یافتن پست: #باور

zoolal
zoolal
پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:
فکر می کنی ،تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟
پسر جواب داد:من می زنم...
پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید
پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد
بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود.
پسرم من میزنم یا تو؟
این بار پسر جواب داد شما می زنی.
پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟
پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود
عالم را حریف بودم
ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/29 - 15:32 ·
4
bamdad
bamdad
زندگانی برای باور کردن و دوست داشتن است


من مدتها باور کرده ام و دوست داشته ام


مدتها راست گفته ام و دروغ شنیده ام
دیدگاه · 1393/02/27 - 21:55 ·
7
mahsaj
525401_6avZIg4G.jpg mahsaj
اسمش آدم است

اما تو باور نکن

گاهی کاری می کند که از پس هیچ گرگی بر نمی‌آید . . .
به چه می نازی ؟

مقصدت خاک است . . .
bamdad
bamdad
دیوانه ام می کند مشتی حرف های نزده,

بغضی فرو خورده ,

اتهام کار نکرده

کاش باور می کردی حضورم را

در بینابین لحظه ها

کاش بی قراری هایم را ورق می زدی

کاش دلت می سوخت

به حال پرنده ای که بالی برای پرواز ندارد
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/26 - 21:21 ·
8
bamdad
bamdad
صوفياجون
در جواهر القرآن آمده است هر که بیمار باشد و این دعا را در آن بیماری چهل مرتبه بخواند، به امید خدا شفا پیدا کند.

” لا اله الا انت سبحانک انی کنت من ظالمین “

اگر آن مریض خدای نکرده فوت کرد ثواب شهدا را دریابد و اگر صحت یابد گناهان وی آمرزیده گردد.
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
@bamy ما چاکریم داداش بابا مگه میشه تورو یادمون بره عایااینا همش دست استکباره جهانیه نا مردای بی وژدان اینترنت یییییییییهو میپره میخوان بین مارو بهم برنن تو چرا باور کردی اخه {-7-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1393/02/24 - 19:13 ·
9
ıllı YAŁĐA ıllı
2014-05-14_donbaler_1400067096406649_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
{-35-} اَللّهُــمَّ عَجِّــل لِـوَلیِّــکَ الفَــرَج {-35-}

چه ظالمانه یادمان میرود که هستی،

ما که روزی مان را ازسفره تو می بریم و می خوریم.

میدانم گناه هم که میکنیم،باز دلت نمی آید

نیمه شب در نماز دعایمان نکنی!

یا صاحب الـــزمـــان شــرمنده ایم . . .

{-35-} اَللّهُــمَّ عَجِّــل لِـوَلیِّــکَ الفَــرَج {-35-}
... ادامه
bamdad
bamdad
زمین به مرد بودنت نیاز دارد

مرد باش. مردونه حرف بزن، مردونه بخند، مردونه عشق بورز

مردونه گریه کن، مردونه ببخش

مرد باش، نه نه فقط با جسمت، با نگاهت با احساست، با آغوشت

مرد باش و هیچ وقت نامردی نکن
مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده وباورت کرده ، مرد باش

روز مرد مبارک...
{-155-}
...
...
کدام راباورکنم؟
استقبال گرمت را
یاکه برخوردسردت را...
زبانت
کدامین واژه راقاصراست
که ازگفتن "دوستت دارم"
چنین عاجزگشته ای!
بامن حرف بزن..
بشکن این مهرسکوت..
دوستت دارم رابرلبانت جاری کن
آری!
ای عشق اساطیری من
این منم نیما
ازتبارعشاق گمنام
که تورامیخوانم!
بزبان عشق
برسم عاشقی..
ومراباکی نیست
ازیاوه سرایان بیهوده گوی..
بگذارهمه بمیرند
بگذارهمه بنالند
مازنده ایم باعشق
تاهستی هست وهستیم...
متن ازنیما
تقدیم به خاصترین مخاطبم
تقدیم به تویی که هرگزنشناختمت
تقدیم به:++++
نیما
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/20 - 22:26 ·
7
...
...
دلم تنگه!
تنگ روزای بیخیالی..
تنگ روزهای ندانستن؛
تنگ روزهای خوابهای خرگوشی..
تنگ روزهای حفظ کردنهای اجباری!
تنگ روزهای رفتن کنارآبی ترین آب به بهانه دلتنگی..
دلم تنگ ثانیه ای ازآن ساعتهاخاموشی است
همراه باعزیزترین همدردها..
همراه عزیزانی که دیگردربین مانیستند..
هعی..
دلم تنگ است..
تنگ..
دلتنگم..
همین!
واین نیازبه هیچ زبان شاعرانه ای ندارد...
به چه میخندی تو؟!
به نگاهم که عاشقانه توراباورکرد
یابه افسونگری چشمانت
که مراسوخت وخاکسترکرد؟
خنده داراست
بخند!!
بخند..
ب..خ..ن..د..
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 21:06 ·
5
bamdad
C2946037-1396723544817698large.jpg bamdad
ویولن را کوک نکرده، رها میکنم و
آرشه را روی رگــ هایم میکشم، تا
از ریتم ِ نبض باور کنم هنوز زنده ام.. تا
به خورد خویش دَهم این امید را که هنوز
می شود منتظر ماند، از راه رسیدنِ معشوقی را
که به ملودیِ گوش خراشِ بغض هایم اعتراض کند.. و
به زندگیِ فرمالیته ام، رسمیت ببخشد..

{-206-}
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:47 ·
6
bamdad
bamdad
چه پیوستگی غمگینی
جهان هرگز بیدار نبود
برای مهربانی دست‌های ما
و در انزوای خاموشِ باور‌های بیهوده
هرگز چشم‌ها را نگشودیم
برای دیدنِ دوباره ی دنیا..
ما پیش از آفتاب
غروب کرده بودیم
چه ویرانی نفس گیری......
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:36 ·
6
صوفياجون
10312635_1423031661292041_5663590310562923894_n.jpg صوفياجون
...
تغییر نام عمدی شهرهای گیلان از زبان گیلکی به فارسی

وقتی یک محقق چنین تصور کند که مردم منطقه، «صومعه» را لهجه‌دار و به غلط «صوما» می‌خوانند، باید هم سوماسرا (sumäsarä) را صومعه‌سرا!!! ثبت کند و ما هرچه فکر کنیم ربط بین صومعه و سوماسرا را نیابیم.
و به همین خاطر است که هرگز نفهمیدیم که چرا کوجه‌اسبان (kujesbän) را اصفهان کوچک! یا همان کوچصفهان ثبت کرده‌اند. وقتی دلیل این اشتباه‌ها را نفهمیدیم دست به داستان‌سرایی و خلق وجه‌تسمیه‌های مسخره می‌زنیم.
لونَیْ (lonay) هم شد لونَک (لابد بر وزن پونک!) و لاجُؤن (läjon) هم تبدیل به لاهیجان شد و یا نام پولُرود (Pulorud) در روی نقشه‌ها، تبدیل به پُل‌رود (رودی با یک پل!) می‌شود و هیچ‌کس نیست که بگوید: پل که واژه‌ای فارسی است و در گیلکی، پل را پورد می‌گویند.

از این میان، دوست دارم وجه‌تسمیه واقعی سه اسم‌مکان را که به اشتباه ثبت شده‌اند نقل کنم:
اَته‌کو (ate-ku)، یعنی همان کوه معروف در جنوب لنگرود که امروزه همه به جز مردم محلی آن را «عطاکوه» می‌نامند. اته‌کو یعنی کوه رو به آفتاب. اَته از اَفتُؤ (aftow) یا آفتُؤ گرفته شده است و هیچ ربطی به نام آقایی به نام عطا ندارد!!! این قضیه در فرهنگ گیل و دیلم پاینده لنگرودی و نیز فرهنگ مرعشی به صراحت عنوان شده است.

منطقه‌ای که امروزه به آن جواهردشت گفته می‌شود، آن‌طور که از اهالی محلی آن شنیده‌ام جؤردشت (جؤر به معنای بالا) نام دارد. گرچه امروزه مردم محلی نیز جواهردشت بودن جؤردشت را کم‌کم باور کرده‌اند!

و دیگری، دیله‌مؤن (dilamon)، همان منطقه باستانی است که دیلمان (deylamän) ثبت شده است. دیل (dil) یعنی محوطه محصور. مانند گؤدیل (gow dil) به معنی جای محصور برای نگهداری گاو. دیل در برابر سرا (sarä) یا سارا (särä) به معنی جای باز و بدون دیوار است. جانِ دیل (jäne dil) هم معنی درون ِ جان و خیلی عزیز را می‌دهد.
مؤن(mon) نیز پسوند مکان بوده و بر استقرار و ماندن و سکون در برابر حرکت دلالت می‌کند. (در فارسی خانمان، گفتمان و…)
بر همین اساس؛ لوله‌مؤن یا لوله‌مان(lulamän) : نیستان. شلمؤن(shalmon) : جایی که شله (نوعی پیله ابریشم) وجود دارد. آله‌مان(älamän) : جایی که آل (نوعی پرنده) ساکن است.

منبع :"سایت ورگ"
... ادامه
bamdad
bamdad
نه پیشگو هستم

نه پیغمبر

ولی میدانم تنها که بشوی باز میگردی

اما من داغ ِ تمام تنهایی را که کشیده ام

داغ مسافرتهای تنهایی...

داغ احساست کشته شده من...

وَجبــــ به وَجبــــ به دلت میگذارم

این بار تو خواهی باخت...

باور کن...!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 00:18 ·
6
zoolal
zoolal
آنقدر بغض ها را فرو دادم
و..... خندیدم
خدا هم باورش شد چیزی نیست
دیدگاه · 1393/02/17 - 18:26 ·
7
...
...
وقتی به دیگری عشق میورزم
احساس پیشکشی ام به دیگری رامحکوم کرده وحکم به بیوفایی وهرزگی ام میدهی!!!
ولیکن
آندم که بتوعشق میورزم باسکوتی بیصدافریاد عشقم رادرنطفه خفه کرده وباغروری بیگانه با احساسم مراازخودمیرانی!
حال بگو..
حس حسادتت راگاه عشق ورزیدن به دیگری باورکنم یاراندنم رابه غرور؟!!!!!
متن ازنیماراد
من که هیچوقت نشناختمت...
تقدیم به تویی که هرگزنشناختمت..!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/16 - 19:37 ·
2
Mohammad
Mohammad
بعضیا هستن انقد قشنگ دروغ میگن آدم حیفش میاد باور نکنه .. ! {-15-}
Mohammad
022.jpg Mohammad
می‌بینم صورتمو تو آینه،
با لبی خسته می‌پرسم از خودم :
این غریبه کیه ؟ از من چی می‌خواد ؟
اون به من یا من به اون خیره شدم ؟

باورم نمیشه هر چی می بینم ،
چشامو یه لحظه رو هم می ذارم ،
به خودم می‌گم که این صورتکه ،
می‌تونم از صورتم ورش دارم!

می‌کشم دست‌ام‌و روی صورت‌ام،
هر چی باید بدونم دست‌ام می‌گه،
من‌و توی آینه نشون می‌ده،
می‌گه: این تو ای، نه هیچ کس دیگه!

جای پاهای تموم قصه‌ها،
رنگ غربت تو تموم لحظه‌ها،
مونده روی صورت‌ات تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده به جا!

*

آینه می‌گه: تو همون ای که یه روز
می‌خواستی خورشیدو با دست بگیری،
ولی امروز شهر شب خونه‌ت شده،
داری بی‌صدا تو قلب‌ات می‌میری!

می‌شکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشته‌ها حرف بزنه!
آینه می‌شکنه هزار تیکه می‌شه،
اما باز تو هر تیکه‌ش عکس من ئه!

عکسا با دهن‌کجی به‌ام می‌گن:
چشم امید و ببر از آسمون!
روزا با هم دیگه فرقی ندارن،
بوی کهنه‌گی می‌دن تموم‌شون!

Majid
Majid
دروغ بگو تا باورت کنند

آب زیر کاه باش تا بهت اعتماد کنند

بی غیرت باش تا آزادی حس کنند

خیانت هایشان را نادیده بگیر تا آرام باشند

کذب بگو تا عاشقت شوند

هرچه نداری بگو دارم

هرچه داری بگو بهترینش را دارم

اگه ساده ای ، اگه راستگویی ، اگه باوفایی ، اگه با غیرتی

اگه یکرنگی بدان که همیشه تنهایی رفیق …
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 09:15 ·
3
Majid
Majid
اسمش آدم است
اما تو باور نکن
گاهی کاری می کند که از پس هیچ گرگی بر نمی‌آید . . .

::
دیدگاه · 1393/02/15 - 09:01 ·
Majid
Majid
چ تلخ است
علاقه ای ک عادت شود
عادتی ک باور شود
باوری ک خاطره شود
و خاطره ای ک درد شود..
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:53 ·
Majid
Majid
…. و تنها به خاطر شنیدن صدایت دروغ هایت را باور می کنم….!!!
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:50 ·
zahra
zahra
یه بار واسم نامه رسید بعد نامه رو باز کردم

و هرچی منتظر شدم مثل تو فیلما نویسنده ی نامه

با صدای خودش نامه رو واسم بخونه نخوند !

لحظه ی سختی بود تمام باورهام فروریخت
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:36 ·
Majid
akserver.ir_13924937851.jpg Majid
ﭘﺴﺮﻩ:ﺑﺮﻭ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻣﺖ ﺩﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮﻣﻪ


ﺩﺧﺘﺮ:ﻋﺸﻘﻢ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻲ


ﭘﺴﺮ :ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﮑﺮﺍﺭﻱ ﺷﺪﻩ.


ﻭﺗﻠﻔﻦ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﺩﺧﺘﺮﺧﻴﻠﻲ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﻭﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺮﻩ ﺗﻮﺍﺗﺎﻗﺶ


ﭼﺸﻤﺶ ﻣﻴﻮﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻴﺘﻮﺭ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻋﮑﺲ ﻋﺸﻘﺸﻮﻣﻴﺒﻴﻨﻪ


ﺍﺷﮏ ﺗﻮﭼﺸﺎﺵ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﻣﻮﺭﺩﻋﻼﻗﻪ ﻱ


ﻋﺸﻘﺸﻮﻣﻴﺬﺍﺭﻩ ﻭﮔﻮﺵ ﻣﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺷﮑﺎﺵ ﺗﺎﺏ ﻧﻤﻴﺎﺭﻥ


ﻭﻣﻴﺮﻳﺰﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﮑﺮﺩﻳﻪ ﺗﻴﮑﻪ ﺍﻱ ﺍﺯﻭﺟﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯﺩﺳﺖ


ﺩﺍﺩﻩ .ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺍﺑﺶ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﭘﻴﺎﻡ ﺩﺍﺩ :ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ


ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﻮﻣﻴﺨﻮﻧﻲ ﺟﺴﻤﻢ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﻲ ﺩﻟﻢ


ﻫﻤﻤﻤﻤﻴﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪﺑﻴﺪﺍﺭﻱ ﺟﺴﻢ ﻫﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ


ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ . ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﻣﻴﺮﻩ ﺳﺎﻋﺖ


ﺩﻗﻴﻘﺎ 3:34ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﮑﻮﺕ ﻭﺗﺎﺭﻳﮑﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭﺍﺯﺑﺎﻻﻱ


ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﺩﺧﺘﺮﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮﺗﻨﻬﺎﻳﻲ


ﻣﺮﺩ. ﺻﺒﺢ ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮﺵ


ﺭﻓﺖ ﺗﺎﺑﻴﺪﺍﺭﺵ ﮐﻨﻪ ﺍﻣﺎﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭﻧﺪﻳﺪ .ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺧﺘﺮﮐﻪ


ﻣﺪﺍﻡ ﻭﭘﻴﺎﭘﻲ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﺗﻮﺟﻬﺶ ﺭﻭﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ


ﮔﻮﺷﻲ ﺭﻓﺖ ﭘﺴﺮﻯ ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﻴﮕﺮﻓﺖ. ﭼﺸﻢ


ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ


ﺑﻮﺩ: ﻋﺰﻳﺰﻡ،ﻋﺸﻘﻢ،ﺑﺨﺪﺍ ﺷﻮﺧﻲ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ


ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻋﺸﻘﻢ ﻓﻘﻂ ﻳﻪ ﻓﺮﺻﺖ


ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ ....ﺍﻭﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺩﻗﻴﻘﺎﺳﺎﻋﺖ 3:35 ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ...


ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺍﺗﺎﻕ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻼﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ


ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭﭼﻴﺰﻱ ﮐﻪ ﻣﻴﺪﻳﺪ ﺑﺎﻭﺭﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ... ﻛﻠﻴﭙﺲ


ﺩﺧﺘﺮﺑﻪ ﺑﻨﺪﻟﺒﺎﺳﻰ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﮔﻴﺮﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ....ﺁﺭﻩ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮ


ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ :|خندهچشمکقلبماچ
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:12 ·
1
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ