یافتن پست: #تنم

...
...
آخرشبی خواهم رفت
خواهی دید
آندم است
که
شمع دردست
بدنبالم
خواهی گشت
ونشان ازمن نخواهی یافت!
چراکه من رخت برخواهم بست
زین دنیای فانی
بسوی عدم
آری!
آخرشبی خواهم رفت
وآنشب
مویه خواهی کرد
نبودنم را..
وافسوس
خواهی خورد
رفتنم را...
ولی
آندم
مویه چه سود!!
افسوس
و
هیهات
و
دریغ
آیدت به چه کار
ای
عشق نافرجام من
چه سودت
آخربی من
مرثیه خواندن برمزارم
چه سود
وقتی نباشم
آری!
آندم
اگرتمام شمعهای عالم رابرمزارم
بیفروزی
چه سود!!!!
چوخانه ام
تاریک وسرداست!!!
چه سود!!
آری!
چه سود!!
آخرشبی خواهم رفت!
آخرشبی خواهم رفت!
وتو
رفتنم را
خواهی گریست
آندم
که دیگرنباشم!
ای
عشق نافرجام من
آخرشبی خواهم رفت!
متن بداهه ازنیما
... ادامه
♥هـــُدا♥
47555534876483430855.jpg ♥هـــُدا♥
سوختنم را دیدی و فقط



خندیدی !



نوبت من هم خواهد رسید



دیدارمان به وقت سوختنت !
دیدگاه · 1392/10/24 - 11:26 ·
5
♥هـــُدا♥
hixo2f2x2obveaxytb.png ♥هـــُدا♥
آهای تو

وقتی رفتی

حتی فکر برگشتنم نکن

تو دنیای من هیچ آشغالی رو بازیافت نمیکنن!!!
♥هـــُدا♥
Piano.jpg ♥هـــُدا♥
یک به یک تنهاییم را از حریر وجودم بخوان

من با روح و تنم برایت مینوازم و

به تمام سازهایت میرقصم

تو فقط بخوان ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/19 - 17:58 در Lawless ·
9
پوریا
پوریا
خودم قبول دارم کهنه شده ام ، آنقدر کهنه که می شود روی گرد و خاک تنم یادگاری نوشت ، بنویس و برو .
دیدگاه · 1392/10/19 - 12:09 ·
5
soheil
soheil
تو را خبر ز دل بی‌قرار باید و نیست
غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست


اسیر گریهٔ بی‌اختیار خویشتنم
فغان که در کف من اختیار باید و نیست


چو شام غم دلم اندوهگین نباید و هست
چو صبحدم نفسم بی‌غبار باید و نیست


مرا ز بادهٔ نوشین نمی‌گشاید دل
که می به گرمی آغوش یار باید و نیست
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/19 - 01:11 ·
6
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
آهـــــــــــــــای!!!

انقدـ با تنها گذاشتنمـ با منــ بازیــ نکنـ...

بخوامـ باهاتـ بازیـ کنمـ میشیـ شهرــ بازیــــــ!!!
دیدگاه · 1392/10/18 - 12:39 در Lawless ·
7
رضا
رضا
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت/آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت/جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع/دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است/چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد/خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت

چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست/همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم/خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت

ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی/که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت





غزل شماره ۱۷
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بگذار نگاهت را لمس کنم
عاشق حریر مخملی نگاهتم
باران نگاهت از ابر تنم میریزد
ماه یادگار نیم رخ توست
bamdad
bamdad
گاهی دلم می خواهد خرمایی بخورم و... !

فاتحه ای بخوانم برای خودم...!

شادیش ارزانی انهایی..

که رفتنم را لحظه شماری می کنند....
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/12 - 00:00 ·
6
bamdad
bamdad
هر بار که دلم هوای خدا کرد ...

نه !

هر بار که خدا یاد دلم کرد ،

تنم لرزید ...

نه از خدا !! از خودم ...

که از شیطان هم شیطان تر شدم ...

نگاهم را میدزدم

مبادا چشمم در چشم خدا گیر کند ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/11 - 16:51 ·
7
nafas
nafas
لعنتی...
بند بند تنم پاره شد...
وقتی از غریبه ها شنیدم که چه زیبا بند بند "لباست" را برایش باز میکردی...!
دیدگاه · 1392/10/11 - 14:58 ·
6
bamdad
bamdad
هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/8 - 19:28 ·
10
...
...
دارم ازتو دورمیشم
داره تنهامیشه قلبم
میدونم نبودن تو
جونمومیگیره کم کم
چیزی ازتنم نمونده
بعددل شکستن تو
یه اتاق ساکت وسرد
من وفکررفتن تو
دوستت دارم
دوستت دارم
هنوزعشق منی
میدونم
منوازیادمیبری
بهونه نفس کشیدنم تویی
دوستت دارم
توقلب من فقط تویی
دارم ازیادتومیرم
بی توهرلحظه میمیرم
ته زندگیم همینجاست
بدون اینوکه میمیرم
میگم عاشق توهستم
بی توآروم نمیگیرم
دوستت دارم
دوستت دارم
هنوزعشق منی
میدونم منوازیادمیبری
بهونه نفس کشیدنم تویی
دوستت دارم
توقلب من فقط تویی
... ادامه
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ