یافتن پست: #اتاق

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خرچنگ ها یک جوری راه میرن انگار دستاشونو شستن میخوان وارد اتاق عمل بشن !!!{-7-}
دیدگاه · 1392/10/13 - 13:52 ·
6
...
...
چه سوزی دارد
ملودی حزان باد
دردل
سرد خزان...
تهران
دختردم بختیست
که میگرید
درهجردامادسپیدپوش
شاید
اگراوبیاید
ارکسترخزان نیز
کمی شادبنوازد
ودست دردست نسیم
برقصند درختان عریان
وبه احترام این کارناوال شادی
آدمک برفیها
ایستاده
نظاره گرباشند
بزم زیبای خزان را
شعربداهه ازنیما
تهران
دراتاقم
{-35-}
دیدگاه · 1392/10/11 - 16:02 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
من باختم به خود...
باختم به آدم های فرشته نما...
باختم به شاهزاده های شهر قلبهای سنگی...
و حال ...
در گوشه اتاقم ... تنها... حماقت هایم را میشمارم !!!
و آرام این جمله زاده میشود:
سنگ باش تا سنگ سار نشوی...!
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺭﻭ ﺩﺭ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﯾﺎﺩﺩﺍشت ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ

“ﯾﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ”

ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ

“ﺳﺮﺕ ﮐﻼﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯾﻪ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ”

ﺭﻓﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﻭ ﮐﻨﺪﻡ ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ

“ﯾﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻟﻪ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﺎ”

ﻣﻨﻢ ﺣﺮﺻﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ …

ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ

ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﺕ لازانیا ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ

ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﻓﺮ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ

ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﻣﻦ ﺳﺮمو ﮐﺠﺎ ﺑﮑﻮﺑﻢ …{-15-}
مائده
مائده
هوای حرف تو آدم را
عبور می دهد از کوچه باغ های حکایات
و در عروق چنین لحن
چه خون تازه محزونی!
حیاط روشن بود
و باد می آمد
و خون شب جریان داشت در سکوت دو مرد
اتاق خلوت پاکی است برای فکر،
چه ابعاد ساده ای دارد!
دلم عجیب گرفته است
خیال خواب ندارم....
"سهراب سپهری"
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/9 - 17:49 ·
5
bamdad
bamdad
دلتنگت که میشوم
گوشه ی دنج اتاق
می نشینم چشم به در
خداخدا میکنم صدای چرخیدن کلید دلهر ه ی دل منتظرم شود
اما حیف
تنها داریی این روزهایم
همین دلتنگی است
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/7 - 18:47 ·
7
bamdad
bamdad
گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم

فضای اتاق برای پرواز کافی نبود
دیدگاه · 1392/10/7 - 18:05 ·
7
...
...
روزی باچوب کبریت آدمکی ساختم
تاتنهایی ام راباآن قسمت کنم
وامروزاتاقم
پرشده
از
آدمهای چوبی
ولی
من
هنوز
تنهایم..
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/6 - 16:06 ·
11
...
...
دارم ازتو دورمیشم
داره تنهامیشه قلبم
میدونم نبودن تو
جونمومیگیره کم کم
چیزی ازتنم نمونده
بعددل شکستن تو
یه اتاق ساکت وسرد
من وفکررفتن تو
دوستت دارم
دوستت دارم
هنوزعشق منی
میدونم
منوازیادمیبری
بهونه نفس کشیدنم تویی
دوستت دارم
توقلب من فقط تویی
دارم ازیادتومیرم
بی توهرلحظه میمیرم
ته زندگیم همینجاست
بدون اینوکه میمیرم
میگم عاشق توهستم
بی توآروم نمیگیرم
دوستت دارم
دوستت دارم
هنوزعشق منی
میدونم منوازیادمیبری
بهونه نفس کشیدنم تویی
دوستت دارم
توقلب من فقط تویی
... ادامه
...
...
میرم تاتوآروم شبا
چشمات بسته شه
دیواراتاقت
ازعکسم خسته شه
میرم تابارون منو
یادتونندازه
میرم یه جای تازه
میرم
باچشمای خیس وقلبی بی گناه
میرم
حتی نمیندازی به من یک نگاه
هرجامیرم
امابازم
یادت می افتم
اینوبه همه گفتم
میرم
جای من اینجانیست
عشق توزیبانیست
رویانیست
میرم
جایی که دریانیست

اسم تورومانیست
غوغانیست
کاش
میشدتوببینی
من اینجاچه تنهام
وقتی که تونباشی
بهم میریزه دنیام
اینجاکسی نیست
باچشای نازوروشن
بی توچه غریبم من
ازهرجاردمیشم
میادعکست روبروم
سوخته توآتیش عشقت شهرآرزوم
دارم آروم آروم
مرگو بجون میخرم
دیدی چی اومدسرم
میرم جای من اینجانیست
عشق توزیبانیست
رویانیست
میرم
جایی که دریانیست
اسم تورومانیست
غوغانیست
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/5 - 15:03 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دیشب داداشم تو خواب هذیان می گفت و جیغ می کشید … رفتم اتاق می بینم بابام بالا سرشه ! میگم خوب بیدارش کن ! میگه بذار کابوسشو ببینه اینهمه پول دی وی دی میده فیلم ترسناک می گیره بزار سه بعدیشم ببینه{-15-}{-15-}{-18-}
mostafa AZ
mostafa AZ
سآعتــ اتاق رآ خوآبآنـבه ام ! بـﮯ کوک ، بـבوטּ بآطرے تآ פـتـﮯ هوس یک ثآنیـﮧ حرکتــ هم بـﮧ ωــرش نزنـב . . ! گورِ پـבر כقآیق ! بـﮯ تو بوכטּ شمآرش نمـﮯخوآهـב . . .
... ادامه
✔♥Дℓɨ♥✔
5503106_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
را برای به داد و از اتاق خارج شد؛

صدا زد :
حاج خانم؛ طلاهاتون ...!

پیرزن گفت :
من برای دو هم رسید نگرفتم …
... ادامه
2 دیدگاه · 1392/10/2 - 22:36 در Lawless ·
13
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
avatar48353_179.gif shaghayegh(پارتی_السلطنه)
رسیدم به اون جایی که!!!

باید گفت از یه جایی به بعد...

ﺍﺯ ﯾﻪ ﺟﺎﯼ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ

ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﯽ معنی ﻣﯿﺸﻪ
ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻭﺭ ﻫﻤﯽ ها ﻟﺬﺕ ﻗﺒﻞ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻩ
دیگه ذوقی برای تیپ زدن نداری
دیگه شیطنت گل نمیکنه
ﺩﯾﮕﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﭼﺸﻤﺖ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ
ﺩﯾﮕﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻪ

ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺬﺍﺑﻪ ﻧﮕﺎﺵ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ

ﺩﯾﮕﻪ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺘﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﭘﺎﺗﻮﻕ ﻫﺎﯼ ﻗﺪﯾﻤﺖ ﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺍﺯ ﺟﺎﻫﺎﯼ ﺷﻠﻮﻍ ﺯﻭﺩ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﯽ
ﺩﯾﮕﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﻟﺖ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ
ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﮐﻪ ﮐﻞ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﺷﻪ
ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﺵ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﻩ
ﺑﺎ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺳﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﯽ
با اغوشش مطمن بشی
با حرفاش دلت قرص
ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻮﺍ ﺑﺎﺭﻭﻧﯽ شد،ﺑﯿﺎﺩ ﺩﻣﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ
ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺑﻮﺳﺖ ﮐﻨﻪ
بی هوا ازت عکس بگیره
ﺩﯾﮕﻪ قلبت فقط اونو میخواد
ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻪ
ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺎﺻﻪ
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺧﺎﺹ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻓﺘﻪ
ﺩﯾﮕﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﻪ ﻃﺮﺯ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻫﻢ ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ

ﻭﻟﯽ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺮﯼ ﺳﻤﺘﺶ باز همون داستان....

دیـــگه فقط اینو میگم...

غمگینم همانندِ

مادر پيري كه هر روز صبح تا غروب كنار در ميشينه

به اميد اومدن فرزندش و شب،

تنها پرستار خانه سالمندان به سراغش مياد

تا اونو به اتاقش برگردونه
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/30 - 14:21 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اگر من بزرگ نمیشدم پدربزرگ هنوز زنده بود اگر من بزرگ نمیشدم موهای مادرم سفید نمیشد اگر من بزرگ نمیشدم مادر بزرگ هنوز در ایوان خانه میخندید اگر من بزرگ نمیشدم تنها معنایش همان تنها ماندن در اتاق بود اگر من بزرگ نمیشدم غروب جمعه برایم دلگیر نبود اگر من بزرگ نمیشدم هیچوقت نمیدیدمت و دلم برات تنگ نمیشد ای کاش من همیشه کودک می ماندم{-38-}
دیدگاه · 1392/09/30 - 00:59 ·
7
bamdad
bamdad
دنیای من آنجایی ست

که در آن

هرشب خدا

تصویر تو از سقف اتاقم چکه کند

و من بی پروا

تا صبح

به چشمانت خیره شوم...
... ادامه
bamdad
bamdad
مردی را ميشناسم تمام هفته روزها

در اتاقش بلند بلند داريوش گوش ميدهد

سيگار ميكشد تا جمعه برسد

منتظر بانویی ميماند كه كفش هايش را به پا كند

و به ديدنش برود شايد آن مرد من باشم

شايد آن بانو تو باشی

شايد آن جمعه امروز باشد
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/29 - 19:50 ·
6
Mostafa
Mostafa
۸# که باید کنند


خیلی وقت‌ها صدای تلفن‌همراه بعضی‌ها را در سینما یا تئاتر می‌شنوید. یا خیلی‌ها را می‌بینید که با دهان پر حرف می‌زنند.

در دنیای امروز که با سرعت فوق‌العاده جلو می‌رود، به آسانی ممکن است که خیلی از آداب معاشرت اولیه را هم فراموش کنیم. متاسفانه خیلی‌ها آداب و رفتاری که والدینشان به آنها یاد داده‌اند را فراموش کرده‌اند و خیلی‌ها هم تربیت چندان خوبی نداشته‌اند.

داشتن رفتار اجتماعی درست، خیلی سخت نیست؛ اما بیشتر ما تصور می‌کنیم که این آداب و رفتارها دیگر قدیمی شده و در دنیای امروز جایی ندارند. اما این اصلاً درست نیست. اگر هر کدام از ما لحظاتی را به بازبینی اصول و قواعد آداب اجتماعی خوب صرف کنیم، متوجه می‌شویم که نه تنها در زندگی شخصی‌مان، بلکه در روابط کاری هم به دردمان خواهند خورد.

در زیر راه‌هایی برای ارتقای این آداب و رفتارها در خودتان اشاره می‌کنیم که مطمئناً کمک می‌کند تاثیر بهتری روی دیگران بگذارید.
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ