یافتن پست: #اسیر

...
...
ندارم رفتنت راباورای یار
چرارفتی به ناگه ازبرمن
بمردم آخرازهجروفراقت
چوکم شدسایه توازسرمن
دوچشمانم که بودندچشم براهت
بگشتندبی توچشمان ترمن
چومرغی درقفس بی تواسیرم
شکست بی تودگربال وپرمن
الاای قاصدان عشق بنالید
چورفت ازکوی دل پیغمبرمن
شعرازنیما
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/12 - 01:54 ·
4
soheil
soheil
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر
من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دُرد کشان
بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر
من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر
من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر
من گرفتم تو نگیر
... ادامه
soheil
26.jpg soheil
کاش بودی تا دلم تنها نبود

تا اسیر غصه فردا نبود

کاش بودی تا برای قلب من

زندگی اینگونه بی مهنا نبود

کاش بودی تا لبان سرد من

بی خبر از موج و از دریا نبود

کاش بودی تا فقط باور کنی

بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/1 - 22:27 ·
7
soheil
16.jpg soheil
قفسم را مشکن تو مکن آزادم
گر رهایم سازی به خدا خواهم مرد
من به زنجیر تو عادت کردم
بارها در پی این فکر که در قلب توام
با تو احساس سعادت کردم
به خدا خوشبختم تو محبت کن و بگذار
تا عمری هست من بمانم
چو اسیری به حریم قفست
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/1 - 18:10 ·
8
mehrab
1_home_bg2.jpg mehrab
نمیدونوم دلوم دیوونه ی کیست؟!
اسیر نرگس مستونه ی کیست...
نمیدونوم دل سرگشته ی مو،
کجا میگرده و
در خونه ی کیست ...
نسیمی کز بن آن کاکل آیو...
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو...
چو شو گیروم خیالش را درآغوش...
سحر از بسترم بوی گل آیو...
یا صاحب الزمان کیستی که نادیده دل میبری !؟؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/27 - 00:45 ·
5
...
دانلود آهنگ جدید رضا صادقی به نام نامردمی ها.jpg ...
ازاینهمه نامردمیها
قلبم داره میمیره کم کم
من ازتومیپرسم
خدایا!
اینجازمینه یاجهنم
وقتی برای گریه کردن بایدازاین دنیاجداشد
وقتی واسه آزادبودن بایداسیرآدماشد
میگن :وقتی میخوای ازاینهمه بدبختی راحت شی..
یابایدبگذری ازجون یاهمرنگ جماعت شی
بایداونی شی که میگن
بایداونی شی که میخوان
چه رنجی داره تن دادن
به این قانون بی وجدان!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/26 - 14:43 ·
8
bamdad
bamdad
نه پیامم نه کلامم



نه سلامم نه علیکم

نه سپیدم نه سیاهم...


نه چنانم که تو گویی

نه چنینم که تو خوانی

و نه آنگونه که گفتند و شنیدی

نه سمائم نه زمینم

نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم

نه سرابم

نه برای دل تنهایی تو جام شرابم

نه گرفتار و اسیرم

نه حقیرم

نه فرستادۀ پیرم

نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم

نه جهنم نه بهشتم

چُنین است سرشتم

این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم

بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...

گر به این نقطه رسیدی

به تو سر بسته و در پرده بگویــم

تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را

آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی

خودِ تو جان جهانی

گر نهانـی و عیانـی

تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی

تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتی

تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی

به تو سوگند

که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی

نه که جُزئی

نه که چون آب در اندام سَبوئی

تو خود اویی بخود آی

تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و

بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی

و گلِ وصل بـچیـنی....

...مولانا...
... ادامه
...
...
غمگینم همانندپرنده ای که به دانه های روی تله خیره شده وبه این فکرمیکندکه چگونه بمیرد؟
گرسنه وآزاد
یاسیرواسیر
{-60-}
دیدگاه · 1392/10/23 - 14:02 ·
3
♥هـــُدا♥
uqp2el598z091pv5oa.jpg ♥هـــُدا♥
هر چه داشتم برایش رو کردم


اما لعنتی اسیر نشد سیر شد
soheil
soheil
تو را خبر ز دل بی‌قرار باید و نیست
غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست


اسیر گریهٔ بی‌اختیار خویشتنم
فغان که در کف من اختیار باید و نیست


چو شام غم دلم اندوهگین نباید و هست
چو صبحدم نفسم بی‌غبار باید و نیست


مرا ز بادهٔ نوشین نمی‌گشاید دل
که می به گرمی آغوش یار باید و نیست
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/19 - 01:11 ·
6
بانوی سرخ
بانوی سرخ
key-one
دنبال شدی داداشی
...
...
الایاایهاالساقی
نمانده عمرمن باقی
بده ناب آن می انگور
که مردافکن بودساقی
نخواهم غم دگرخوردن
چومانده بردلم داغی
من آن مرغ اسیرغم
چوخواهم دردل باغی
کشم پرشادوبی پروا
منم آن مرغک یاغی
قفس باشدچوزندانم
خورم حسرت به آن زاغی
که آزاداست وآزادی
نباشدبردلش داغی
بداهه ازنیما
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/15 - 02:38 ·
9
bamdad
bamdad
ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺭﻭ نکــن

ﺍﺳﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ

ﺳﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ...
zoha
zoha
هرچه داشتم برایش رو کردم اما لعنتی...
"اسیر" نشد..."سیر" شد!!!
دیدگاه · 1392/10/1 - 20:33 ·
7
bamdad
bamdad
بـے آنکـﮧ اجازه بگیرב

قــَلبم را اسیر نگاه خویش کرב

و مَـטּ نیز بـے آنکـﮧ بـבانم چرا

چشمانَم را بـﮧ انتظار نگاهَش روانـﮧ ساختم

و פـال بـے آنکـﮧ بخواهم

בر فراقش گونـﮧ هایم را میزباטּ شـَبنم چشمانـَم ساختـﮧ ام
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/1 - 19:58 ·
5
...
...
دیرگاهیست که تنهاشده ام
قصه غربت صحراشده ام
وسعت دردفقط سهم من است
بازهم قسمت غمهاشده ام
دگرآیینه زمن بیخبراست
که اسیرشب یلداشده ام
من که بیتاب شقایق بودم
همدم سردی یخهاشده ام
کاش چشمان مراخاک کنید
تانبینم که چه تنها شده ام
{-35-}
دیدگاه · 1392/09/28 - 22:13 ·
7
...
...
هرچه داشتم براش روکردم،
امااسیرنشد؛
سیرشد
...
...
روزمرگم هرکه شیون کندازدوروبرم دورکنید
همه رامست وخراب ازمی انگورکنید
مزدغسال مراسیرشرابش بدهید
مست مست ازهمه جاحال خرابش بدهید
برمزارم مگذاریدبیایدواعظ
پیرمیخانه بخواندغزلی ازحافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کندجمله شماکف بزنید
روزمرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلمه تاک زنید
روی قبرم بنویسیدوفاداربرفت
آن جگرسوخته خسته ازاین داربرفت
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/26 - 14:00 ·
6
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ