یافتن پست: #بیمار

✲ميــMisS.ArEzoOــس✲
✲ميــMisS.ArEzoOــس✲
یه بیماری جدیدم اومده این روزا به نام خود معشـوق پنداري

یعنی تا دو دقیقه با بعضیا گرم میگیری فک میکنن عاشقشون شدی :|
...
...
نمیدونم
من و
پستای تکراری..
هی سیگار
پشت سیگار
شدم سیگاری
اشکام روگونه هام
بی توجا ری
هوایی شده
دلم انگاری
آره هواتوکرده دلم
کاربری نیست اینجا
خسته شدم ازاین ولنگاری
خاکسترسیگار
منم بی توبیمار
آخه کجاست
این جاسیگاری؟
خاکسترسیگارم
ریخت روفر ش واونوسوزوند
مثل رفتن تو
که دل منو سوزوند..
شباواسه من
همش خوابت میومد
اماحالا
شنیدم به عشقش تاصبح بیداری..
آره پست بده
بیدارباش
فکرکن اصلارفتی سربازی

واسه گماشته ات
شب تاصبح بیداری
بکن بیگاری
خسته شدم
دیگه حتی ازنمیدونم
کاربرای مجازیشو
وپستای تکراری..
نیما
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/26 - 13:42 ·
6
Mostafa
Mostafa
Majid
13920925000218_PhotoA.jpg Majid
بازگشت یکی از مجروحین تصادف گتوند به زندگی/ فرد منتقل‌شده به سردخانه زنده بود

در اتفاقی جالب یکی از کشته‌شدگان تصادف مینی‌بوس در محور گتوند - شوشتر که به سردخانه منتقل شده بود، با بروز علایم حیاتی به زندگی بازگشت.
به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، صبح امروز بر اثر برخورد یک دستگاه مینی‌بوس با تریلر در محور گتوند به شوشتر متاسفانه 12 نفر از سرنشینان این مینی‌بوس جان خود را از دست دادند.

همچنین در این حادثه دلخراش 10 نفر دیگر نیز مصدوم شدند که حال تعدادی از وخیم گزارش شده است.

یکی از اتفاقات جالب توجه این حادثه زنده بودن یکی از مصدومان انتقال داده شده به سردخانه بود.

یکی از این مجروحان حادثه به تصور اینکه بر اثر این تصادف جان خود را از دست داده است توسط نیروهای امدادی به سردخانه منتقل شد اما پس از دقایقی علایم حیاتی در وی تشخیص و از سردخانه به بیمارستان انتقال یافت تا مداوا بر روی این مجروح انجام شود.

به گزارش خبرگزاری فارس، با انتقال مصدومان این حادثه به بیمارستان کار مداوا بر روی آنها در بیمارستان‌های سه شهر شوشتر، دزفول و گتوند در حال انجام است.
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/25 - 20:47 ·
5
NEGAR
NEGAR
یکی از فانتزیای من اینه که بوکسور شم برم مسابقات جهانی،تو فینال بیوفتم با یه اسرائیلی،بجا اینکه انصراف بدم، میرم تو رینگ تلافی این تحریمارو روش دربیارم، لتوپارش کنم جوری که راهیه بیمارستان بشه،بعد من قهرمان شم وقتی که دارن سرود تیم قهرمان ایران قهرمان بمان ایرانو پخش میکنن با یه الکترو اسموک تو گوشه ی رینگ محو شم!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/24 - 15:58 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1387054511894222_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خدانکنه هیچ کس بااین صحنه که عشقش رو تخت بیمارستان باشه مواجه بشه...{-38-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خوندنش حوصله میخواد .. ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﮕﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﻏﻤﮕﻴﻨﻪ{-214-}
bamdad
bamdad
یک نفر گاهی همه کس است ...

برای همین است که دلت

برای همان یک نفر تنگ می شود

این روزها بار عظیمی

بر شانه هایم نشسته

باری بیشتر از توان شانه هایم

مثل الان ...

که تنها نشسته ام

نه اتفاق بدی افتاده ...

نه از دستش ناراحتم ...

نه بیمارم ... و نه ...

ولی از ته دل چیزی کم دارم

ببین ...

دستانت را

حضورت را

خود خودت را کم دارم

نه صدایت را ، آن

هم از فاصله هزار کیلومتری ...!!!
... ادامه
zahra
zahra
ناخدای, باخدای, اقیانوس وجودم...
برایت آرزو می کنم.....
آرزومند هیچ یک از آرزوهایت نباشی...
تکیه گاه هیچ یک از غمهایت نباشی...
زندان هیچ یک از شادیهایت نباشی...
بیمارستان هیچ یک از امیدهایت نباشی...
بزرگراه هیچ یک از بدیهای دنیا نباشی...
بن بست هیچ یک از خوبیهایت نباشی...
آزمند هیچ یک از آزهای بی پایان دنیا نباشی...
آرامستان هیچ قلب پوینده ای نباشی...
و قلب و وجودت هماره سرشار از خوبی و پاکی و جوشش و عشق باشد.....
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/18 - 12:33 ·
5
fereydoun
hamed-fard.jpg fereydoun
حامد فرد: هنوزم تو خیابون دنبال ستگریزه میگردم-
تا دلم واسه بچگی هام تنگ میشه میخندم -
هنوزم تو جیبم خورده جای برگ تراوله- ادامه در دیدگاه ها ..
... ادامه
Noosha
56193149757094616961.jpg Noosha
گاهی خسته می شود .. ..

خسته از سرنگ های بی رحم همیشگی

خسته از انتظار بر روی تخت

خسته از تهوع های بی وقت

خسته از نگاه دیگران

خسته از جمله تکراری "خدا شفا بده

خسته از اینکه صدای بازی بچه ها همیشه آنسوی پنجره است


گاهی با خود می گوید : کِی تمام می شود

بدون آنکه معنیِ "تمام" برایش معلوم باشد
"بیائید برای شفای همه بیماران مخصوصا کودکان دعا کنیم "
{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
بیماری یخچال گرایی چیست ؟!
نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن درب یخچال می‌کند،
در حالی‌ که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا میداند که چه می‌خواهد
از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج میشود
سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می‌گیرد درب یخچال را باز می‌کند،
چیزی بر نمیدارد درب را می‌بندد
این بیماری به وفور در میان متولدین دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به چشم می‌خورد!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/13 - 15:37 ·
6
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
از فانتزیای اصلیم اینه که واسه یه سرماخوردگی ساده برم دکتر یهو بگن بیماری لاعلاج داری و فقط ۱ سال زنده میمونی ! منم ۱۱ماه با این راز تو سینم زندگی کنم تا اینکه یه روز که خیلی اطرافیان یا همکلاسیام اذیتم کردن این راز رو فاش کنم و همه تو بهت و حیرت به هم نگاه کنن و زبونشون بند بیاد … منم در همین حین صحنه رو به سمت نور افق ترک کنم و در نور محو بشم و هرچی صدام کنن و دنبالم بیان بهم نرسن و بقیه ی عمرشونو تو حسرت و غم و احساس عذاب زندگی کنن کصـافـطــا !!!
اخیرا هم به این شکل کاملش کردم :
بعد که ۱سال تموم شد به نحو عجیبی زنده بمونم و قیافه و هویتمو عوض کنم برم تو کلاس به عنوان یه شاگرد جدید بشینم که از خارج اومده ؛ بعد عذاب وجدانشونو ببینم حال کنم !
تخیل در حد جنگ ستارگان هندی !
.
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/13 - 15:15 ·
5
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
تو بیمارستان نشسته بودم یه بچه اومد گفت شما میدونید گوش رو چجوری شست و شو میدن ؟ گفتم کاری نداره که ، گوش رو میبُرن یه نیم ساعت میذارنش تو وایتکس تمیز میشه !
دیدم رنگش عوض شد ، اشک تو چشاش حلقه زد ؛ میخواست گریه کنه ، ترسیدم باباش بیاد فوری از اونجا دور شدم . . .
البته نه اینکه فک کنید من روانیَما ! نـــه ، من فقط مریضم . . .
واسه همین رفته بودم بیمارستان !
::
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
(حتما بخوانید)
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می‌گذشت. فرشته‌ای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی می‌فرمایید؟" خداوند پاسخ داد: "دستور کار او را دیده‌ای‌؟ باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند. دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود. بوسه‌ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند." فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد. "این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید." خداوند گفت : "نمی شود!! چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم. از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد." فرشته نزدیک شد و به زن دست زد. "اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی." "بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده‌ام. تصورش را هم نمی‌توانی بکنی که تا چه حد می‌تواند تحمل کند و زحمت بکشد." فرشته پرسید : "فکر هم می‌تواند بکند؟" خداوند پاسخ داد : "نه تنها فکر می‌کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد." آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد. فرشته پرسید : "اشک دیگر برای چیست؟" خداوند گفت: "اشک وسیله‌ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا‌امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش." فرشته متاثر شد: "شما فکر همه چیز را کرده‌اید، چون زن‌ها واقعا حیرت انگیزند." زن‌ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می‌کنند. همواره بچه‌ها را به دندان می‌کشند. سختی‌ها را بهتر تحمل می‌کنند. بار زندگی را به دوش می‌کشند، ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می‌پراکنند. وقتی خوشحالند گریه می‌کنند. برای آنچه باور دارند می‌جنگند. آنها می‌رانند، می‌پرند، راه می‌روند، می‌دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید. قلب زن است که جهان را به چرخش در می‌آورد زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می‌دانند که بغل کردن و بوسیدن می‌تواند هر دل شکسته‌ای را التیام بخشد. کار زن‌ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان می‌آورند. آنها شفقت و فکر نو می‌بخشند {-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
Morteza
1467202_729500083735466_315381779_n.jpg Morteza
یكى از بهترین دروازه بانان فوتبال جهان دروازه بان تیم ملى اسپانیا «ایكر كاسیاس» است كه در رئال مادرید صاحب ركوردهاى عجیب و غریبى شده، او کاری کرد که کمتر آدم مشهوری چنین می کند!

ظاهراً «ایكر» همراه خانواده اش براى خوردن غذا به یك رستوران رفته بود كه در آنجا با یک نوجوان ۱۳ ساله كه دچار نقص عضو بوده روبه رو مى شود، پسرک بیمار به محض دیدن دروازه بان افسانه اى اسپانیا به سراغ او مى رود و مى گوید:

«آقاى كاسیاس! در روز بازى با پرتغال، تو به این خاطر موفق شدى پنالتى ها را دریافت كنى كه من و بقیه دوستانم در مدرسه بچه هاى استثنایى، برایت دعا كردیم!»

ایكر كاسیاس كه به سختى جلوى اشكش را مى گیرد از پسرک تشكر مى كند و نام و آدرس مدرسه را از او مى گیرد و فردای آن روز، ناگهان «كاسیاس بزرگ» وارد مدرسه مذكور مى شود و در میان بهت و حیرت مسئولان مدرسه - و شادى زاید الوصف شاگردان آن مدرسه - به بچه ها مى گوید:
« من آمدم اینجا تا براى دعاهایى كه در حقم كردین كه پنالتى را بگیرم، شخصا از شما تشكر كنم!» بچه هاى مدرسه كه از خوشحالى سر از پا نمى شناختند، اطراف «ایكر» حلقه مى زنند و با او عكس مى اندازند و امضا مى گیرند.

كه ناگهان یكى از بچه ها به او مى گوید:

« آقاى كاسیاس تومیتونى پنالتى مرا هم بگیرى؟»

ایكر نیز بلافاصله از داخل ماشینش لباس هاى تمرین را درآورده و برتن مى كند و همراه بچه ها به زمین چمن مدرسه مى روند و با هماهنگى مسئولان مدرسه به بچه ها این فرصت را مى دهد كه هركدام به او یك پنالتى بزنند و ...

ایكر كاسیاس دو ساعت و نیم در آن مدرسه مى ماند تا تك تك بچه هاى بیمار آن مدرسه به او پنالتى بزنند.
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
rashidi-vosooghi-entezami1.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
Noosha
db99d38238e62ce195b6ea856fc79d3f-425 Noosha
خـــــــــــــــــــدایا!!!

همه فرشته های معصوم رو از شرِ بیماری نجات بده!

هر لایک = آرزوی شـــــــــــــــــفا برای این کوچولویِ عزیز

♥ همه براش دعا كنین و بگین آمین ♥{-47-}{-41-}
صوفياجون
1457717_448908765220648_860911089_n.png صوفياجون
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ