یافتن پست: #بره

رضا
shrek-the-sheep-65.jpg رضا
رضا
رضا
واقعا جوانان نمیدونم را چه شده ؟ فید رو نگاه میکنی فلسفی و سنگین نظرات رو باز میکنی پارتی و رقص {-7-}
Mostafa
Mostafa

یا

کمد پر از لباس تو میز پر از عکس توئه
هنوز تو اتاقمون میپلکن نشونه هات
وقتی که توی خلوتت منو مرور میکنی
یه قطره اشک ممکنه بشینه روی گونه هات
میپرم از خواب شبو لباسمو تن میکنم
چراغو روشن میکنم خونه رو پرسه میزنم
تا خود صبح با خودم همش کلنجار میرم
تا بلکه خوابم نبره نیای به خواب دیدنم
سعی نمیکنم تورو
مجاب اون نادان کنم
از کجا معلوم که سرت
از این شلوغ تر نشه
از کجا معلوم دل تو
یه روز برام تنگ شه و
یجور بخوای بیای پیشم
که هیشکی با خبر نشه..

اینکه دوستم نداشتی برام اهمیت نداشت
فقط دلم میخواست یه روز تموم بشن بهونه هات
دلت که پر زد واسه من به در که چشم دوختی
بال ِ شکسته ی منو بدوز روی شونه هات
برام مهم نیست که دیگه صدای قلبم چی میگه
تو آخرش توجهی به خواهشم نمیکنی
فقط یکم کلافه ام یکم به هم ریخته ام
اما مهم نیست که دیگه نوازشم نمیکنی
سعی نمیکنم تورو
مجاب اون نادان کنم
از کجا معلوم که سرت
از این شلوغ تر نشه
از کجا معلوم دل تو
یه روز برام تنگ شه و
یجور بخوای بیای پیشم
که هیشکی با خبر نشه..

7text.ir
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ!! :| {-177-}


ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻮﺷﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ! :|
ﺗﻮ ﻣﺨﺎﻃﺒﯿﻨﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ !.. :|
ﺩﯾﺪﻩ ﺍﺳﻢ ﺟﻮﺍﺩ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺟﻮﺍﺩﮐﯿﻪ؟ :|
ﮔﻔﺘﻪ : ﺩﻭﺳﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ! :|
ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻓﺮﯾﺪ ﮐﯿﻪ ؟ :|
ﮔﻔﺘﻪ ﻫﻤﮑﻼﺳﯿﻢ ! :|
ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻫﺎﺩﯼ ﮐﯿﻪ ؟ :|
ﮔﻔﺘﻪ: ﺣﮑﻢ ﺩﺍﺩﺍﺷﻤﻮ ﺩﺍﺭﻩ ! :|
ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﮐﯿﻪ؟ :|
ﮔﻔﺘﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻣﻮﻧﻪ ! :|
ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﮐﯿﻪ ؟ :|
ﮔﻔﺘﻪ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻭﺳﺘﻢ ! :|
ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻋﻄﺎﺀ ﮐﯿﻪ؟ :|
ﮔﻔﺘﻪ : ﺷﺮﯾﮏ ﺑﺎﺑﺎﻣﻪ ! :|
ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ميثم ﮐﯿﻪ ... ؟ :|
ﻣﯿﺜﻢ ﺗﻮ ﮔﺮﻭﻩ ﻭﺍﯾﺒﺮﻩ ... :|
ﺩﺍﻧﯿﺎﻝ؟ ... ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﺩﻭﺳﺘﻤﻪ ! :|
ﻓﺮﺯﺍﺩ؟ ... ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺁﺭﺍﯾﺸﯽ ! :|
ﻣﺠﯿﺪ؟ ... ﺗﻌﻤﯿﺮﺍﺕ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ! :|
ﺍﻣﯿﺪ ...
ﮐﺮﯾﻢ ...
ﺳﭙﻬﺮ ...
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﺍﺳﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﯾﺪﻩ!!! :|
ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺳﻤﯿﺮﺍ ﮐﯿﻪ!! ؟؟؟ :|

ﮔﻔﺘﻪ ﺗﻮﯾﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﺩﺧﺘﺮ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺷﮏ ﻧﮑﻨﻪ !! :|
Mostafa
Mostafa



لبخند زد و دستامو گرفت اما توی خواب
فردا نشده بیدار شدم بیدار و خراب
عکسش روی میز باز از توی قاب بیرون اومدو
دستامو گرفت باهم دوباره رفتیم توی قاب
ترسیدم اگه بیدار بشم خوابم بپره
گفتم نکنه اصلا” روی میز خوابم نبره
تنها روی تخت تنها توی خواب با اون توی قاب
چشماشو که بست قاب از روی میز افتاد و شکست..
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه // تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه..

حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه // تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه..
بارون میومد پس داد زدم من پشت درم
خمیازه ی باد آهسته گذشت از پشت سرم
در وا نشده بیدار شدم بارون میومد
گفتم نکنه فردا شده و من بی خبرم..
بارون میومد پس داد زدم پشت دره
بیدار شدی گفتی نکنه خوابم نبره
سیل از توی قاب اومد تو اتاق در وا شده بود
ما غرق شدیم از بس که اتاق دریا شده بود..

حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه // تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه..
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه // تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه..
تغییر کنه..

7text.ir
... ادامه
Morteza
Morteza
دوست داشتن همانند بازی الکلنگ میماند.........
اونی که همیشه عاشق تره خودشو همیشه میاره پایین تا عشقش از بالا بودن لذت ببره
دیدگاه · 1393/07/16 - 12:14 ·
7
رضا
رضا
چه خوبی داره میباره .
رضا
14-10-6-9497shabnamnews282433180227630.jpg رضا
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﺑﺎز ﻫﻢ ﻋﺼﺮ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ای دﯾﮕﺮ و ﻣﻦ دﻟﺘﻨﮕﺘﺮ از ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ آﺳﻤﺎن ﺷﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ اﺑﺮﻫﺎ را دﻧﺒﺎل ﻣﯿﮑﻨﻢ و ﻧﺎﮔﻬﺎن ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻗﻠﻪ ی ﮐﻮﻩ ﻣﯿﺮود ﮐﻮﻫﯽ ﮐﻪ ﻣﻪ آﻧﺮا ﻓﺮا ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ !!و ﻗﻠﻪ ای ﮐﻪ در اوج ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮد ﻧﻤﺎﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ..ﻣﻦ و ﻗﻠﻪ ﻫﺮدو ﯾﮏ درد ﻣﺸﺘﺮک دارﯾﻢ "ت ن ﻩ ا ئ ی" ...و دﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ{-35-}
دیدگاه · 1393/07/13 - 15:27 ·
3
bamdad
bamdad
ıllı YAŁĐA ıllı آهنگ پروفایلت رو خیلی دوست دارم
من از آهنگای غمگین و ملایم خیلی خوشم میاد
مازیار فلاحی منو یاد خاطرات غم انگیز گذشته میندازه
یاد اشتباهات
یاد تلاشایی که کردم تا بشه اما...
یاد خیلی چیزا
سالهاست آهنگ موبایلم قلب یخی هستش :(
MONA
MONA
پارسال اوومدن دانشمندان عزیزمون ابرهای باردار و باران زا بسازن واسه کشور تا از این خشکسالی کمی در امان باشیم..

توو هدایت ِ ابرها دچار ِ مشکل شدن پاکستان و سیل برداشت..

الان چند روزه داره ی ریز بارون میباره و بند نمیاد

ایندفه دیگه نوبت ِ خودمون ِ که سیل ببرتمون..
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
مورد داشتیم!!
پسره گوشی دوست دخترشو گرفته !
تو مخاطبینش نگاه کرده..!
دیده اسم جواد ذخیره شده ، پرسیده جوادکیه؟
گفته : دوست اجتماعی !
پرسیده فرید کیه ؟
گفته همکلاسیم!
پرسیده هادی کیه ؟
گفته: حکم داداشمو داره !
پرسیده مصطفی کیه؟
گفته راننده سرویس دانشگامونه!
پرسیده علیرضا کیه ؟
گفته داداش دوستم!
پرسیده عطاء کیه؟
گفته : شریک بابامه!
پرسیده میثم کیه...؟
میثم تو گروه وایبره...
دانیال؟...دوس پسر دوستمه!
فرزاد؟... لوازم آرایشی!
مجید؟...تعمیرات موبایل!
عباس...
حامد...
مسعود...
امید...
کریم...
سپهر...
محسن...
محمد...
یهو یه اسم دختر دیده!!!
پرسیده سمیرا کیه!!؟؟؟
گفته تویی دیگه اسمتو دختر ذخیره کردم مامانم شک نکنه{-15-}{-15-}{-9-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلام برهمه
صوفياجون
صوفياجون
{-103-}{-103-} سلوووووو منم اووومدم ببینم چه خبره همه خوبین سلامتین؟ {-103-}{-52-}
{-41-}{-35-}{-35-}
... ادامه
رضا
رضا
یعنی اینکه در حال تایپ کردن مطلب مهمی باشی بره .
... ادامه
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
رضا
رضا
واقعا نمیدونم چه مطلب جدیدی واسه وبلاگم بنویسم که به درد بقیه بخوره .
رضا
رضا
مشکل تایید ایمیل ها حل بشه بعد هر تغییری باشه از طریق ایمیل به کاربرها اطلاع داده میشه تا کسی مشکلی نداشته باشه .
Mohammad
95456517947252002671.jpg Mohammad
حسنی نگو جوون بگو. علاف چش چرون بگو
موی ژلی،ابرو کوتاه،زبون دراز،واه واه واه
نه سیما جون نه رعنا جون،نه نازی و پریسا جون،هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ نگاه میکرد به بشقاب،
باباش میگفت:حسنی میری به سربازی؟،نه نمیرم نه نمیرم
به دخترا دل میبازی. نه نمی دم نه نمی دم
گل پری جون با زانتیا ویبره میرفت تو کوچه ها
گلی چرا ویبره میری؟ دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی،گلی خانوم نازنین با زانتیا نقطه چین،
یه کمی به من سواری میدی؟،نه که نمیدم،چرا نمیدی
واسه این که من قشنگم،درس خونم و زرنگم
اما تو چی؟،نه کار داری نه مال داری،فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه،زبون دراز ،واه واه واه
:d
bamdad
bamdad
bamdad
bamdad
تـو بـه زیـبـایـیـه یـک شـاپـرکـی
تو بـه تنـهاییـه یـک قـاصـدکـی

تو مثل یه قرص ماهی توی شب
مثل این شعر که می خونم زیر لب

وقـتی مـن خـونـدنـو آغـاز کنـم
دل آسـمون میـگیره از صِـدام
وقتی من شعرای عاشقونمو ساز کنم
میشه سیراب از اون ابر چشام

چشم من مونده به در تا تو بیایی
نکـنه قسمت ما بـشه جـدایی

صدای تیک تیک ساعت داره میگه
که رسیدم به تهِ یک روز دیگه

شب و ماهش تو رو یادِ من میارن
غم وغصه توی قلب من می ذارن

دلم از شـدت تنـهایی تـو خـونه
می گیره هر شب و روز از تو بهونه

وقـتی مـن خـونـدنـو آغـاز کنـم
دل آسـمون میـگیره از صِـدام
وقتی من شعرای عاشقونمو ساز کنم
میشه سیراب از اون ابر چشام

ولی من هنوز می خونم , می دونم
تـا ابـد بـایـد کـه تنهـا بمـونـم

من می شم مثل یه برگ تو دست باد
که میره با سرعت از خاطر و یاد

یا مثـل یه گـلدون تـشنـه ی آب
که تو خواب اون میاد مدام سراب

وقـتی مـن خـونـدنـو آغـاز کنـم
دل آسـمون میـگیره از صِـدام
وقتی من شعرای عاشقونمو ساز کنم
میشه سیراب از اون ابر چشام


... بامداد ...

*بچه ها این ترانه رو چند ماه پیش واسه فرستادم
به نظرتون میخوندش؟
خدا کنه بخونه ، یکی از آرزوهای همیشگیم این بوده که یه ترانه از ترانه هامو بخونه
:(
رضا
رضا
چند تا از کاربرهای قدیمی که دیگه نمیان دارن کم کم از لیست کاربران فعال هم خارج میشن حیف که نیستن .
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
سلام من یک آبانی ام... به #شبکه_اجتماعي #نميدونم خوش آمدي
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ