یافتن پست: #برف

bamdad
bamdad
یک روز سطری از این شعر

مثل سوت قطاری از کنار گوشَت عبور می کند

واژه ها برایت دست تکان می دهند

خاطره ها

مثل آشنایان دورت به تو نزدیک می شوند

و فکر می کنی

چرا نبض این شعر برای تو اینقدر تند می زند ؟





- نگاهم می کنی

و چشم هایت چقدر خسته اند !

انگار از تماشای منظره ای دور برگشته اند –





نگاه می کنی به من

برفی که بر موهایم باریده

راه تمام آشنایی ها را بسته است

انگشتانم استخوانی تر از آن شده اند

که نوازشی را یادت بیاورند

و تمام این سال ها

آنقدر میان خطوط موازی دفترم

دست به عصا راه رفته ام

که بردن نامت کمر واژه هایم را خواهد شکست







واژه ها

دوباره برایت دست تکان می دهند

خاطره ها

مثل آشنایان نزدیکت از تو دور می شوند

و این شعر

برای همیشه حافظه اش را از دست می دهد ...

{-15-}
دیدگاه · 1393/03/2 - 19:23 ·
5
حمید
1برفی.jpg حمید
در من

آدم برفی ای ست

که عاشق آفتاب شده ..

و این خلاصه ی همه،

داستان های عاشقانه جهان است
bamdad
bamdad
دنیا کوچکتر از آن است که گمشده ای را در آن یافته باشی
هیچکس اینجا گم نمیشود
آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند و ناپدید می شوند
یکی در مه ... یکی در غبار ... یکی در باران.... یکی در باد و بیرحم ترینشان در برف.... آنچه بر جا می ماند رد پایی است و خاطرهایی که هر از گاه پس می زند مثل نسیم، پرده های اتاقت را...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/24 - 21:14 ·
5
bamdad
C2946037-1396287413718086large.jpg bamdad
از دست باران هم، هرچه آب چکید
به آسیاب ِ تنهایی ریخت..
باران دلی را باز نکرد،
تنها، تنهاتر کرد، تن های تنهایی را که
زیر باران، غسل عشق می کردند..
باران، دلی را نلرزانید،
تنها به خواب برد، نگاه خیرۀ برف پاک کنی را
که دو دو می زد برای دیدنِ دوبارۀ عشقی، که همیشه
روی پردۀ باران، اکران می شد..
باران، دروغی بیش نبود
بی کسان می دانند، اوضاعِ بغرنجِ دلی را
که زیر باران، چروکیده تر می شود..

:(
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:52 ·
7
صوفياجون
1975274_1422933001301907_8520001016929182319_n.jpg صوفياجون
، گاه‌شماری باستانی مردمان کوهستان‌های گیلان و مازندران است که به نام‌های گاهشماری گالشی، گاهشماری دیلمی و گاهشماری گیلان باستان نیز معروف است. این تقویم، از گاه‌شماری‌های خورشیدی‌ست که در میان گیلک‌زبانان کوهستان‌های گیلان و غرب مازندران (گالش) رایج بوده‌است و البته برخی از پژوهشگران معتقدند که این تقویم در میان گیلک‌زبانان جلگه‌نشین (گیله‌مرد) نیز رایج بوده‌است.[۱]
نوروز ما
از ۱۷ مرداد شمسی هجری آغاز می‌شود و تا ۱۵ شهریور ادامه دارد. این ماه و روز اول آن، آغاز سال دیلمی است و در بزرگ‌داشت آن شعله نوروزی (نوروزِ بلnoruzəbal) می‌افروختند و جشن آغاز سال می‌گرفتند.
کورچ ما
از ۱۶ شهریور تا ۱۴ مهر ماه هجری شمسی می‌باشد. در این ماه، کوه‌نشینان کم‌کم از کوه‌ساران سربلند به سوی جلگه‌ها سرازیر می‌شوند.
اریه ما
از ۱۵ مهرماه تا ۱۴ آبان هجری شمسی.
تیر ما
از ۱۵ آبان تا ۱۴ آذر طول می‌کشد
موردال ما
۱۵ آذر تا ۱۴ دی ماه هجری شمسی. کوه‌نشینان، لاشه گوسفند و گاو را مردال گویند.
شریر ما
۱۵ دی تا ۱۴ بهمن هجری شمسی.
امیر ما
۱۵ بهمن تا ۱۴ اسفند. به معنی نمیرماه، یا جاودان یا مهرماه دیلمی است. شانزدهم این ماه، امیر ِ مای هشت و هشت، یعنی ۱۶ مهرماه است که همان مهرگان معروف می‌باشد.
آوَل ما
از ۱۵ اسفند تا ۱۵ فروردین هجری شمسی (چون اسفندماه در سال‌شماری هجری شمسی ۲۹ روزه‌است) طول می‌کشد.
سیا ما
از ۲۱ فروردین تا ۱۹ اردیبهشت هجری شمسی.
دیا ما
از ۲۰ اردیبهشت تا ۱۸ خرداد ماه هجری شمسی.
ورفًنه ما
از ۱۹ خرداد تا ۱۷ تیر ماه هجری شمسی. ماهی که برف نمی‌آید، اوج گرما.
اسفندار ما
۱۸ تیر تا ۱۶ مرداد ماه هجری شمسی.

منبع : گاه‌شماری گیلانی. مسعود پورهادی. نشر ایلیا
... ادامه
Majid
akserver.ir_13953481701.jpg Majid
دوستی تعریف می کرد که صبح یک زمستان سرد که برف سنگینی هم آمده بود مجبور

شدم به بروجرد بروم...


هوا هنوز روشن نشده بود که به پل خرم آباد رسیدم...

وسط پل به ناگاه به موتوری که چراغ موتورش هم روشن نبود برخوردم...

به سمت راست گرفتم، موتوری هم به راست پیچید... چپ، موتوری هم چپ...

خلاصه موتوری لیز خورد و به حفاظ پل خورد و خودش از روی

موتور پرت شد توی رودخونه...


وحشت زده و ترسیده، ماشین رو نگه داشتم و با سرعت رفتم

پایین ببینم چه بر سرش اومد ، دیدم گردن بیچاره ۱۸۰ درجه پیچیده...

با محاسبات ساده پزشکی، با خودم گفتم حتما زنده نمونده...


مایوس و ناراحت، دستم را گذاشتم رو سرم و از گرفتاری پیش آماده اندوهگین بودم...

در همین حال زیر چشمی هم نیگاش می کردم،...


باحیرت دیدم چشماش را باز کرد... گفتم این حقیقت نداره...

رو کردم بهش و گفتم سالمی...؟


با عصبانیت گفت: "په **** مثل یابو رانندگی موکونی...؟ "


با خودم گفتم این دلنشین ترین فحشی بود که شنیده بودم...

گفتم آقا تو رو خدا تکون نخور چون گردنت پیچیده....


یک دفه بلند شد گفت: شی پیچیده؟ شی موی تو؟ هوا سرد بید کاپشنمه از جلو

پوشیدم سینم سرما نخوره!خندهنیشخند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:09 ·
zahra
zahra
عجیب نیست که پلنگ جفت آهوست

گیلاس مست می کند و برف داغ است

در کشور آغوش تو حتی عجیب نیست که روز و شب بهم برسند

و صبح تا ابد پشت در یک اتاق منتظر بماند !
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 09:07 ·
2
zahra
zahra
بهار! سرسبزیت رابه رخم نکش
به چه دردم میخورد
وقتی چشمانم در پاییز نگاهش مانده
وقتی تاریخ فقط تا زمستان باما بود
وقتی دستانش از برف پاکتر بود...
من با خاطره هایم در زمستان حبس شده ام
بهار زودتر برو...
رنج دوریش را بیشترنکن
سفیدی میخواهم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 08:47 ·
1
zoolal
zoolal
امـــاטּ از روزی کــــﮧ از בل نــــروב هــَر آنکــــﮧ از בیـבه برفــــــت :|{-59-}{-59-}
دیدگاه · 1393/02/10 - 18:16 ·
4
bamdad
bamdad
تا وقتی تو هستی

که دستانم را بگیری

آرزو میکنم هر روز زمین بخورم !

کاش تابستانها هم برفی بود !
دیدگاه · 1393/02/4 - 22:58 ·
7
zahra
zahra
سکوت سر شار از ناگفته هاست!

دلتنگي هاي آدمي را باد ترانه مي خواند

روياهايش را آسمان پر ستاره ناديده مي گيرد

وهر دانه برفي

به اشكي نريخته مي ماند .

سكوت سرشار از سخنان ناگفته است .

از حركات ناكرده، اعتراف به عشق هاي نهان

وشگفتي هاي بر زبان نيامده

در اين سكوت حقيقت ما نهفته است

حقيقت تو و من .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/2 - 08:41 ·
1
zoolal
zoolal
به خدا پارک دوبل اصلا سخت نیست...

فقط کافیه حواستون به

جدول و

تیر چراغ برق و

ماشین پشتی و

ماشین جلویی و

دسته برف پاک کن و

روسریتون و

کفش پاشنه بلند و

ناخون مصنوعی و

کلاچ و

ترمز و

گاز و

فرمون و

پسر همسایه که داره بهتون میخنده باشید !
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/31 - 16:42 ·
9
✔♥Дℓɨ♥✔
1487264_709765132398286_3531191282909162117_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔

را بردار
تا ببینم - بر شبِ
چند ؟
نشسته
تا من به رسیده ام ؟ ....
... ادامه
رضا
رضا
نباشی راحت میشی .
bamdad
bamdad
ببار برايم

تو كه هزاران چشمه جوشان

پشت مردمكهايت پنهان كرده اي

ببار برايم

اشكهايت همان آب حياتي است

كه خضر نوشيد و هنوز دربه در جاودانگيست

ببار برايم

ساعت چشمهايم عجيب با ساعت ابرها كوك است

عقربه هايي خلاف مسير زندگي

كه به هم نمي رسند و فقط جفت هم مي شوند

ببار برايم

تو كه اشك هايت

برف آب شده كوهستان است

بكر و جاري

ببار ببار

سيلاب دردهايت را دوست دارم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/26 - 21:01 ·
6
bamdad
bamdad
صبر کن آدم برفی...

تو تازه متولد شده ای برای تمام شدن زود است...

خوش به حالت!

کسی هسـت تو را با محبت گـرم کند،

تو را در حضورش ذوب کند...

من اما ذوب می شوم، نه از گرمایی، نه با محبت...

فقط از سرمای آدمیان...
... ادامه
bamdad
14.jpg bamdad
برف نگران‌ام نمی‌کند
حصار یخ رنج‌ام نمی‌دهد
زیرا پایداری می‌کنم
گاهی با شعر و
گاهی با عشق..
که برای گرم شدن
وسیله‌ی دیگری نیست
جز آن‌که دوستت بدارم..
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/22 - 18:53 ·
7
zoolal
zoolal
مورد داشتیم آنتن خونشون بالا پشت بوم بوده همه شبکه ها رو برفکی میگرفته آنتنو ورداشتن گزاشتن رو کلیپس دختره همه رو مثه آینه گرفته!!!
دیدگاه · 1393/01/21 - 10:03 ·
2
مائده
51839114750482741292.jpg مائده
دیــگر

نه یـــاس هایِ آویــزان ِ دیــوار ِ همسایه

مدهوشم می کند

نه هیچ آواز ِ عاشــقــانه دوری

بی قـــــــرارم...

بی تـــــو ,

آن ســـوی پنــچره

برفـــی سنگین می بــارد,

این ســوی پنــجره

بـــــاران ...


"سیدعبدالحمید ضیایی"
... ادامه
مائده
مائده
خانه ام سردِ سرد است،

من از خانه سرد تر؛
من از آدم برفی چند هفته پیش هم سردتر...!
این خانه ی سرد،
دوباره بهار می شود بی تو...
من هنوز زمستانم!
این بهار هم
با این بی تو رسیدنِ هر ساله اش
حوصله ام را دارد سر می برد....
... ادامه
zoolal
zoolal
روزهای برفی طولانی ترند ...

برای کودکی که از سوراخ کفشش به زمستان می نگرد !
دیدگاه · 1393/01/19 - 10:20 ·
8
Noosha
772680-1a39947309541fe981e436739f1f145a-org.jpg Noosha
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
وای چی میشه فردا هوا خوب باشه بارون نیاد الان دو هفته است برنامه ریزی کردم برم خونه دوستم انزلی دیگه برف اومد رفت الان بارون دست از سرم برنمیداره خیلی دپرس شدم دلم میخواست برم یه آب و هوایی عوض کنم اصن من شانس ندارم خیلی بدشانسم {-109-} {-109-}{-75-}
{-61-}
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ