یافتن پست: #بفرمایید

صوفياجون
صوفياجون
میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟ ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان! هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون ‘بنز’ و ‘ب ام و’ جایی نمیرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده…

یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری نشد! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم… امروز تمیز میکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی دیدم بعضیهاشون کاسبی هم میکنن و حلقه های بالای سرشون رو به بقیه میفروشن …

خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه، فرزندان من هستند و بهشت به همه فرزندان من تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نیست! برو یک زنگی به شیطان بزن تا بفهمی درد سر واقعی یعنی چی!!!

جبرئیل میره زنگ میزنه به جناب شیطان… دو سه بار میره روی پیغامگیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم، بفرمایید؟

جبرئیل میگه: آقا سرت خیلی شلوغه انگار؟

شیطان آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه… این ایرونیها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نگذاشتن! تا روم رو میکنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا میکنن! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!… حالا هم که… ای داد!!! آقا نکن! بهت میگم نکن!!! جبرئیل جان، من برم …. اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن!!!{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-7-}{-7-}{-7-}{-7-}
ıllı YAŁĐA ıllı
7d7178703171f326aa41fa4bf10174a8.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
میوه ی خوشمزه.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
بفرمایید {-197-}
ıllı YAŁĐA ıllı
78ad46ab882294ebe5cff3367e40ee89.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
بفرمایید {-197-}
ıllı YAŁĐA ıllı
7d4e8674f6085f8030d2e28faf939323.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
بفرمایید {-197-}
نگار
970433_596903733666105_1152597604_n.jpg نگار
دوستان بفرمایید میوه{-131-}
نگار
4dmgk3k5x4mef1qsgpi.jpg نگار
بفرمایید کیک{-7-}
Mohammad
Mohammad
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
ﺑﭽﻪ تجریش
.
.
.
.
.
.

ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺎﻥ .
ﻗﺪﺭﺕ ﺷﺎﺋﻮﻟﯿﻦ .
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﺳﻠﯽ .
ﺑﻤﺐ ﺧﻨﺪﻩ .
ﺁﺷﻮﺏ .
ﺧﻮﻑ ﺁﻭﺭ.
ﺁﺗﺶ ﻭ ﺑﺮﻕ .
ﻧﮋﺍﺩ ﺑﺮﺗﺮ ( ﺍﯾﻨﻮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ).
ﺍﺷﺮﻑ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ( ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ).
ﺁﺧﺮ ﻏﯿﺮﺕ (ﺟﻮﻧﻤﻤﻤﻢ).
ﻣﺮﺩ ﻋﻨﮑﺒﻮﺗﯽ
ﺧﻼﺻﻪ ﺑﭽﻪ های تجریش ﯾﻌﻨﯽ
ﺧﻄﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭ

ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﺎﻻﺱ ♥
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/21 - 16:16 ·
1
Mohammad
pic159_www.jahaniha.com_14.jpg Mohammad
نگار
ابجی خانم تولدت مبارک :) انشالله به تمام آرزوهای خوبت برسی :)
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
نقش منشی در فیلم ها :
-آقای رئس من بهشون گفتم شما جلسه داریدولی ایشون
-اشکالی نداره شما بفرمایید!
MahnaZ
MahnaZ
داستـان خلقـت زن
Mostafa
Mostafa
یکی از غذاخوری های بین راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود :
شما در این مکان غذا میل بفرمایید ، ما پول آن را از نوه شما
دریافت خواهیم کرد !!! راننده ای با خواندن این تابلو اتومبیلش را فوراً پارک کرد و وارد شد و ناهار مفصلی سفارش داد و نوش جان کرد ! بعد از خوردن غذا سرش را پایین انداخت که بیرون برود ، ولی دید که خدمتگزار با صورتحسابی بلند بالا جلویش سبز شده است !!!
با تعجب گفت : مگر شما ننوشته اید که پول غذا را از نوه من خواهید گرفت ؟
خدمتگزار با لبخند جواب داد : چرا قربان ، ما پول
غذای امروز شما را از نوه تان خواهیم گرفت ، ولی این صورتحساب مال مرحوم پدربزرگ شماست !!!
... ادامه
Mostafa
Mostafa
ماجرای واقعی Tea bag(چای کیسه ای)/طنز
Mostafa
Mostafa
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ!!!
ﮔﻔﺖ:ﺑﻠﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ
ﮔﻔﺖ:ﺑﻠﻪ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﺍﻣﺮﺗﻮنو ﺑﮕﯿﺪ؟
ﮔﻔتم: ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ
ﮔﻔﺖ: ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﯾﻦ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ
ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻧﺸﯿﺪ
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/11 - 17:35 ·
7
Reza Babaei
Reza Babaei
بفرمایید قلیون.................................................................{-92-}
ebrahim
ebrahim
یک خانم خوشگل و یك آقاهه كه سوار قطاری به مقصدی خیلی دور شده بودند، بعد از حركت قطار متوجه شدند كه در این كوپه درجه یك كه تختخواب دار هم میباشد، با هم تنها هستند و هیچ مسافر دیگری وارد كوپه نخواهد شد.
ساعتها سفر در سكوت محض گذشت و مرد مشغول مطالعه و زن مشغول بافتنی بافتن بود. شب كه وقت خواب رسید خانم تخت طبقه بالا و آقاهه تخت طبقه پایین را اشغال كردند.
اما مدتی نگذشته بود كه خانم از طبقه بـالا، دولا شد و آقاهه را صدا زد و گفت: ببخشید! میشه یه لطفی در حق من بفرمایید؟
مـرد: خواهش میكنم!
زن: من خیـلی سردمه. میشه از مهماندار قطار برای من یك پتوی اضافی بگیرید؟
مرد جواب داد: من یه پیشنهاد بهتر دارم!
زن: چه پیشنهادی؟
مرد: فقط برای همین امشب، تصور كنیم كه زن و شوهر هستیم.
زن ریزخندی كرد و با شیطنت گفت: چه اشكال داره، موافقم!
مرد: قبـول؟
زن: قبـول!
مرد گفت، خب، حالا مثل بچه آدم خودت پاشو، برو از مهموندار پتو بگیر. یه لیوان چائی هم برای من بیـار{-18-}
دیدگاه · 1392/02/11 - 22:29 ·
4
Mostafa
Mostafa
سر کلاس یکی از بچه ها به استاد گفت : استاد کلاستون خیلی خشکه !
استاد : خب شما بفرمایید چیکار کنم ؟
من : استاد خیسش کن :))))))
یعنی کلاس ترکید ! خود استاد داشت ماژیک رو میکرد تو حلقش بلکه خنده ش بند بیاد :)))
دیدگاه · 1392/02/6 - 00:40 ·
2
Mohammad
Mohammad
اهل نماز و مسجد شدن با خواندن ء
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
یه بار بغل خیابون وایساده بودم,
دیدم یه خانوم سانتی مانتال سوار پرادو وایستاد, بوق زد !!!
گفتم بفرمایید...؟؟؟! !!
گفت: سوار شو بریم...!!!!!
منم که قند تو دلم اب شده بود, سوار شدم, گفتم حالا کجا بریم؟
گفت: میریم خونه ما :|
خلاصه رفتیم در خونشون، گفت پیاده شو بریم داخل!
وقتی رفتیم داخل, گفت همینجا روی مبل بشین تا بیام...
که یهو خانومه داد زد: نیمــــــــــا...پسرم بیا!
پسره که اومد خانومه گفت نیما...مامان, به این نگاه کن؛
اگه درس نخونی میشی یکی مثل این ,انگل جامعه!!!!
بعد گفت: بیا این 5000 تومنو بگیر برو{-18-}
دیدگاه · 1392/01/18 - 19:48 ·
7
MONA
giltiti.com-1391-07-25-193351400.jpg MONA
{-185-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
سلااام...{-103-}
نگار
555551_458652627488147_972635243_n.jpg نگار
بفرمایید بستنی.....{-64-}
نگار
Www.Pix98.CoM_Love_024.jpg نگار
بفرمایید....{-7-}
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ