...
آدمهايى كه امروز با تعريفهايشان تو را به عرش ميبرند و فردا سخت بر زمينت مى زنند ...
آدم هايى كه مدام رنگ عوض ميكنند امروز سفيدند ، فردا خاكسترى و پس فردا سياه ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/22 - 13:23 ·
8
bamdad
bamdad
انگارپاى ثانيه ها لنگ مى شود وقتى دلى براى دلى تنگ مى شود
دیدگاه · 1392/09/21 - 01:10 ·
6
MahnaZ
MahnaZ
ام نیست كه هر و كنم...
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
بابام خسته و کوفته از سر کار اومده خونه بهش میگم سلام بابا!!

میگه: ببین دخــترم:

سلام سلامتی میاره!

سلامتی شادی میاره!

شادی عشق میاره!

عشق همسر!

همسر بچه

بچه دردسر

دردسر بدبختی

بدبختی مریضی

مریضی مرگ

پس سلامو زهر مار

برو بتمرگ پاى فیسبوکت
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ساده کنار میکشم !!





هرچند پاى من





هیچوقت وسط نبود . . .
دیدگاه · 1392/04/1 - 19:03 ·
7
ebrahim
ebrahim
گر سينه شود تنگ،خدا با ما هست...گر پاى شود لنگ،خدا با ما هست...دل را به حريم عشق بسپارو برو...فرسنگ به فرسنگ،خدا با ما هست.
دیدگاه · 1392/02/29 - 22:55 توسط Mobile ·
6
peyman
peyman
بابام خسته و كوفته از سر كار اومده خونه بهش ميگم سلام بابا!!
ميگه: ببين پسرم:
سلام سلامتي مياره
سلامتي شادي مياره
شادي عشق مياره
عشق همسر
همسر بچه
بچه دردسر
دردسر بدبختي
بدبختي مريضي
مريضي مرگ
پس سلامو زهر مار
برو بتمرگ پاى فيسبوكت
من o|:
مامانم =))))))
دیدگاه · 1392/01/30 - 00:04 ·
7
Mohammad
gholamreza-takhti1.jpg Mohammad
داستانی از به مناسبت جام جهانی کشتی


يکى از بهترين و قابل توجه ترين کشتى هاى غلامرضا تختى با پتکوف سيراکف قهرمان نامدار بلغارستانى بود. هر دو به دور نهايى رسيده بودند. شگرد سيراکف، فن بارانداز سريع و بسيار فنى بود.

کشتى که شروع شد، تختى يک بار زير گرفت و سيراکف را خاک کرد و پاى او را در سگک خود گير انداخت. سيراکف روى سگک مقاومت کرد و کشتى سرپا اعلام شد... غلامرضا زير گرفت و او را خاک کرد و باز هم پاى او را در سگک خود، تحت فشار قرار داد. دقيقه سوم کشتى بود. فشار سگک موجب ناراحتى شديد پاى سيراکف شد. او با دست به پايش اشاره کرد. تختى که متوجه ناراحتى او شده بود، سيراکف را رها کرد و از جا بلند شد. فرياد اعتراض تماشاچيان بلند شد که چرا اين کار را کردى؟

تختى ايستاده بود و سرش پايين؛ او در برابر همه اين فريادها سکوت کرده بود. سيراکف که اين عمل جوانمردانه را از حريف خود ديد، منتظر داور نشد و خودش دست تختى را به عنوان برنده بلند کرد. زنده باد تختى، مرام و مردانگى بى نظيرش... .
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
اى همه شكل تو مطبوع و همه جاى تو خوش {-35-} دلم از عشوه ء شيرين شكرخاى تو خوش همچو گلبرگ طرى هست وجود تو لطيف {-35-} همچو سرو چمن خلد سرا پاى تو خوش شيوه و ناز تو شيرين خط و خال و تو مليح {-35-} چشم و ابروى تو زيبا قد و بالاى تو خوش هم گلستان خيالم ز تو پر نقش و نگار {-35-} هم مشام دلم از زلف سمن ساى تو خوش در ره عشق كه از سيل بلا نيست گذار {-35-} كرده ام خاطر خود را به تمناى تو خوش شكر چشم تو چه گويم كه بدان بيمارى {-35-} مى كند درد مرا از رخ زيباى تو خوش در بيابان طلب گرچه ز هر سو خطريست {-35-}مى رود حافظ بى دل بتولاى تو خوش
دیدگاه · 1391/12/2 - 17:27 ·
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
18027793021705035722.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
نشستم پاى مشروب گفتند بخور بگو به سلامتى اونی
که دوستش داری, پیکو به لبم
نزدیک کردم نخوردم,ولى گفتم به سلامتى اون
که ازش جون میگیرم.گفتند نخوردى؟؟!!
گفتم من سلامتى اونو تو پاکى میخوام,نه تو مستی
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/18 - 21:43 ·
9
MAZYAR
MAZYAR
* اگر عشق نبود چگونه عبور روزهاى تلخ را تاب مى آورديم و به كدامين بهانه ميگريستيم و مى خنديديم...؟؟آرى پيش از اينها مرده بوديم اگر عشق نبود....!!!

* اگر عشق ارتفاع داشت من زمين را زير پاى خود مى گذاشتم وتو هيچ گاه عزم صعود نمى كردى ..آنگاه شايد پرچم كهرباىمرا در قله ها به تمسخر مى گرفتى..!!

* ميگن عشق مثل خورشيد مى مونه هنوز از طلوعش به حد كافى لذت نبردى كه از غروبش دلگير ميشى..!!

*بى گناهى كم گناهى نيست در دامان عشق/يوسف از دامان پاك خود به زندان رفته است..!!

*وقتى كه من عاشق شدم شيطان به نامم سجده كرد /آدم زمينى تر شدو عالم به آدم سجده كرد/من بودم و چشمان تو نه آتشي و نه گلى...چيزى نمى دانم از اين ديوانگى و عاشقى.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/13 - 04:17 در Lawless ·
6
مجتبی جعفری
مجتبی جعفری
پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مى‌داد
از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم
پادشاه گفت:....من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند

نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد
اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود
اى پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاى درآورد.
... ادامه
دیدگاه · 1391/04/12 - 08:17 ·
2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ