یافتن پست: #پشم

مرجان بانو :)
500x888_1497540528819311.jpg مرجان بانو :)
:)
bamdad
photo_2016-11-30_18-07-53.jpg bamdad
جزیره گالشنژیک در کانال پشمن در نزدیکی شهر تورانژ کرواسی زیبا ترین جزیره کره خاکی از نظر شکل ظاهری
bamdad
photo_2016-05-05_15-14-24.jpg bamdad
گونه ای سگ به نام برگاماسکو شفرد ، دارای پشم های رشته رشته که برای کوه های سرد آلپ پرورش داده میشه .
bamdad
photo_2016-03-25_14-04-29.jpg bamdad
گاوهای پشمالوی آمریکایی،به گاوهای کرکی مشهور هستند ودر مزرعه لانتر در ایالت آیووای پرورش می یابند و قیمتی بین پنج تاده هزار دلار دارند
bamdad
photo_2016-03-01_17-18-00.jpg bamdad
خرگوش آنگورا با موهای بلند و پشم نرمش از قدیم مورد علاقه خانواده سلطنتی فرانسه بوده و منشا آن به آنکارای ترکیه برمیگردد..
bamdad
photo_2016-01-12_22-49-53.jpg bamdad
جزیره گالشنژیک در کانال پشمن در نزدیکی شهر تورانژ کرواسی زیبا ترین جزیره کره خاکی از نظر شکل ظاهری
Mohammad
72824229024221342857.jpg Mohammad
پشمک
Mohammad
Mohammad
ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﺮﺍ ﺍﺳﻢ ﻫﻤﻪ ﺧﻤﯿﺮﺩﻧﺪﻭﻧﺎ ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﺲ
ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﺿﺮﯼ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺴﯿﻢ ﻭ ﭘﻮﻧﻪ ﻫﺴﺖ
ﻏﻼﻡ ﻧﻌﻨﺎﯾﯽ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺪﻭﻧﺖ!
ﻧﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺪﻩ{-7-}{-7-}
bamdad
bamdad
يك برگ توت در اثر تماس با نبوغ انسان به ابرشم تبديل مي شود

يك مشت خاك در اثر تماس با نبوغ انسان به قصري بدل مي شود.

يك درخت سرو در اثر تماس با نبوغ انسان دگرگون ميشود و

شكل معبدي مي گيرد.

يك رشته پشم گوسفند در اثر تماس با ابتكار انسان به

صورت لباسي فاخر در مي آيد.

اگر در برگ، خاك، چوب و پشم اين امكان هست كه

ارزش خود را از طريق انسان صد برابر بلكه هزار برابر كنند

آيا من نمي توانم با اين بدن خاكي كه نام مرا حمل مي كند چنان كنم؟!!!!!

{-15-}
دیدگاه · 1394/02/12 - 18:11 ·
3
رضا
00012400.png رضا
به نظر شما اگر تعداد زیادی به سایت اضافه بشه مشکل شکبکهای فعلی برای استفاده در مطالب و نظرات جالب میشه ؟ یا اینکه کاربردی نیست ؟
صوفياجون
صوفياجون
شما چيست؟؟؟{-30-}{-7-}{-29-}
متولدين هر ماه طعم چه خوراكى هستن :
فروردين : آدامس خرسى
نترس و راحت و خواستنى، كم حوصله و بدبين
ارديبهشت : لى لى پوت
رويايى و باحال خود شيفته و دمدمى
خرداد : بادوم زمينى
منطقى و منضبط،انتقاد ناپذير و يكدنده
تير : بستنى قيفى
لذت بخش و حساس ،زود رنج و نازك نارنجى
مرداد : پاستيل نوشابه اى
وسوسه انگيز و پرانرژى،پرخاشگر و بى اعتنا
شهريور : آبنبات چوبى
بى شيله پيله و بامحبت، پرتوقع و كم تلاش
مهر :مسقطى
دوست داشتنى و صاف و ساده، سر درگم و خنثى
آبان : آلبالو خشك
دلرباو جدى، بهانه جو و ايرادى
آذر : كرانچى فلفلى
جسور و مقاوم ،خود محور وبيخيال
دى : پشمك
دست نيافتنى و راستگو، پرادعا و خودپسند
بهمن : بستنى زمستونى
شيك وباهـوش ،رياست طلب و كم حرف
اسفند : شكلات تلخ
دانا و دلسوز،سرد وغير قابل پيش بينى
خوب حالاطعم شما؟!
صوفياجون
صوفياجون
{-35-}{-35-}
کجاها نبایدخندید؟؟؟؟؟
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند ...
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گا.هی خجالت هم می کشند
خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند...
bamdad
bamdad
گاو ما ما مي کرد گوسفند بع بع مي کرد
سگ واق واق مي کرد
و همه با هم فرياد مي زدند حسنک کجايي
شب شده بود اما حسنک به خانه نيامده بود.حسنک مدت هاي زيادي است که به خانه نمي آيد.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جين و تي شرت هاي تنگ به تن مي کند.او هر روز صبح به جاي غذا دادن به حيوانات جلوي آينه به موهاي خود ژل مي زند.
موهاي حسنک ديگر مثل پشم گوسفند نيست چون او به موهاي خود گلت مي زند.
ديروز که حسنک با کبري چت مي کرد .کبري گفت تصميم بزرگي گرفته است.کبري تصميم داشت حسنک را رها کند و ديگر با او چت نکند چون او با پتروس چت مي کرد.پتروس هميشه پاي کامپيوترش نشسته بود و چت مي کرد.پتروس ديد که سد سوراخ شده اما انگشت او درد مي کرد چون زياد چت کرده بود.او نمي دانست که سد تا چند لحظه ي ديگر مي شکند.پتروس در حال چت کردن غرق شد.
براي مراسم دفن او کبري تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود اما کوه روي ريل ريزش کرده بود .ريزعلي ديد که کوه ريزش کرده اما حوصله نداشت .ريزعلي سردش بود و دلش نمي خواست لباسش را در آورد .ريزعلي چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت.قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد .کبري و مسافران قطار مردند.
اما ريزعلي بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل هميشه سوت و کور بود .الان چند سالي است که کوکب خانم همسر ريزعلي مهمان ناخوانده ندارد او حتي مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله ي مهمان ندارد.او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سير کند.
او در خانه تخم مرغ و پنير دارد اما گوشت ندارد.
او کلاس بالايي دارد او فاميل هاي پولدار دارد.
او آخرين بار که گوشت قرمز خريد چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنياي ما خيلي چوپان دروغگو دارد به همين دليل است که ديکر در کتاب هاي دبستان آن داستان هاي قشنگ وجود ندارد

:(
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، وﻗﺘﯽ ﺳﺮ ﮐﻼس ﺣﻮﺻﻠﻪ درس رو ﻧﺪاﺷﺘﯿﻢ، اﻟﮑﯽ ﻣﺪاد رو ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﮔﻮﺷﻪ ﮐﻼس دم ﺳﻄﻞ آﺷﻐﺎل ﮐﻪ ﺑﺘﺮاﺷﯿﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﯾﮏ ﻣﺪت ﻣﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮد دﺧﺘﺮا از اون ﭼﮑﻤﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﺻﻮرﺗﯿﺎ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪن ﮐﻪ ! دورش ﭘﺸﻤﺎﻟﻮﻫﺎی ﺳﻔﯿﺪ دارﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺗﯿﺘﺮاژ ﺷﺮوع ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮدک: اون ﺑﭽﻪ ﻫﻪ ﮐﻪ دﺳﺘﺸﻮ ﻣﯿﺬاﺷﺖ ﭘﺸﺘﺶ و ﻧﺎراﺣﺖ ﺑﻮد و ﻫﯽ راﻩ ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﯾﻪ دﻓﻌﻪ ﭘﺮدﻩ ﮐﻨﺎر ﻣﯿﺮﻓﺖ و ﻣﯿﻨﻮﺷﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮدک و ﻧﻮﺟﻮان ﺑﺎ آﻫﻨﮓ …وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وگ وگ، وگ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد ﮐﻪ ﮐﺎﻧﺎل ﻫﺎی ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن دو ﺗﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺒﻮد، ﮐﺎﻧﺎل ﯾﮏ و ﮐﺎﻧﺎل دو

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، دوﺳﺖ داﺷﺘﯿﻢ ﻣﺒﺼﺮ ﺻﻒ ﺑﺸﯿﻢ ﺗﺎ ﭘﺎی ﺑﭽﻪ ﻫﺎ رو ﺳﺮ ﺻﻒ ﺟﻔﺖ ﮐﻨﯿﻢ… ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﻋﯿﺪا ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﺧﺮﯾﺪ ﻋﯿﺪ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﮐﺪوم ﮐﻔﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮای ﭼﻪ ذوﻗﯽ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻗﺮارﻩ ﮐﻔﺸﻤﻮﻧﻮ اﻧﺘﺨﺎب ﮐﻨﯿﻢ((( ﮐﻔﺶ ﺗﻖ ﺗﻘﯽ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ واﺳﻪ ﻋﯿﺪا ﺑﻮد

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: ﺧﺎﻧﻮم اﺟﺎزﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ﺳﻌﯿﺪی ﺟﯿﺶ ﮐﺮددددددد

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﻣﻘﻨﻌﻪ ﭼﻮﻧﻪ دار ﻣﯿﮑﺮدن ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﻣﻮن ﮐﻪ ﻫﯽ ﮐﻠﻤﻮن ﺑِﺨﺎرﻩ، ﺑﻌﺪ ﭘﺸﺘﺸﻢ (( ﮐﺶ داﺷﺖ ﮐﻪ ﭼﻮﻧﺶ ﻧﭽﺮﺧﻪ ﺑﯿﺎد رو ﮔﻮﺷﻤﻮن

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮدﯾﻢ وﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﺮدﻧﻤﻮن ﭘﺎرک، ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻈﻠﻮﻣﺎ ﻣﯽ ﭼﺴﺒﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﯿﻠﻪ ی ﮐﻨﺎر ﺗﺎب، ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﻠﺘﻤﺴﺎﻧﻪ ﺑﻪ اوﻧﯿﮑﻪ ﺳﻮار ﺗﺎب ﺑﻮد ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ، ﮐﻪ دﻟﺶ ﺑﺴﻮزﻩ ﭘﯿﺎدﻩ ﺷﻪ ﻣﺎ ﺳﻮار ﺷﯿﻢ، ﺑﻌﺪش ﮐﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﺧﻮدﻣﻮن ﻣﯿﺸﺪ، دﯾﮕﻪ ﻋﻤﺮا ﭘﯿﺎدﻩ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﭘﺎﮐﻦ ﻫﺎی ﺟﻮﻫﺮی ﮐﻪ ﯾﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﻮد ﯾﻪ ﻃﺮﻓﺶ آﺑﯽ، ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﻃﺮف آﺑﯿﺶ ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﻮدﮐﺎرو ﭘﺎک ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﻤﯿﺸﻪ آﺧﺮش ﯾﺎ ﮐﺎﻏﺬ رو ﭘﺎرﻩ ﻣﯽ ﮐﺮد ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻩ و .ﮐﺜﯿﻒ ﻣﯽ ﺷﺪ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، وﻗﺘﯽ ﻣﺸﻖ ﻣﯿﻨﻮﺷﺘﯿﻢ ﭘﺎک ﮐﻦ رو ﺗﻮ دﺳﺘﻤﻮن ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪاﺷﺘﯿﻢ، ﺑﻌﺪ ﻋﺮق ﻣﯿﮑﺮد، ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮاﺳﺘﯿﻢ ﭘﺎک ﮐﻨﯿﻢ ﭼﺮب و ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﺪ و ﺟﺎش ﻣﯿﻤﻮﻧﺪ، دﯾﮕﻪ ﻫﺮ ﮐﺎر ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﻧﻤﯿﺮﻓﺖ، آﺧﺮ ﺳﺮ ﻣﺠﺒﻮر ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ ﺳﺮ ﭘﺎک ﮐﻦ آب دﻫﻦ ﺑﻤﺎﻟﯿﻢ، ﺑﻌﺪ ﺗﺎ ﻣﯿﺨﻮاﺳﺘﯿﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎل ﺑﺸﯿﻢ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ، ﻣﯿﺪﯾﺪﯾﻢ دﻓﺘﺮﻣﻮن رو ﺳﻮراخ ﮐﺮدﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: از ﺟﻠﻮ ﻧﻈﺎاااااااااااااااام … ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، اون ﻗﺪﯾﻤﺎ ﻫﺮ روزی ﮐﻪ ورزش داﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﻟﺒﺎس ورزﺷﯽ ﻣﯽ رﻓﺘﯿﻢ ﻣﺪرﺳﻪ… اﺣﺴﺎس ﭘﺎدﺷﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﮐﺮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ اﻣﺮوز ورزش دارﯾﻢ، دﻟﺘﻮن ﺑﺴﻮزﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺳﺮ ﺻﻒ ﭘﺎﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ۱۸۰ درﺟﻪ ﺑﺎز ﻣﯽ ﮐﺮدﯾﻢ ﺗﺎ واﺳﻪ رﻓﯿﻖ ﻓﺎﺑﺮﯾﮑﻤﻮن ﺟﺎ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: آن ﻣﺎن ﻧﻤﺎران، ﺗﻮ ﺗﻮ اﺳﮑﺎﭼﯽ، آﻧﯽ ﻣﺎﻧﯽ کَ. ﻻ. ﭼﯽ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﮔﻮ
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/20 - 14:05 ·
3
sam
sam
ﻣﯿﮑﺮﻭ ﺩﺍﻑ ﭼﯿﺴﺖ؟
.
.
.
.
.
.
ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ14-13ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ
ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﺭﻧﮓ ﺭﻧﮕﯽ
ﻣﯿﭙﻮﺷﻨﺪ ،ﻣﻮﻫﺎﺭﻭ ﻣﺜﻞ ﭘﺸﻢ
ﺑﻌﺒﻌﯽ ﻓﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺗﯿﭗ
ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﻣﯿﮑﺮﻭ ﺩﺍﻑ ﻣﯽ
ﮔﻮﯾﻨﺪ.
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/18 - 17:23 ·
3
حمید
10101010101.jpg حمید
هرگز به آدم ها نخند !!

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند...
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند...
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی...
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته...
به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای را پر کنی...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند

به حجت هایی که تمام زندگی شان یک موتور است تا کوهی از بار را برای یک لقمه نان در کوچه پس کوچه های تنگ این شهر جا به جا کنند... نخند

به حجت هایی نخند که پشت شهرداری می ایستند تا هر کس و ناکسی را پشت موتورشان سوار کنند فقط به خاطره احتیاج !

به دستان حجت نخند

خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند
خدا به این جسارت تو نمی خندد؛ اخم میکند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/15 - 08:24 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
سلام به همه{-7-}شبتون یشمیه خال خلالی پشمی{-7-}
ıllıllᗩllᗩTarsa_H00pEᗩıllıllᗩllᗩ
ıllıllᗩllᗩTarsa_H00pEᗩıllıllᗩllᗩ
تا حالا دقت کردین موقع درس خوندن چقد زل زدن به دیوار لذت بخشه؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.

هر چی درس سخت تر باشه زل زدن لذت بخش تره . . .!!!!!
... ادامه
Noosha
download (1).jpg Noosha
پنج‌شنبه هفته گذشته اسکی‌باز 29 ساله تهرانی در حالی که در پیست دیزین مشغول اسکی با دوستان خود بود، با دیرک بالابر مستقر در این پیست برخورد کرد که پس از این حادثه، دچار مصدومیت‌های شدید در نواحی مختلف بدن و در نهایت مرگ مغزی شد. بعد از آنكه روز جمعه پزشكان اعلام كردند که مرگ مغزی اين ورزشكار قطعي است خانواده شاهسوندی درخواست اهدای عضو فرزندشان را به مسوولان بيمارستان ارائه كردند و مراسم اهداي عضو اين اسكي‌باز روز جمعه در بیمارستان مسیح دانشوری تهران انجام شد. بعد از درگذشت اين ورزشكار مسوول پیست اسکی دیزین می‌گوید باید شرایط‌مان را با وضع موجود بسنجیم و نباید خودمان را با پیست اسکی کشورهایی مثل سوئیس مقایسه کنیم. قربانعلی سولقانی در گفت‌وگو با «ایسنا»، با ابراز تاسف از درگذشت نوید شاهسوندی، اظهار کرد: متاسفانه در چند روز اخیر قضاوت‌های یک‌جانبه و نادرستی توسط برخی از رسانه‌ها صورت گرفت که مطمئنا پیگیری خواهد شد. او ادامه داد: در روزهای اخیر برخی صحبت‌هایی که مطرح شد کاملا غرض‌ورزانه بود و ما با مدارک مستند از جمله فیلم روز حادثه، غلط بودن این ادعاها را ثابت خواهیم کرد. مسوول پیست دیزین افزود: این حادثه روزپنج‌شنبه 24 بهمن ماه در قله دیزین نرسیده به انتهای پیست قله رخ داد. در این بین نباید فراموش کرد که محدوده پیست با مسیر پیست متفاوت است. کل پیست دیزین محدوده‌ای در حدود 550 هکتار دارد و در کل این مساحت، پرتگاه، دره و مناطق بهمن‌گیر داریم، اما در این محدوده مسیرهایی برای اسکی مشخص شده است.سولقانی گفت: برخی از مناطقی که فنس کشیده شده و با ماشین برف روب مشخص شده است، مسیرهایی هستند که در آن می‌توان اسکی کرد، اما نوید شاهسوندی در محدوده پیست نبوده است....
{-35-} روحش شاد و یادش گرامی....{-35-}
صوفياجون
1476442_659753630743097_1775713918_n.jpg صوفياجون
و هـمـسـرش اون قدیما !{-15-}
MahnaZ
Troll-3.jpg MahnaZ
3 دیدگاه · 1392/09/3 - 18:40 در ترول ·
9
صفحات: 1 2 3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ