به بچه مردم نخند غصه میخوره

فکر کنم اینم یه جور آرایش باشه

بامداد

یعنی نیست؟!!!!

مثلا یه نوع ماسک صورت واسه تقویت پوست!!!

نمیدونم

ای خزانه شما هم ک سوراخه

تنبیهشون اینه که به ما باید عیدی بدن
یالا یلدا
عیدیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

یلدا خزانه سوراخ نیست خالیه توجه کن

بامداد عیدی بگیریم ازشون

آره
باید عیدی بدن
نفری پنجاه تومن(50هزار تومن) بدن ، بعدش من و تو به شکل کاملا منصفانه با هم تقسیم میکنیم (70من 30تو)

خب قبول 89 درصد من 11 درصد تو

نه دیگه جر نزن
باشه ، یکم سهم تو بیشتر باشه ، فقط واسه اینکه مدیر هستیا
قبوله ، 71 من 29 تو
دیگه نه نگو که معاملمون بهم میخوره
آفرین پسر خوب...

نامرت من دیگه قهرم .

خب اگه قهری که موضوع عوض میشه
100 من 0 تو
فقط یادت باشه بعدش که آشتی کردی دیگه از عیدی خبری نیستا
گفته باشم

مشت تو چشمت

سوغاتی منو ایمیل کن

صدای هیچ کدومتون نمیاد

روح دروغگو این شکلیه

من که معتقد نیستم به روح

واسه همین حرفت دیگه خبری از صدری و هاشمی نیست

اهوم همینطوره
راست میگه
خبرای خوب و دسته اولی واست داشتم ولی حالا که این کار رو کردی باید اونا رو فراموش کنی

باید بریم مشهد اونجا سوغاتی بگیریم

نه بابا خودش میفرسته
یلدا اصلا اونجوری نیستش
مگه نه یلدا؟

جناح چی داداش متین؟

باز کردن نداره دادا تو که باید خب بفهمی نه بابا چه سو تفاهمی

آبجی حالا

منکه اصلا جناحی نمیبینم!
اشتباه میکنی

حالا حق به ما میدی بعد اون اسهایی که بهت فرستادم داداش
من اشتباه هیچوقت نمیکنم

خب الان که اینجا هستی؟
نیستی؟
پس چرا تو کمک نکردی؟!!!
پس فرق من و تو با بقیه چی میتونه باشه؟!!!
پس ما همه مثل هم هستیم ، بنابراین نمیتونیم از کسی خورده بگیریم
اشتباه میکنم؟

خورده نمیگیرم دادا
کمک چشم
ولی کجایند مردان و زنان پر غرور سایت کجایند

فضای مجازی رو ببوسیم بذاریمش کنار

مودم رو بدیم بجاش جوجه بگیریم وی این موضوع رو الکی گفت باور نکنین .

دیالوگهای بهروز وثوقی...
علی بیداری؟
مثه اینکه آره
میخوای بخوابی؟
مارو هوایی نکن مرگ مادرت
یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟
بپرس بابا بپرس
...تو زن داری؟
نه بابا زنمون کجا بود
نامزد داری؟
رفتم سربازی برگشتم حامله بود
پس تو چی داری؟
هیچی جز یه ننه و یه خونه گرویی
یعنی تا حالا عاشق نشدی؟
نه بابا نه قوربونت بیگیر بخواب عشق کودومه انگولکمون نکن نذار یاد چیزایی که نداریم بیفتیم مصبتو شکر هر چی خورده بودیم پرید ما کجاییم تو کجایی
اَی گور پدرت دایی ببین چه آشی برامون پختی
همسفر-1354

پسرعمه: ای بابا هرچی خورده بودیم پرید!
بهروز وثوقی: مصبتو شکر هر چی خورده بودیم پرید!

">مرجان بانو

آقای بامداد دوست نداره من توی پست هاش نظر بذارم.
شرمنده محمد جان.

جالب بودش

خواهشات آبجی خانوم

محمد
خانم من یک ابانی ام ، من هیچ وقت آدم کینه ای ای نیستم
هرجور راحت هستید همون کار رو بکنید
#همشهری

مرجان واقعا خطرناک هستی مراقب بقیه باش

محمد واقعا بریم جایی پناه بگیریم خطرناک شد

پناه چیه برادر من، خودش از دست اسید پاشا فراریه

مرجان بیا پاسخگو باش این محمد راست میگه ؟

همانا آنهایی که تهمت فرار می زنند بدانندو آگاه باشند روزی پایشان ب بیمارستان فارابی باز خواهد شد

معلوم که راست میگم

خب شاید بریم بیمارستان فارابی دکتر رو ببینیم

تو بری اونجا که دیگه کارت تمومه... میگم دکتر جان بیا که برات نمونه آزمایشگاهی آوردم....

دکتر با من رفیقه

خوبه بقیه هم با بازیها آشنا بشن .

تو گروه چی بذارم ؟ گروهه کامپیوتر ؟

آره خوبه .

باشه چشم جناب دکتر

اسمش چیه دقیق ؟

رضا ارسال نمیشه نمیدونم چشه یا از سایته یا از وایمکس خودمه

تست کردم مشکل نداره برو از تو گروه ارسال کن .

باشه

محمد اینها همه دام #شیطان هستن

انقدر میذاریم جلوش تا دندوناش بریزه صندلی مدیریت رو بگیریم ازش

پس واسه صندلی دندون تیز کردین

پس چی فک کردی

برای روشن شدن اذهان شما بگم اصلا به #صندلی اعتقادی ندارم من رو زمین نشستم کارمو انجام میدم

به روح چی ؟

#روح نمیشناسم

به به

امروز رفته بودم بازار
چندتا میفروختن
دیگه دستم پر بود نشد بگیرم
ایشالله دفعه ی بعد واسه تو هم میگیرم...

واقعا همسرش از خودش خیلی سرتره ها

یاد بگیریم در مورد مردم قضاوت نکنیم

سلام علیکم برادر بامداد
ممنون خوبم تو خوبی؟
افلین

منم بد نیستم...

ایشالا که از منم بد نیستم زودی میشی خوب خوبم
بامداد از ندا خبر داری؟

نه اصلأ خبرشو ندارم
چند وقت پیش چند بار بهش زنگ زدم جواب نداد
از اون طرفم داییش که فوت کرده بود مراسمش رشت بود دیگه ، میدونستی که؟
صوفیا زنگ زده بود بهش جواب نداده بود ، بعدش یکی که خودشو دختر عموش معرفی کرده بود بهش اس داده بود ، صوفیا گفته بود که آدرس بدین تا ما هم بیایم ، یجوری محترمانه پیچونده بودش
منم تصمیم گرفتم دیگه بهش زنگ نزنم...

اره خبرشو دارم
اره قرار بود بگه برا مراسم هفتم...همون شبم به صوفیا گفتم پیچونده
منم دیگه زنگ نزدم چون اگر میخواست میتونست لااقل جواب یکی از ما رو بده خبر حالشو بده وقتی دوست نداره دیگه چ اصراریه

منم همینو میگم دیگه
خب میگفت موقعیتش نیست که شما بیاین
اینجوری بهتر بودش که...

والا
اره این حرکتش خیلی بد بود

تازه یه چند بار که بهش زنگ زدم رد تماس داد
من خیلی از این کار بدم میاد
حداقلش میتونست بعدش یه اس بده بگه نمیتونستم جواب بدم
درسته که داغ داره و ناراحت ولی نمیشه که همش ما ازش خبر بگیریم که
حداقل با یه اس میتونست جوابمونو بده که

والا ادم نگرانش میشه لااقل جواب یکیمونو بده اون بیاد از حالش ب بقیه بگه که از دلواپسی در بیایم

شقایق واسه وقتی خوبه همه باشن الان فایده نداره .

حالا شما هم چنتا کپی کنید ماهم بخونیم

دیونه با تو نبودم که با یلدا بودم

منم با شما نبودم ببخشید اگه اینطوری حس کردید معذرت می خوام

پس اینجا طرف صحبتت با کیه زلال حالا ؟ منو گرفتی

من مخاطب خاصی ندارم اگه باعث بهم خوردن آرامش شما میشم اصلا نیام

بازم شروع شد
بابا تو یه چیزیت میشه ها

اینم برای داداش گلم

توخودت گلی وقلبت گلستان

سلام آبجی خوبی ؟؟؟؟؟؟؟
مرسی از خوشآمدگوییت
راستی از گرماچه خبر ؟؟؟