شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

soheil

مراحل عشقهای امروزی:

Search . . .
Find . . .
Add . . .
Friends . . .
Like . . .
Cm . . .
Pm. . .
Sms . . .
Tell . . .
Meeting . . .
in a Relationship . . .
Fosh . . .
Dava . . .
Single . . .
Block . .
و این داستان ادامه دارد ...

... ادامه

4 دیدگاه · 1393/05/15 - 00:27 ·

10

soheil

دیگه پست گذاشتن علیه دخترا حال نمیده.....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کاش ميشد با تیر بزنیمشون

8 دیدگاه · 1393/05/14 - 21:15 ·

5

bamdad

"رفتن" !

رفتن که بهانه نميخواهد ،
يک چمدان ميخواهد از دلخوريهاى تلنبار شده و گاهى حتى دلخوشيهاى انکار شده ...
رفتن که بهانه نميخواهد وقتى نخواهى بمانى ، با چمدان که هيچ بى چمدان هم ميروى !

"ماندن" !

ماندن اما بهانه مى خواهد ،
دستى گرم، نگاهى مهربان، دروغهاى دوست داشتنى،
دوستت دارمهايى که مى شنوى اما باور نمى کنى،
يک فنجان چاى، بوى عود، يک آهنگ مشترک، خاطرات تلخ و شيرين ...

وقتى بخواهى بمانى ،
حتى اگر چمدانت پر از دلخورى باشد خالى اش مى کنى و باز هم ميمانى ...
ميمانى و وقتى بخواهى بمانى ، نم باران را رگبار مى بينى و بهانه اش مى کنى براى نرفتنت !

آرى ،
آمدن دليل مى خواهد
ماندن بهانه
و رفتن هيچکدام ......

{-15-}

1 دیدگاه · 1393/05/13 - 21:16 ·

9

صوفياجون

سریال #دایی_جان_ناپلئون هر شب ساعت 7 شبکه #gem میده {-7-}

دیدگاه · 1393/05/13 - 19:49 ·

6

Majid

خشن ترین صحنه تکواندو جهان این کلیپ برای بیماران قلبی و افراد زیر 18 سال توصیه نمیشود

6 دیدگاه · 1393/05/13 - 00:53 ·

10

حمید

شب که می‌شود دلم هوایت را می‌کند. امشب سَری به آسمان دنیا زدم. همین چند لحظه پیش!

نگاهم که به ماه زیبا افتاد، به‌ناگاه به یادت افتادم که چقدر جای صورت آسمانی‌ات بر سینه آبی آسمان خالی است مولاجان!

... ادامه

دیدگاه · 1393/05/11 - 22:22 ·

4

bamdad

آدمهايى هستند در زندگيتان؛

نمي گويم خوبند يا بد..

چگالى وجودشان بالاست...

افكار، حرف زدن، رفتار،

محبت داشتنشان و هر جزئى از وجودشان امضادار است...

يادت نمي رود "هستن هايشان را..

" بس كه حضورشان پر رنگ است و بسیار "خواستنى"...

ردپا حك مي كنند اينها روى دل و جانت...

بس كه بلدند "باشند"...

اين آدمها را، بايد قدر بدانى...

وگرنه دنيا پر است از آن ديگرهاى بى امضايى كه شيب منحنى حضورشان، هميشه ثابت است...

{-39-}

دیدگاه · 1393/05/10 - 21:52 ·

4

صوفياجون

#زنی #را #میشناسم #من
{-41-}

که شوق بال و پر دارد

ولی از بس که پُر شور است

دو صد بیم از سفر دارد

زنی را می شناسم من

که در یک گوشه ی خانه

میان شستن و پختن

درون آشپزخانه

سرود عشق می خواند

نگاهش ساده و تنهاست

صدایش خسته و محزون

امیدش در ته فرداست

زنی را می شناسم من

که می گوید پشیمان است

چرا دل را به او بسته

کجا او لایق آنست؟

زنی هم زیر لب گوید

گریزانم از این خانه

ولی از خود چنین پرسد

چه کس موهای طفلم را

پس از من می زند شانه؟

زنی آبستن درد است

زنی نوزاد غم دارد

زنی می گرید و گوید

به سینه شیر کم دارد

زنی با تار تنهایی

لباس تور می بافد

زنی در کنج تاریکی

نماز نور می خواند

زنی خو کرده با زنجیر

زنی مانوس با زندان

تمام سهم او اینست:

نگاه سرد زندانبان!

زنی را می شناسم من

که می میرد ز یک تحقیر

ولی آواز می خواند

که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد

زنی با اشک می خوابد

زنی با حسرت و حیرت

گناهش را نمی داند

زنی واریس پایش را

زنی درد نهانش را

ز مردم می کند مخفی

که یک باره نگویندش

چه بد بختی چه بد بختی!

زنی را می شناسم من

که شعرش بوی غم دارد

ولی می خندد و گوید

که دنیا پیچ و خم دارد

زنی را می شناسم من

که هر شب کودکانش را

به شعر و قصه می خواند

اگر چه درد جانکاهی

درون سینه اش دارد

زنی می ترسد از رفتن

که او شمعی ست در خانه

اگر بیرون رود از در

چه تاریک است این خانه!

زنی شرمنده از کودک

کنار سفره ی خالی

که ای طفلم بخواب امشب

بخواب آری

و من تکرار خواهم کرد

سرود لایی لالایی

زنی را می شناسم من

که رنگ دامنش زرد است

شب و روزش شده گریه

که او نازای پردرد است!

زنی را می شناسم من

که نای رفتنش رفته

قدم هایش همه خسته

دلش در زیر پاهایش

زند فریاد که: بسه

زنی را می شناسم من

که با شیطان نفس خود

هزاران بار جنگیده

و چون فاتح شده آخر

به بدنامی بد کاران

تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند

زنی خاموش می ماند

زنی حتی شبانگاهان

میان کوچه می ماند

زنی در کار چون مرد است

به دستش تاول درد است

ز بس که رنج و غم دارد

فراموشش شده دیگر

جنینی در شکم دارد

زنی در بستر مرگ است

زنی نزدیکی مرگ است

سراغش را که می گیرد؟

نمی دانم، نمی دانم...

شاعر : #فریبا #شش_بلوکی - از مجموعه شعر شبانه {-35-}

3 دیدگاه · 1393/05/10 - 11:52 در شعر و داستان ·

6

bamdad

جان همه در خطر است،

هر لحظه

هر آن

شاید منفجر شود؛

حالا دیگر تبدیل به یک معضل بزرگ امنیتی شده،

بغض من...

{-38-}

دیدگاه · 1393/05/10 - 11:36 ·

4

رضا

همه خستگی ها یکباره هجوم میارن .

2 دیدگاه · 1393/05/10 - 00:14 ·

11

bamdad

كجا باید رفت؟.....

ز كه باید پرسید؟!!

واژه عشق و پرستیدن چیست؟

جان اگر هست چرا در من نیست؟

من كه خود می دانم ..

راه من راه فناست

قصه عشق فقط یك رویاست....

اه ای راه سكوت...

اه ای ظلمت شب....

من همان گمشده ی این خاکم

به خدا عاشق قلبی پاكم

1 دیدگاه · 1393/05/9 - 23:27 ·

6

✔♥Дℓɨ♥✔

بگیر #فطره ام، اما مخور برادر جان
که من در این #رمضان
#قوتِ_غالبم غم بود...

مهدی اخوان ثالث

2 دیدگاه · 1393/05/8 - 00:42 در دل نوشته ·

11

رضا

#عروس

9 دیدگاه · 1393/05/7 - 14:28 در عكس نوشته ·

11

bamdad

آرامش دل بود به مهمانی او،

مهمان خدا بودیم و دلبسته ی او،

یک ماه ضیافت خداوندی رفت،

ما ماندیم و امید به بخشایش او...

عید همگی مبارک...

{-35-}

3 دیدگاه · 1393/05/6 - 22:11 ·

9

شهرزاد

1 دیدگاه · 1393/05/6 - 15:51 در حیوانات با مزه ·

12

mostafa AZ

حامد@ پسر تنها داش حامد تولد مبارک بویه {-35-}

3 دیدگاه · 1393/05/5 - 04:37 ·

6

رضا

شبتون خوش خسته نباشید .

6 دیدگاه · 1393/05/5 - 02:14 ·

7

حامد@ پسر تنها

اینم #کیک#شکلاتی نوش جان

6 دیدگاه · 1393/05/5 - 01:54 در کیک تولد ·

8

حامد@ پسر تنها

اینم واسه اونا که کیک نخوردن بفرماین نوش جان تولدم مبارک {-7-}

4 دیدگاه · 1393/05/5 - 01:46 در کیک تولد ·

11

حامد@ پسر تنها

رضا
قیافه رضا بد درس کردن کیک تولد من {-7-}

6 دیدگاه · 1393/05/5 - 01:24 ·

8

رضا

حامد@ پسر تنها جان دوست خوب و گرامی تولدت مبارک امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی و زندگی خوبی داشته باشی {-35-}

25 دیدگاه · 1393/05/5 - 00:40 در کیک تولد ·

10

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

مائده

خواهش میکنم کاری نکردم...انشالله همگی {-29-}

1393/05/5 - 01:41

رضا

فید تولد به فنا رفت از دست شماها {-7-}

1393/05/5 - 01:43

حامد@ پسر تنها

{-131-} خوب اینم یه تولد دیگس رضا باور کن {-131-} بفرس خسیس نباش یه چار تر {-131-}

1393/05/5 - 01:45

حامد@ پسر تنها

من حامد تناسب معروفم ای داد بیداد ما خودمون چقا لاغر میکنیما چه خوش سلیقس خدایی خدا خفظش کنه {-105-}

1393/05/5 - 01:53

رضا

پس مبارک باشه {-7-}

1393/05/5 - 01:55

حامد@ پسر تنها

{-132-} {-131-} چقدم به هم میاییم

1393/05/5 - 02:00

حامد@ پسر تنها

نکنه ترانه اینکه صب زنگ زده بود خونه تو بودی ای داد بی داد امروز شدیه بودیم سوژه خونه کلی سر به سرمون گذاشتن ای ابجا نامردا خندیدم حسابی

1393/05/5 - 02:02

حامد@ پسر تنها

گفتن من قصد ازدواج ندارم میخوام ادامه تحصیل بدم {-18-}

1393/05/5 - 02:13

حامد@ پسر تنها

ابجی کوچیکه میگه داداش مگه نمیخوای درستو ادامه بدی مام از همه جا بی خبر قیا فه گرفتیم گفتیم اره چرا که نه اقا پومممممممم همه ترکیدن از خنده

1393/05/5 - 02:15

حامد@ پسر تنها

اقا شوهر نیسسسست نیست {-18-}

1393/05/5 - 02:16

mehrab

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست /سخن شناس نه ای جان من خطا اینجاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمی آید / تبارک ا.. از این فتنه ها که در سر ماست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست / که من خموشم و او درفغان و در غوغاست

... ادامه

دیدگاه · 1393/05/5 - 00:15 ·

3

متین (میراثدار مجنون)

کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو…

... ادامه

دیدگاه · 1393/05/4 - 17:39 ·

8

یافتن پست: #جان

تفکیک

از
تا