یافتن پست: #بوت

♥ یلدا♥
006Ghabool_Kon.jpg ♥ یلدا♥
شوق پرکشیدن است در سرم قبول کن

دل شکسته ام اگر نمی پرم قبول کن

این که دورِ دور باشم از تو و نبینمت

جا نمی شود به حجم باورم، قبول کن

گاه، پر زدن در آسمان شعرهات را

از من، از منی که یک کبوترم قبول کن

در اتاق رازهای تو سرک نمی کشم

بیش از آن چه خواستی نمی پرم، قبول کن

قدر یک نفس که خلوتت به هم نمی خورد

گاه نامه می برم می آورم، قبول کن

گفته ای که عشق ما جداست، شعرمان جدا

بی تو من نه عاشقم، نه شاعرم، قبول کن

آب...وقتی آب اینقَدَر گذشته از سرم

من نمی توانم از تو بگذرم قبول کن



مهدی فرجی
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/6 - 18:05 ·
3
♥ یلدا♥
005Emam_Reza.jpg ♥ یلدا♥
به درگهت چو غبار اوفتاده می آیم

اراده نیست مرا بی اراده می آیم

برآستان تو ای آستین معجزه ریز

به روی دست دلم را نهاده می آیم

چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور

گهی سواره و گاهی پیاده می آیم

کسی چنین که تو دستم گرفته ای نگرفت

چو ذره دست به خورشید داده می آیم

اگر چه بر همه در می گشایی اما من

فقط به خاطر روی گشاده می آیم

حضور قامت شمعم زکارگاه وجود

به پاس حرمت تو ایستاده می آیم

کبوترم که به منقار سجده محتاجم

چه دانه داده مرا یا نداده می آیم



غلامرضا شکوهی
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/6 - 18:02 ·
4
♥ یلدا♥
005Tahna.jpg ♥ یلدا♥
تنها اگر به خلوت رویا نشسته ام

شادم که با خیال تو تنها نشسته ام

سیمرغ وار بر قلل قاف آرزو

پنهان ز چشم مردم دنیا نشسته ام

چون باغبان به پای تو ای غنچه مراد

در بوستان عمر، شکیبا نشسته ام

شاهین اوج همتم، اما به حکم عشق

پیش کبوتری به تمنا نشسته ام

با داغ سینه سوز به دامان زندگی

مانند لاله در دل صحرا نشسته ام

دارم دلی شکسته و موجی ز اشک و خون

با قایق شکسته به دریا نشسته ام

ای آسمان، مخند به بخت سیاه من

خالم که روی چهره زیبا نشسته ام

عمرم گذشت و سختی جان را نگر که باز

در انتظار طلعت فردا نشسته ام

گفتم به غم که: خانه ویرانه ات کجاست؟

گفتا: ببین که در دل شیدا نشسته ام



محمد بیریای گیلانی
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/6 - 17:51 ·
4
ღ sepide ღ
ღ sepide ღ
به شخصه فک میکنم عنکبوت موجوده با استعدادیه اما چون اول اسمش با "عن"شروع میشه به جایی نرسیده...
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
- یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن، اگه به یه بوته شلغم
رسیده بودن الان هلو می داد!
♥ یلدا♥
0.217990001321524563_parsnaz_ir.jpg ♥ یلدا♥
وانتظارها به سررسید زن عنكبوتی هم رسید {-33-}{-33-}{-7-}
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
سر خاک من...!!
اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه...!!
اونی که نخواست ما رو بالاخره میاد دیدن جسدم...!!
اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتمو گرفته...!!
اونی که سلام نمیکرد میاد برا خدافظی...!!
عجب روزیه اون روز...!!
حیف كه اون موقع خودم نیستم...!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/4 - 08:43 ·
3
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
تابوتم فردا از کوچه ات میگذرد ، چشم مپوشان ، این مرده همان است که بیمار تو بود !
دیدگاه · 1391/11/4 - 08:43 ·
2
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
با داداشم رفتیم بوتیک اون جنسی که می خواستم نبود

به فروشنده میگم ببخشید ما یه دور بزنیم برمیگردیم …

دادشم برگشته به فروشنده میگه :

دروغ میگه از صبح به ده نفر دیگه هم همینو گفته ، شما منتظر ما نباشین !{-16-}{-16-}{-16-}{-15-}
iman
179.jpg iman
عنکبوت طاووسی زیباترین عنکبوت دنیا
iman
176.jpg iman
عنکبوت طاووسی زیباترین عنکبوت دنیا
نگار
نگار
روزی مردی زیر سایه‌ی درخت گردویی نشست تا خستگی در کند در



این موقع چشمش به کدو تنبل‌هایی که آن طرف سبز شده بودند افتاد


و


گفت: خدایا! همه‌ی کارهایت عجیب و غریب است! کدوی به این



بزرگی را روی بوته‌ای به این کوچکی می‌رویانی و گردوهای به این



کوچکی را روی درخت به این بزرگی!



همین که حرفش تمام شد گردویی از درخت به ضرب بر سرش افتاد.



مرد بلافاصله از جا جست و به آسمان نظر انداخت و گفت: خدایا!



خطایم را ببخش! دیگر در کارت دخالت نمی‌کنم چون هیچ معلوم نبود



اگر روی این درخت به جای گردو، کدو تنبل رویانده بودی الان چه



بلایی به سر من آمده بود !!!
... ادامه
salar
salar
با وجود گرانی سکه! دیگه طلاق ندین بلافاصله بکشین! دیه از مهریه ارزونتره

قبلنا می‌گفتن مرد باید ایستاده بمیرد یا با سربی در سینه !
مردای امروزم زیر موچین و بوتاکس و پروتز و عمل بینی‌ جون ندن خیلیه !! :|
دیدگاه · 1391/10/28 - 09:41 ·
2
شهرزاد
شهرزاد
گفتند : کلاغ ... شادمان ... گفتم : پر ...
گفتند : کبوترانمان ... گفتم : پر ...
گفتند : خودت ... به اوج ... اندیشیدم !
در ... حسرت رنگ ... گفتم : پر ...
...
گفتند : مگر ... پرنده ای ؟ ... خندیدم
گفتند : تو ... باختی و ... من ... رنجیدم !
در ... بازی کودکان ... فریبم ... دادند ...
احساس بزرگ پر زدن ... را ... چیدم .
...
آن روز ... به خاک ... آشنایم ... کردند
از ... نغمه ... جدایم ... کردند
آن ... باور آسمانی ... از یادم ... رفت
در پهنه این زمین ... رهایم ... کردند !
.
.
.
حالا ... همه ... عزم پر گرفتن ... دارند
دستان مرا ... دوباره ... می آزارند
همراه نگاه مات و ... بی باور من
از روی زمین ... به آسمان ... می بارند
...
گفتند : پرنده ... گریه ام ... را ... دیدند ...
دیوانه خاک ... بودم و ... فهمیدند
گفتم که : نمی پرد ... نگاهم ... کردند !
بر ... بازی اشتباه من ... خندیدند ! ! ! {-60-}
نغمه رضایی
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
کارامروزم نیست که بغض می کنم به حرفهایی که نمی فهممشان!

لج میکنم باخاطره هایی که نمی خواهمشان!

ومی شکنم

زیربارنگاههایی که نمی شناسمشان!

تومی دانی٬

چرافاصله اینهمه دور و

گریه اینهمه فراوان و

خانه اینهمه سوت و کوراست؟

تو می دانی

چه شدراه دریا را گم کردیم؟

چه شدنفسهایمان بوی غربت گرفت؟

ازمن نپرس!!!

من سالهاست تنها چشمان تورا می خوانم.

بامن از دریا

ازباران

ازخواب خوش کبوتران مهاجر

بامن از هرآنچه در سینه داری سخن بگو.

من نیزخواهم گفت.

برایت ازدل بیقرار و

پای جامانده در راه و

خوابهای بی توکابوس و

هرآنچه در سینه دارم خواهم گفت.

خواهم گفت:

عطردریا که در کوچه می پیچد

می فهمم آمده ای.

واعتراف خواهم کرد:

چشمان تو اگر نبود

کافر می شدم به خدایی که سیاه را آفرید!
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/25 - 01:49 ·
3
صوفياجون
صوفياجون
عمر من در خوبان سر رسید {-35-}{-35-}{-41-}
موی من از عشق خوبان شد سفید
صد من چون از کبوتر خانگیست
ناز کردن بر من از دیوانگیست
من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟
جان تقاضا کن که قربانت کنم .{-41-}{-41-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1391/10/24 - 15:15 ·
6
شهرزاد
شهرزاد
عاشق خجالتی
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد . به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد . آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:”متشکرم”.
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش رو کاناپه نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :”متشکرم ” .
روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .
...
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
جغدی روی كنگره‌های قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا می‌كرد. رفتن و رد پای آن را. و آدم‌هایی را می‌دید كه به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می‌بندند. جغد اما می‌دانست كه سنگ‌ها ترك می‌خورند، ستون‌ها فرو می‌ریزند، درهامی‌شكنند و دیوارها خراب می‌شوند. او بارها و بارها تاج‌های شكسته، غرورهای تكه پاره شده را لابه‌لای خاكروبه‌های قصر دنیا دیده بود. او همیشه آوازهایی درباره دنیا وناپایداری‌اش می‌خواند؛ و فكر می‌كرد شاید پرده‌های ضخیم دل آدم‌ها، با ا ین آواز كمی بلرزد. روزی كبوتری از آن حوالی رد می‌شد، آواز جغد را كه شنید، گفت:« بهتر است سكوت كنی و آواز نخوانی. آدم‌ها آوازت را دوست ندارند.غمگینشان می‌كنی. دوستت ندارند. می‌گویند بدبینی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.»
قلب جغد پیرشكست و دیگر آواز نخواند.
سكوت او آسمان را افسرده كرد. آن وقت خدا به جغد گفت: آواز‌‌خوان كنگره‌های خاكی من!
پس چرا دیگر آواز نمی‌خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.
جغد گفت: خدایا! آدم‌هایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.
خدا گفت: آوازهای تو بوی دل كندن می‌دهد و آدم‌ها عاشق دل بستن‌اند...
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
یه روز عشق و دیوونگی و محبت و فضولی داشتن با هم قایم باشک بازی می کردن

نوبت به دیوونگی که رسید همه را پیدا کرد اما هر چه گشت از عشق خبری نبود

فضولی متوجه شد که عشق پشت یه بوته گل سرخ قایم شده دیوونگی رو خبر کرد و

دیوونگی یه خار بزرگ برداشت و در بوته ی گل سرخ فرو کرد صدای فریاد عشق بلند

شد وقتی به سراغش رفتند دیدند چشماش کور شده و دیوونگی که خودشو مقصر

می دونست تصمیم گرفت که همیشه عشقو همراهی کنه و از اون به بعد دیوونگی شد عصای عشق
... ادامه
رضا
CCleaner1.png رضا
فزایش سرعت و بهینه سازی ویندوز با CCleaner
وقتی که ویندوز رو تعویض می کنیم تجربه خوبی داره چون ویندوز سریع تر از قبل کار میکنه سیستم سریع بوت میشه و راحت خاموش میشه . اما مدتی از کار کردن با ویندوز که میگذره حس می کنیم ویندوز کند یا سنگین شده . خب ممکنه دلایل مختلفی داشته باشه جدا از موضوع سخت افزار مثل رم پایین یا سی پی یو ضعیف . اما خب بعد از مدتی که از کار با ویندوز میگذره فایلهای زیادی تو ویندوز ایجاد میشن که نیازی به وجودشون نیست و اگر پاک بشن مشکلی ایجاد نمیشه . یا حتی نصب و پاک کردن نرم افزارهای مختلق تو سرعت ویندوز تاثیر میگذاره . راهکار ساده و بی دردسر برای رفع این مشکل استفاده از نرم افزار CCleaner هست . فقط با چند کلیک سرعت ویندوز رو بهینه کنید و از شر فایلهای اضافی ویندوز خلاص بشین !

مطلب رو مطالعه کنید راه خوبیه من خودم چند وقته از این نرم افزار استفاده میکنم.
... ادامه
[لینک]
Majid
Majid
خعـــلی قبلنــا یه دختـــر بود به نظرم ضایع بود کلاس ســـوم راهنمایـــی همیشه سر ایستگاه مدرســه میــومد نیـگا نیــگا میــکرد مـنو
منـــــم محلش نمیــدادم
چـــن روز پیش رفتــه بودم خــرید یــه شلــوار گرفتــم اومــدم حســاب کنــم یه دختـــر سانتــــی مانتـــال خوش تیپ
خیلی‌ شیک و مجلســــی اومـد گفــت:
آقـــا اجــازه میــدین حســاب کنــم ؟؟؟؟؟
منم که قنـــد تــو دلــم آب شـــده بــود کــــم مونـــده بود ول شـــم کــف مغــازه ولـــی‌ خعلی‌ ریلکـــس گفـــتم :
نه مــرســی‌ مــن کــه شمــارو نمیــشــناســم
گفت خوب اشنـــا میشـــین :)
مـــن : حـالا هـــروخ اشنــا شــــدیم اونوخ
پـــولم دادم آصـــن روم نـشــد دیگــه با بوتیکــــیه چــونه بــزنـــم
اومــد دنبـالــم گـفــت:مــن همــونیــم کــه ســر ایستـــگاه بــچه کــه بــودیم محلــم نمـــیذارشــــتی
یه لحـــظه خــواســتم بگــــم ((مـــن بــه گــــــــور بابام خنـــدیدم همچــی کــاری کــردم ))‌ بـاز خــودم کنتـــرل کردم آخــر یــه لبخنـــد ژکـــوند تحویلش دادم اونــم یه لبخـــند زدو رفــ ســـوار ماشیـــن خیــــلی میلیـــون تومنیــش شـــد و رف
دیدگاه · 1391/10/18 - 02:32 ·
1
Majid
Majid
من به بي ساماني،

باد را مي مانم .

من به سرگرداني،

ابر را مي مانم.



من به آراستگي خنديدم .

من ژوليده به آراستگي خنديدم .

- سنگ طفلي، اما،

خواب نوشين كبوترها را در لانه مي آشفت .

قصه بي سر و ساماني من،

باد با برگ درختان مي گفت .

باد با من مي گفت :

« چه تهي دستي، مَرد!

ابرباورميكرد.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/17 - 21:07 ·
2
Majid
Majid
و چه روياهايي !

كه تبه گشت و گذشت .

و چه پيوند صميميتها،

كه به آساني يك رشته گسست .

چه اميدي، چه اميد ؟

چه نهالي كه نشاندم من و بي بر گرديد .



دل من مي سوزد،

كه قناريها را پر بستند .

كه پر پاك پرستوها را بشكستند .

و كبوترها را

- آه، كبوترها را ...

و چه اميد عظيمي به عبث انجاميد.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/17 - 21:06 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
قبلنا می‌گفتن مرد باید ایستاده بمیرد یا با گلوله سربی توی سینه
مردای امروزم زیر موچین و بوتاکس و پروتز و عمل بینی‌ جون ندن خیلیه !
صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ