زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت
و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم
گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به
دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و
برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا
را فرستاده، بگو کار شیطان است
.
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها
را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از
او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه،
مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.
دوسش ندارم
1394/04/7 - 21:06منم زیاد ازش خوشم نمیاد
1394/04/7 - 22:24ولی آدم محبوبی بود
خیلیا عاشقش بودن