یافتن پست: #باران

بیکار عاشق
بیکار عاشق
****** ******
************ ************
************** **************
******شیشه پنجره را باران شست..******

*************از دل من اما*************

****چه کسی نقش تو را خواهد شست؟****

*********آسمان سربی رنگ*********

**من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ**

**می پرد مرغ نگاهم تا دور**

****وای، باران****

***باران***

****

*
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
دلم گرفته...!
دلم هوای دارد...!
ای خداکاش الآن بارن میگرفت...!
اینکه دلم گرفته ازکسی گلایه ای ندارم
چون ازمردمان این زمانه توقعی ندارم
مقصرخودم هستم...خودم
نمیتوانم دردم رابه هرکس بگویم...نمیتوانم
نه اینکه اعتمادنداشته باشم ...نه
جزخداکسی آرامم نمیکند
چیزی به یادم آمدکه جواب دردهایم میشود...؟
این دنیای دنیای بی قراری هاست...!
رضا
رضا
چنان شدیدی داره میباره که همه مسافرین رو فراری میده
ParNiyA
1365064381-0cvgwn2ffshikcu7jafo.jpg ParNiyA
آنقدر دوستت دارم که
پروانه ها گیج می شوند
گل ها تعجب می کنند
و باران دلش آب می افتد...
دیدگاه · 1393/01/10 - 13:01 ·
9
bamdad
bamdad
متین (میراثدار مجنون)
انسانهای خوب همانند گل های قالی اند
نه انتظار باران را دارند
و نه دلهره ی چیده شدن

دائمی اند

تقدیم به دوست خوبم...

{-35-}{-35-}
bamdad
bamdad
محبوب من...

امروز فقط برای تو مینویسم...

آرام به زمزمه هایم گوش کن...

راستش را بخواهی کم آورده ام....

نبودنت زندگی ام را نابود کرده...

این ها را فقط به تو میگویم...

بهترینم....

تو برگرد...

قول میدهم دیگر بهانه گیری نکنم...

قول میدهم دیگر برای گرمای دستانت ترانه نگویم...

برایت از شعر هم نمیگویم...

نه از سهراب....نه ازنیما....

با اینکه پنجره ای برای تماشای ازدحام کوچه خوشبختی نثار کلبه ام نکردی ،

فروغ را هم از یاد میبرم...

همه ی زندگی ام...

تو برگرد...

قول میدهم نغمه های پیانوی قدیمی ام خوابت را آشفته نسازد...

حتی با اینکه میدانی فقط وقتی آرامشت را حس میکنم

انگشتانم سمفونی عشق را با ملودی نفس هایت اجرا میکنند...

تو بیا....

قول میدهم زیر باران شانه به شانه قدم زدن را فراموش کنم

دیگر عاشقانه ازتونخواهم به خش خش برگ های زرد زیر پایت گوش کنی...

تو که برگردی همانی میشوم که میخواستی...

سعی میکنم همسرت باشم نه کسی که زنده بودنش از گرمی نگاه تو بود...

توکه رفتی عشق هم رفت...

دل هم مرد...

بیدل تر از همیشه آمدنت را به نظاره مینشینم....

تو فقط بیا...

{-118-}
دیدگاه · 1393/01/9 - 19:11 ·
6
bamdad
bamdad
کجایی سهراب؟

کجایی که ببینی دیگر هیچکس مثل تو فکر نمیکند

همه راه خانه دوست را گم کرده اند

شبنم فروش ها به جای شبنم اشک به مردم میفروشند

درسبد های پر خواب این انسان نماها،جایی برای سیب سرخ خورشید نیست

شاخه گل های معرفت راهم از بیخ و بن کنده اند

راستی...

یادم رفت بگویم:

تو حق داشتی...

پشت دریا ها یک شهر بود

شهر عشق....

آدمهای این دوره و زمانه به دیوار های کاه گلی و باران خورده آن هم رحم نکردند...

من هم مدتی است نقاشی آخرتو را به پنجره اتاقم زده ام...

میدانی چرا؟

تا هنوز تصور کنم:

دست هر کودک ده ساله ی شهر،شاخه معرفتی است....

پشت دریا ها شهری است...

{-60-}
دیدگاه · 1393/01/9 - 19:07 ·
5
bamdad
bamdad
آرامشی ملیح در گوشه چشمانم..





مانند بارانی بروی شیروانی..





اما…





ناودان ندارد..!!





غصه هایم درون سینه ام به چاه میروند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/9 - 17:14 ·
9
bamdad
bamdad
كمي از باران ياد بگير
آمدن ِ ناگهاني را!
ParNiyA
1394303066901638_orig.jpg ParNiyA
من زیر باران!
تو دور میشوی، من خیس!
این دِلبری های ِ بهار است،
نیامده دیوانه می کند،
… کوچه را از تنهایی…
دیدگاه · 1393/01/9 - 02:38 ·
5
soheil
soheil
اول و آخر عاشقی دل شکستگی است .
دیگر در قلب من نه عشق است و نه احساس
دیگر در جان من نه شور است و نه فریاد
اما...
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه باید روئید در پس این باران
گاه باید خیزید بر غمی بی پایان ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/8 - 13:38 ·
6
bamdad
bamdad
مثل یک جنگل سوخته پر از خاکسترِ خاطراتم



تنم گورستان درختانیست که دیگر هراسی از آمدن زمستان ندارند



پشت پرده های شب دیگر انتظارِ هیچ بهاری را نخواهم کشید



باران ببارد یا نه فرقی ندارد



برای من



دیگر این خاک بوی زندگی نمیدهد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 22:01 ·
7
bamdad
bamdad
دیشب دوباره خواب دیدم ...

همان خواب تکراری :

باران می آمد ...

تو آمدی .

چتر نداشتی ...

لباس گرم نداشتی ...

حرفی برای گفتن نداشتی ...

قصد ماندن نداشتی ...

پای رفتن داشتی ...

رفتی .

باران هنوز می آمد .
{-39-}
دیدگاه · 1393/01/7 - 21:52 ·
7
bamdad
bamdad
هیچ وقت نبایدبه اجبارخندید،

گاهی بایددرنهایت آرامش گریه کرد...

لبخند بعداز گریه؛

از رنگین کمان بعدازباران هم زیباتره!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 21:30 ·
7
ParNiyA
13697458567.jpg ParNiyA
عشق به شکل پرواز پرندست
عشق خواب یک آهوی روندست
من زائری تشنه زیر باران
عشق چشمه آبی اما کشندست
من میمرم از این آب مسموم
اما اونکه از مرده عشق تا قیامت هر لحظه زندست
من میمیرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز پرندست
تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار
صدا کن اسممو از عمق شب از لب به دیوار
برای زنده بودن دلیل آخرینم باش
منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان من بیداریم باش
عشق گذشتن از مرز وجوده
مرگ آغاز راه قصه بوده
من راهی شدم نگو که زوده
اون کسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده
من راهی شدم نگو که زوده
اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 02:10 ·
8
soheil
soheil
خاک ایران یکسر از دکتر پر است
هرکه دکتر نیست نانش آجر است
ملک ایران سرزمین دکتران
این‌قدر دکتر نباشد در جهان
شهر دکتر، کوچه دکتر، باغ دک
کبک دکتر، فنچ دکتر، زاغ دک


عابران هر خیابان دکترند
دانه‌های برف و باران دکترند
هم وزیران هم مدیران دکترند
بیشتر از نصف ایران دکترند
هرکه پستی دارد اینجا دکتر است
دیپلم ردی‌ست، اما دکتر است

هرکه شد محبوب از ما بهتران
هرکه شد منصوب بالا دکتر است
هرکه رد شد از در دانشکده
یا گرفته دکتری، یا دکتر است
شعر نو مدیون دکترها بوَد
تو ندانستی که نیما دکتر است؟



شاعر تیتراژهامان دکتر است
مجری اخبار سیما دکتر است
آن‌که مثل آفتاب نیمه‌شب
سر زد از صندوق آرا دکتر است
شاد باش ای دکتر آرای ما
دکترای جمله دانش‌های ما

ای تو افلاطون و جالینوس ما
دکترایت نخوت و ناموس ما
در جهانی که پر است از نابغه
دکتری چندان ندارد سابقه
بی‌سبب افسرده‌ای، غم می‌خوری
سرزمین ماست مهد دکتری

خط‌مان وقتی شبیه میخ بود
ای‌بسا دکتر در آن تاریخ بود
این‌همه آدم که در عالم نبود
آدمی کم بود و دکتر کم نبود
من نگویم، شاعران فرموده‌اند
رخش و رستم هردو دکتر بوده‌اند

گرچه باشد قصه‌ها پشت سرش
دکتری دارند ملا و خرش
شاعران از رودکی تا عنصری
بی‌گمان دارند هریک دکتری
شعله‌های عشق چون گر می‌گرفت
آتشی در خیل دکتر می‌گرفت

عشق با دکتر نظامی قصه‌گو
عشق با دکتر سنایی رازجو
عارف شوریده دکتر مولوی
نام پایان‌نامه او مثنوی
حافظ و سعدی و خواجو دکترند
سروقدان لب جو دکترند
وحشی و اهلی و صائب دکترند
تاجر و دهقان و کاسب دکترند

عالمان را خود حدیثی دیگر است
حجت‌الاسلام دکتر بهتر است
بحث‌های جعل مدرک نان‌بری‌ست
بهترین سرگرمی ما دکتری‌ست
عده‌ای مشغول دکترسازی‌اند
عده‌ای سرگرم دکتر‌بازی‌اند
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 22:25 ·
7
bamdad
bamdad
قبول که نخواستی

وگرنه باران که راه ها را نمی بندد

تازه

زیر باران آشتی ساده است

کسی اشک هایت را نمی بیند

قبول که نخواستی

مگر تو نبودی که می گفتی

غسل باران که می گیری

زندگی طروات از دست رفته را باز می یابد

یادت رفته!؟

سر به سر پروانه ها می گذاشتی،برنمی گشتی

تا باران بگیرد و من

دلواپس بیایم و موهایت را خشک کنم

قبول که نخواستی

حالا که باران را بهانه می کنی

آشتی بی آشتی

مگر کنار توت کهنسال باغ

وقتی که باران بیاید

همین!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 21:52 ·
6
bamdad
bamdad
پلکهای مرطوب مرا باور کن
این باران نیست که میبارد
صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون می ریزند . . .
دیدگاه · 1393/01/3 - 00:12 ·
7
محمدطاها
محمدطاها
خدیا اگر بخواهم از حال و روز خویش بگویم ، باید در انتظار باران اشکهایت باشم ، تا بدانی عشقی که آفریده ای و احساساتش به چه روزی افتاده ، مثل این است که برگ سبزی از شاخه اش بر روی زمین افتاده و همه بر روی آن پا میگذارند و یک برگ خشکیده همچنان بر روی شاخه اش مانده…
خدایا در این چند صباح باقی مانده از این زندگی بی محبت و پوچ ،هوای عاشقان را داشته باش
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/2 - 11:15 ·
4
bamdad
bamdad
بهار که از راه می‌رسد…
جوانه سر می‌زند، شکوفه می‌شکفد،
باران نم‌نم می‌بارد آسمان نفس می‌کشد،

اما…

بهار که از راه می‌رسد…
زمین سبز می‌شود بلبل نغمه خوان می‌شود،
روز نو می‌شود سال نکو می‌شود،

اما… تو چطور؟!

اگر شکوفه شکوفه بروید
و دریغ از شکوفه لبخندی که بر لبانت بنشیند چه؟!

اگر زمین زمین سبز شود
و هنوز برگ‌های پاییزی سنگفرش دلت باشد چه؟!

اگر باران باران طراوت ببارد
و هنوز خاکستر غم و یاس بر شیشه دلت باشد چه؟!

اگر روز روز نو شود
ولی چشم‌هایت به عادت و کهنگی گشوده شود چه؟

اگر گرما گرما مهربانی با طلوع خورشید
بتابد و تو همچنان دل به سرما سپرده باشی چه؟

اگر بهار بهار بیاید و تو زمستان باشی؟
بیا و وجودت را به دست مهربان بهار بسپار تا زندگی را در تو جاری کند

تا… بهار شوی…

بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن.
که بهار می‌آید و می‌رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهارآفرین خواهی شد

بیا و تو بهار آفرین باش،
تا دشت دشت مهربانی بروید…
هزار هزار خنده بشکفد…
باران باران محبت ببارد…

تـــــــــــو بـــــــــــــهار آفریــــــــــــن بـــــــــــــــاش!
{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1393/01/1 - 23:47 ·
6
bamdad
اتاق باران - موزه  هنرهای معاصر نیویورک (1).jpg bamdad
ببار باران خیلی وقت است که…
دلم هوای خودم راکرده…
ببار…
میخواهم کمی با خودم قدم بزنم…!!!
دیدگاه · 1393/01/1 - 22:06 ·
5
bamdad
images.jpeg bamdad
باز هفت سين سرور
ماهي و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادي عيد
آرزوهاي سپيد
باز ليلاي بهار
باز مجنوني بيد
باز هم رنگين کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سوداي ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
يا مقلب القلوب
يا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعيد
باز هم سال جديد
باز هم لاله عشق
خنده و بيم و اميد
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/1 - 11:07 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
345lbp5.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
باز هفت سین سرور
ماهی و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادی عید
آرزوهای سپید
باز لیلای بهار
باز مجنونی بید
باز هم رنگین کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سودای ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
یا مقلب القلوب
یا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعید
باز هم سال جدید
باز هم لاله عشق
خنده و بیم و امید

عید شما مبارک{-41-}
@tarane ✔♥Дℓɨ♥✔ soheil ıllı YAŁĐA ıllı @bamy رضا
Mostafa ♥هـــُدا♥ MahnaZ @oneill صوفياجون Noosha
iman @SamanjonjonI Morteza @Ruby LeilA ...
MONA متین (میراثدار مجنون) حامد@ پسر تنها Mohammad شهرزاد
mostafa AZ @goodboy @ElHaM14
......{-26-}
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ