Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #بود

Mostafa
Mostafa

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677
Mostafa
Mostafa
اینم از کلیپش :D

صوفياجون
صوفياجون
بود یعنی من امروز پختم از گرما{-169-}{-40-}{-195-}
mehrab
mehrab
ای فرزندان آدم ، ما شما را لباسی که ساتر عورت و زیبنده شماست را برایتان فرستادیم ، ولی برشماباد لباس تقوا که نیکوترین لباس هاست/ ای فرزندان آدم ! مبادا شیطان شما را فریب دهد، همانگونه که پدر ومادرتان را از بهشت بیرون کرد و جامه شان را از تن آنان برکند وزشتی های آنها را درنظرشان پدیدار نمود ، همانا شیطان و بستگانش شما را از آنجا که شما آنها را نمی بینید می بینند، ما شیطان را دوستدار آنان که ایمان نمی آورند قرار دادیم / اعراف آیه های ۲۶ و۲۷
... ادامه
soheil
koleye.jpg soheil
معلم پای تخته داد می زد-صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی ‌آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می زد
برای آن که بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت
یک با یک برابر هست
از میان جمع شاگردان یکی برخاست
“همیشه یک نفر باید به پا خیزد”
به آرامی سخن سر داد
تساوی اشتباهی فاحش و محض است!
معلم مات بر جا ماند
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/14 - 18:29 ·
6
soheil
کبریت.jpg soheil
دخترك برگشت
چه بزرگ شده بود
پرسیدم : پس كبریتهایت كو؟
دخترك نگاهی انداخت ، تنم لرزید...
گفت : كبریتهایم را نخریدند!
سالهاست تن می فروشم!
می خری؟؟؟!!!

به خدا قسم جای دوری نمیرفت اگر گاهی؛فقط گاهی کبریت هایمان را از دست دخترک کبریت فروش
میخریدیم.
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/14 - 18:24 ·
5
✔♥Дℓɨ♥✔
10488374_695481477184949_8749855004322962278_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
عمار: سری به چادر بزن مالک

مالک: می ترسم حرفی بزنم و او را مکدر کنم

عمار: ، علی بیش از همه ی ما تو را دوست دارد

مالک: ای کاش قادر بودم علی را به روزگاری ببرم که مردمش همچون او را می دانستند....

عمار: میرود مالک، میرود...
تا دنیا دنیاست، بنی‌آدم دنبال می گردد....
رضا
رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677
دیدگاه · 1393/04/14 - 04:31 ·
7
...
1354960151777584.jpg ...
Noosha
نداجان smsاتو100بارخوندم وبارهاگریستم
نیماالان تهرانم
صبح میریم رشت
برای تشییع جنازه داییم
دارم دیوونه میشم!
دارم داغون میشم
دیگه صدام درنمیاد!
گلوم خشک شده..
دیگه بسمه
دعاکن بمیرم..
بمیرم ازاین زندگی راحت بشم..
دیشب افطارهمه باهم خونه خالم بودیم
داییمم بود..
صبح راهی رشت شد..بعدسحرعصری خبردادن
تصادف کرده
آخه چقدرماصبروتحمل داریم مگه؟
نیمادعاکن بمیرم..
دیگه طاقت ندارم..
...
نداجان..
چگونه میتوانم
تسلای خاطرومایه آسایه ات رامهیاسازم
آنهنگام
که شروین برادربهترازجانمان
جان بجان آفرین تسلیم کرو
زبان قاصروالکنم
ازتسلادادنت عاجزبود...
حال که
داغ دایی نازنینت نیزبرآن افزود
چسان
این کوه غم راازدوشت برداشته
وبرشانه های مردانه ام بگذارم!
نداجان
همه ترسم اینست
که زبانم لال
ودورازجان
تاب نیاوری این داغ بس عظیم را
وخیلی زوددیرشود...
بارالها
تورا
به مظهرآفرینش علی(ع)
تورابه پهلوشکسته زهرا(س)
تورابه سربی تن حسین(ع)
تورابه این ماه عزیز
تورابه این لحظه های روحانی دم سحر
تورابه این نوای روحانی
این صوت دل انگیز
واین ندای دلنشین
این اذان مقدس
به ندااین عزیز عزیزازدست داده ماصبرعنایت فرموده و
سلامتیش رابه اوببخش
آمین یارب العالمین...
دیدگاه · 1393/04/14 - 04:27 ·
5
...
...
Noosha
نداجان...
تازه داشتم دلخوش میشدم به بهترشدن حالت
که است اومدکه دنیاروروسرم خراب کرد...
نیماگفته بودی آرامشوبهم برمیگردونی..
حالابگوکی میخوادآرامشموبهم برگردونه
اول مادرم
بعدبرادرم
اینم داییم
تصادف کردوفوت کرد!!
نمیدونم چی بگم نداجان
فقط بدون که من شوکم
واشک ازچشمانم
برای این مصائب جاریست
و
خودم آرامشم روازدست رفته میبینم
چطوری میتونم تسلای خاطرت باشم
چطوری؟
.....
zoolal
zoolal
روز خیلی بدی بود
ولی با این حال شب شما خوش باد
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:42 ·
5
zoolal
zoolal
شبی از شبها :
یاد من
-پاورچین پاورچین-
از در خانه برون رفت.
وندانستم کی باز آمد
وکجا بود
آنقدر بو بردم
که تنش بوی دلاویز ترا با خود داشت.
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:35 ·
5
bamdad
bamdad
مرا کجا صدقه کرده ای که مدام بلای بی تو بودن به سرم می آید !
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:24 ·
5
bamdad
bamdad
لغت نامه هاى دنیا را باید آتش زد !
جلوى واژه ى نبودن نوشته اند : “عدم حضور شخصى یا چیزى” ؛ همین !
چقدر نبودن تو را ساده فرض مى کنند ؟!!!!!!!!!!!!!!

{-16-}
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:23 ·
5
bamdad
bamdad
در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگیست ، ورنه با یک استخوان صد سگ رفیقت میشوند
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:18 ·
5
bamdad
bamdad
شبي از شبها تو به من گفتي كه شب باش: من كه شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به اميدي كه تو فانوس شب من باشي

:(
zoolal
zoolal
الهی! ما را پیراستی چنانکه خواستی
الهی! نه خرسندم نه صبور، نه رنجورم نه مهجور
الهی ! تا با تو آشنا شدم ،
از خلایق جدا شدم،
در جهان شیدا شدم، نهان بودم پیدا شدم
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/13 - 20:27 ·
3
zoolal
zoolal
شبها قبل از خواب اين جمله را کامل و تکرار کنيد:
«به خاطر…...... ممنونم.» «امروز به ........… دست يافتم.»
zoolal
zoolal
ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودند.
طناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت.
باید یکنفر طناب را رها می کرد
وگرنه همه سقوط می کردند.
زن گفت من در تمام عمر همیشه عادت داشتم
که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم کنم
و در مقابل چیزی مطالبه نکنم.
من طناب را رها می کنم
چون به فداکاری عادت دارم.
در این لحظه مردان سخت به هیجان آمدند
و شروع به کف زدن کردند
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/13 - 19:51 ·
3
soheil
soheil
Noosha
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
حامد@ پسر تنها
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

داستان غم پنهانی من گوش کنید

قصه بی سر و سامانی من گوش کنید

گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید

شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی

سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی

روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم

ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم

عقل و دین باخته، دیوانهٔ رویی بودیم

بستهٔ سلسلهٔ سلسله مویی بودیم

کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود

یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت

سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت

اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت

یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

اول آن کس که خریدار شدش من بودم

باعث گرمی بازار شدش من بودم

عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او

داد رسوایی من شهرت زیبایی او

بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او

شهر پرگشت ز غوغای تماشایی او

این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد

کی سر برگ من بی سر و سامان دارد

چاره اینست و ندارم به از این رای دگر

که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر

چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر

بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر

بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود

من بر این هستم و البته چنین خواهدبود

پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست

حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی‌ست

قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دویکی‌ست

نغمهٔ بلبل و غوغای زغن هر دو یکی‌ست
رضا
رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677
رضا
14-6-22-04717opl.jpg رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677
bamdad
bamdad
اصلا تو می دانی دوست داشتن یعنی چه؟
تا به حال ساعتِ چهارِ صبح گریه کرده ای؟
آخرین باری که گفتی دوستت دارم؛
عصرِ کدام پادشاه بود؟

تا به حال همه چیزت را باخته ای
طوری که غرورِ بی جانت، آخرین دارایی ات شود؟
یا فقط برای این بخوابی که فراموش کنی؟
بیدار شوی که شاید فراموش کرده باشی؟
بهتر است بیشتر از این
درموردِ بدیهیات بحث نکنیم.

در هر حال، هر کس برای خود اصولی دارد
گاهی غرور، تنها داراییِ یک نفر است، حتی اگر بمیرد.

... بهنود فرازمند ...

{-28-}
دیدگاه · 1393/04/13 - 18:23 ·
5
bamdad
bamdad
زنِ مغرور شعرهای من!
حسرتم را ببین و باور کن . . .
تو اگر در کنار من بودی این همه غم نبود، می فهمی؟ !
مثلا فکر کن تو " آرژانتین " . . .
مثلا فکر کن که من "ایــــــــــــران ". . .
مثلا فکر کن خدا "داور ". . . .
باخت حقم نبود!
می فهمی؟ !!

{-152-}
دیدگاه · 1393/04/13 - 18:17 ·
4
bamdad
bamdad
می شود نوشت اما مطمئن بود آنکس که باید بخواند نمی خواند...
دیدگاه · 1393/04/13 - 18:14 ·
4
صفحات: 117 118 119 120 121

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ