یافتن پست: #چلچله

مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
عطرهای خوب . به قدری خوب هستند . که حتی شیشه های خالی شون هم بوی خوب می دهد ! آدمهای خوب . مثل عطرهای خوب میمونند . به قدری خوب هستند که همیشه یادشون به آدم حس خوبی میدهد ! حتی اگر از این آدمها دور باشی . باز هم خوبی شون نصیبت میشه ! زندگی کن مهربانم، ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳت... ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ .... ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ .... ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ .... ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛ نازنینم ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ .... ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ... ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦکوتاهی..
... ادامه
2 دیدگاه · 1394/07/29 - 21:55 توسط Mobile ·
5
zoolal
zoolal
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست

بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست

گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن

گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست

پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف

تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست

گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت

جز عشق تو در خاطر من مشغلهای نیست

رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت

بگذار بسوزند دل من مساله ای نیست
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/23 - 11:19 ·
3
...
Homeyra.jpg ...
شب بلندودل من
درتب وتابه وای
لحظه هام همه پراز
حسرت خوابه وای
ذره ذره دل من
آب میشه توسینه
آرزوی دیدنت
مثل سرابه وای
بیاباستاره ای توآسمونم باش
بیاوچلچله شیرین زبونم باش
مهربون من بیاتوهمزبونم باش
من غمارودوس دارم
بلای جونم باش
حالاتوخون منی
توی تنی یانه؟
ازدل عاشق من
دل میکنی یانه؟
بگوهنوزمال منی
عشق منی یانه؟
ازدل عاشق من
دل میکنی یانه؟
نکنه خدانکرده نکنی یادم
نکنه عزیزمن زچشمت افتادم
نکنه توقلبت خبری باشه
نکنه که دل بادگری باشه
هرنگاه مست توامیدفردام بود
آخه عشقت عزیزم
دینم ودنیام بود
آرزوی من
داشتن چشمات بود
بی توهمدمم
قطره اشکام بود
......
...
... ادامه
♥هـــُدا♥
اتن.PNG ♥هـــُدا♥
{-26-}
...
...
گفتی :که مرا دوست نداری گله ای نیست
بین من وعشق توولی فاصله ای نیست
گفتم:که کمی صبرکن وگوش به من کن
گفتی:که نه بایدبروم حوصله ای نیست
پروازعجب عادت خوبیست ولی حیف!
تورفتی ودیگراثرازچلچله ای نیست
گفتی:که کمی فکرخودم باشم وآنوقت
جزعشق تودرخاطرمن مشغله ای نیست
رفتی وخداپشت وپناهت به سلامت
بگذاربسوزددل من مسأله ای نیست
{-35-}
دیدگاه · 1392/09/28 - 21:55 ·
7
...
...
زودتربیا
من زیرباران ایستاده ام
وانتظارتورامیکشم
چتری روی سرم نیست
میخواهم
قدمهایت را
باتعدادقطره های باران
شماره کنم...
توقبل از
پایان باران میرسی
یاباران
قبل ازآمدن تو
به پایان میرسد..؟
مراکه ملالی نیست
حتی اگرصدسال هم
زیرباران
بدون چتربمانم..
نه ازبوی یاس باران خورده
خسته میشوم
نه ازخاکی
که باران غبارازآن
ربوده است..
هروقت
چلچله برایت
نغمه
دلتنگی خواند
وخواستی
دیواررا
ازمیان
دیدارهایمان برداری
بیا..
من
تاآخرین
فصل باران
منتظرت میمانم..
...............
.......
..
.{-35-}
دیدگاه · 1392/09/28 - 20:56 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
تقدیم به همه بچه های سایت همه حتی سعید
مثنوی باز تو و درد دل خونی من
پاک شرمنده ام ای باعث مجنونی من
مثنوی جان تو و جان غزل حرف بزن
مئنوی قهر مکن ، چند بغل حرف بزن

شوق یک چلچله پرواز مرا خواهد کشت
مثنوی ناز مکن ، ناز مرا خواهد کشت

مثنوی جان ! به کجا می برد این خواب مرا
که جدا کرده از اندیشه مهتاب مرا

نرسیده به خدا جرم مرا جار زدند
دو درخت آن طرف باغ مرا دار زدند

دو درخت آن طرف سایه دلتنگی من
گریه می کرد کسی در حرم سنگی من

مثنوی گرچه که یک آینه درکم نکنی
از تو می خواهم یک روزنه ترکم نکنی

دل من تنگ تر از تنگ نگاه من و توست
عشق سرمایه تفسیر گناه من و توست
... ادامه
Morteza
Morteza
از دست عزیزان چه بگویم ؟ گله ای نیست



گر هم گله ای هست ، دگر حوصله ای نیست



سرگرم به خود زخم زدن در همه عمر



هر لحظه جز این دست مرا مشغله ای نیست



دیریست که از خانه خرابان جهانم



بر سقف فروریخته ام چلچله ای نیست
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/30 - 20:10 ·
6
...
...
گفتی:که مرادوست نداری٫گله ای نیست
بین من وعشق توولی فاصله ای نیست
گفتم:که کمی صبرکن وگوش بمن کن
گفتی:که نه بایدبروم حوصله ای نیست
پروازعجب عادت خوبیست ولی حیف!
تورفتی ودیگراثرازچلچله ای نیست
گفتی:که کمی فکرخودم باشم وآنوقت
جزعشق تودرخاطرمن مشغله ای نیست
رفتی توخداپشت وپناهت به سلامت
بگذاربسوزددل من مسأله ای نیست
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/8 - 17:59 ·
6
صوفياجون
صوفياجون
همزبونم باش


شب بلند و دل من در تب و تابه وای لحظه هام همه پر از حسرت خوابه وای
ذره ذره دل من آب میشه تو سینه آرزوی دیدنت مثل سرابه وای
بیا و ستاره ای تو آسمونم باش بیا و چلچله ی شیرین زبونم باش
مهربون من بیا تو همزبونم باش من بلا رو دوست دارم بلای جونم باش
حالا تو خون منی توی تنی یا نه از دل عاشق من دل میکنی یا نه
بگو هنوز مال منی عشق منی یا نه
نکنه خدا نکرده نکنی یادم نکنه عزیز من ز چشمت افتادم
نکنه تو قلبت خبری باشه نکنه دلت با دگری باشه
هر نگاه گرم تو امید فردام بود آخه عشقت عزیزم خون تو رگهام بود
آرزوی تو دینم و دنیام بود بی تو همدمم قطره ی اشکام بود
{-35-}{-35-}
صوفياجون
صوفياجون

پنجره ها رو وا کن
عشقو بیار تو خونه
تا که قناری عشق
بخونه عاشقونه
غما رو رها کن
به فردا نگاه کن
عشقو صدا کن
عشقو صدا کن
پنجره ها رو وا کن
تا که بتابه خورشید
تا بزنه جوونه
گلای سرخ امید
غما رو رها کن
به فردا نگاه کن
عشقو صدا کن
عشقو صدا کن
سپیده سر زده از پس کوه بلند
تو مثل شقایق به روی دنیا بخند
عمر دو روزه ی ما ارزش غم نداره
باخته کسی که هر روز غم روی غم می ذاره
به شادی چلچله اومد رو سقف ایوون
خوش خبر قاصدک اومد دوباره مهمون
عمر دو روزه ی ما ارزش غم نداره
باخته کسی که هر روز غم روی غم می ذاره
پنجره ها رو وا کن
عشقو بیار تو خونه
تا که قناری عشق
بخونه عاشقونه
غما رو رها کن
به فردا نگاه کن
عشقو صدا کن
عشقو صدا کن
ای تو چشمات رنگ بهاره
بودن با تو عمر دوباره
معنی هستی توی نگاته
زندگی بی عشق فایده نداره
وقتی یه دونه گندم میشه هزار تا دونه
وقتی رو شاخه ی عشق پر شده از جوونه
وقتی خدای عالم عاشق عاشقونه
وقتی پرستو با عشق می سازه آشیونه
می سازه آشیونه
پنجره ها رو وا کن
عشقو بیار تو خونه
تا که قناری عشق
بخونه عاشقونه
غما رو رها کن
به فردا نگاه کن
عشقو صدا کن
عشقو صدا کن
«شهره صولتی»{-35
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/14 - 00:59 ·
5
نگار
نگار
وقتی چلچله ها برایت آواز می خوانند فرصتی به کلاغ نده تا برایت قار قار کند …
دیدگاه · 1392/02/2 - 15:17 ·
4
♥ یلدا♥
005Hasrat_didar.jpg ♥ یلدا♥
ازدست عزیزان چه بگویم ؟ گله ای نیست

گرهم گله ای هست، دگر حوصله ای نیست

سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم

هرلحظه جزاین دست مرا مشغله ای نیست

دیری است که از خانه خرابان جهانم

بر سقـف فروریختـــــه ام چلچله ای نیست

درحســـــرت دیـدار تو آواره ترینم

هرچند کـه تــا خانه تو فاصله ای نیست

بگذشته ام از خویش ولی از توگذشتن

مرزی است که مشکل تر از آن مرحله ای نیست

سرگشته ترین کشتـی دریای زمانم

می کوچم و در رهگذرم اسکله ای نیست

من سلسله جنبان دل عاشق خویشم

بر زندگیم سایه ای از سلسله ای نیست

یخ بسته زمستان زمان در دل بهمن

رفتند عزیزان و مرا قافلـــه ای نیست



بهمن رافعی
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/6 - 18:02 ·
4
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
تو اگر باز کني پنجره اي سمت دلت ? ميتوان گفت که من چلچله لال توام ?
مثل يک پوپک سرمازده در بارش برف ? سخت محتاج به گرماي پر و بال توام
دیدگاه · 1391/11/4 - 09:08 ·
3
MONA
MONA
تو بدان این را تنها تو بدان
تو بیا
تو بمان با من تنها تو بمان
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گلها تو بخند
اینک این من که به پای تو درافتاده ام باز
ریسمانی کن از آن موی دراز
تو بگیر
تو ببند
تو بخواه
پاسخ چلچله ها را تو بگو
قصه ابر هوا را تو بخوان
تو بمان با من تنها تو بمان
در دل ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش

Noosha
sad-girl556.jpg Noosha
قول داده ام گاهی هرازگاهی؛


فانوس یادت را میان این کوچه های


بی چراغ و بی چلچله، روشن کنم؛

خیالت راحت، من همان منم؛

هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره؛

میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم؛

اما به هیچ ستاره ای دیگر، سلام نخواهـم کرد ...............@
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/29 - 01:15 ·
4
ramtin
ramtin
من که رفتم بنویسید دمش گرم نبود

بنویسید صدا بود ولی نرم نبود

خانه در خاک خدا داشت،تماشایی بود

بنویسید دو خط مانده به تنهایی بود

بنویسید که با ماه ،کبوتر می چید

از لب زاغچه ها بوسه ی باور می چید

بنویسید که با چلچله ها الفت داشت

اهل دل بود و با فاصله ها نسبت داشت

دلش از زمزمه ی نور ،عطش میبارید

ریشه در ماه ،ولی روی زمین میجوشید

بنویسید زبان داشت ولی لال نشد

بنویسد که پوسید ولی کال نشد

پرطوفان غزل بود ولی سیل نداشت

بنویسید که دل داشت ولی میل نداشت

پنجه بر پنجره ی روشن فردا میزد

وسعت حوصله اش طعنه به دریا میزد

بنویسید به قانون عطش ،آب نداد

و کسی کودک احساسش را تاب نداد

سرد و سرمازده از سمت کویر آمده بود

کودکی بود که در هیات پیر آمده بود

تا صدای دل خود چند تپش فاصله داشت

گاه با فلسفه ی عشق کمی مساله داشت
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/25 - 22:26 ·
7
Mostafa
Mostafa
توبخواه!
پاسخ چلچله هارو توبگو! قصه ي ابرهوا راتوبخوان!توبمان بامن,تنها تو بمان!در دل ساغرهستي تو بجوش.
من همين يك نفس از جرعه جانم باقيست,
آخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش!
مشيري
دیدگاه · 1391/06/27 - 00:41 ·
6
شهرزاد
Photo-skin_ir-Light266~0.jpg شهرزاد
پنجره را باز می کنم
تا باد ورق زند کتاب روز و شب را
فقط چند ورق باقی است تا صفحه ی ی.......
چمدانها را بسته اند چلچله ها..........
قاصدک در گوش ِ دشت ِ عرق کرده می خواند
از خنکای بی دریغ پاییز،
از .
فقط چند نفس دیگر باقی است
تا مهربانی مــهـر!
دیدگاه · 1391/06/24 - 16:14 ·
6
melodi
melodi
من که رفتم بنویسید دمش گرم نبود / بنویسید صدا بود ولی نرم نبود / خانه در خاک و خدا داشت ، تماشایی بود/ بنویسید دو خط مانده به تنهایی بود / بنویسید که با ماه ،کبوتر می چید / از لب زاغچه ها بوسهء باور می چید / بنویسید که با چلچله ها الفت داشت / اهل دل بود وَ با فاصله ها نسبت داشت / دلش از زمزمهء نور عطش می بارید / ریشه در ماه ، ولی روی زمین می جوشید / بنویسید زبان داشت ولی لال نشد/ بنویسید که پوسید ولی کال نشد / پُرِ طوفان غزل بود ولی سیل نداشت/ بنویسید که دل داشت ولی میل نداشت / پنجه بر پنجرهء روشن فردا می زد/ وسعت حوصله اش طعنه به دریا می زد/ بنویسید به قانونِ عطش ، آب نداد/ و کسی کودک احساسش را تاب نداد /
... ادامه
melodi
melodi
دیریست که از خانه خرابان جهانم /بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست/ در حسرت دیدار تو اواره ترینم/ هر چند که تا منزل تو فاصلهای نیست
hamed
hamed
همه مي پرسند: چيست در زمزمه مبهم آب؟ چيست در همهمه دلکش برگ؟ چيست در بازي آن ابر سپيد، روي اين آبي آرام بلند که ترا مي برد اين گونه به ژرفاي خيال؟ چيست در خلوت خاموش کبوترها؟ چيست در کوشش بي حاصل موج؟ چيست در خنده جام که تو چندين ساعت، مات و مبهوت به آن مي نگري؟ نه به ابر، نه به آب، نه به برگ، نه به اين آبي آرام بلند، نه به اين آتش سوزنده که لغزيده به جام، نه به اين خلوت خاموش کبوترها، من به اين جمله نمي انديشم. من مناجات درختان را هنگام سحر، رقص عطر گل يخ را با باد، نفس پاک شقايق را در سينه کوه، صحبت چلچله ها را با صبح، نبض پاينده هستي را در گندم زار، گردش رنگ و طراوت را در گونه گل، همه را مي شنوم؛ مي بينم. من به اين جمله نمي انديشم. به تو مي انديشم. اي سرپا همه خوبي! تک و تنها به تو مي انديشم. همه وقت، همه جا، من به هر حال که باشم به تو مي انديشم. تو بدان اين را، تنها تو بدان. تو بيا؛ تو بمان با من، تنها تو بمان. جاي مهتاب به تاريکي شبها تو بتاب. من فداي تو، به جاي همه گلها تو بخند. اينک اين من که به پاي تو در افتادم باز؛
... ادامه
دیدگاه · 1390/08/8 - 23:45 ·
2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ