Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #جدا

iman
iman
روزی ازم پرسیدی بزرگترین آرزوت چیست ؟
گفتم بر آورده شدن آرزوی تو !
ولی ندانستم آرزوی تو جدایی از من است . . .
دیدگاه · 1392/06/11 - 00:01 ·
7
iman
iman
عشق نفرين شده



هرکس به طريقي دل ما مي شکند بيگانه جدا دوست جدا مي شکند



گر بيگانه بشکند حرفي نيست من درعجبم، دوست چرا مي شکند



* اين داستاني که مي نويسم ، يک داستان واقعي مي باشد.اين داستان را با زبان شخصيت اصلي داستان بيان مي کنم.

من علي هستم ، 24 ساله، ساکن تهران . از آن پسرهايي که به دليل غرور زياد اصلا فکر عاشق شدن به سرم نميزد.

در سال 1375، وقتي در دوره ي راهنمايي بودم با پسري آشنا شدم.اسم آن پسر آرش بود . لحظه به لحظه دوستي ما بيشتر و عميق تر مي شد تا جايي که همه ما را به عنوان 2 برادر مي دانستند . هميشه با هم بوديم و هر کاري را با هم انجام مي داديم . اين دوستي ما تا زماني ادامه داشت که آن اتفاق لعنتي به وقوع پيوست .

در سال 84، در يک روز تابستاني وقتي از کتابخانه بيرون آمدم براي کمي استراحت در پارکي که در آن نزديکي بود ، رفتم . هوا گرم بود به اين خاطر بعد کمي استراحت در پارک ، به کافي شاپي رفتم ، نوشيدني سفارش دادم . من پسر خيلي مغرور و از خود راضي بودم که جز خود کسي را نمي پسنديدم ...
... ادامه
mahya
mahya
خیلی سخته
خيلي سخته كه دلي روبا نگات دزديده باشي

وسط راه اما ازعشق،يه كمي ترسيده باشي

خيلي سخته كه بدونه واسه چيزي نگراني ازخودت مي پرسي يعني،ميشه اون بره زماني؟

خيلي سخته توي پاييزباغريبي آشنا شي اما

وقتي كه بهار شد يه جوري ازش جداشي

خيلي سخته يه غريبه به دلت يه وقت بشينه بعد به اون بگي كه چشمات نمي خواد اونو ببينه

خيلي سخته كه ببيني كسي عاشقيش دروغه

چقدر از گريه اون شب،چشم تو سرش شلوغه

خيلي سخته واسه اون بشكنه يه روز غرورت اون نخواد ولي بمونه هميشه سنگ صبورت

خيلي سخته بودن تو واسه اون بشه عادت
ديگه بوسيدن دستات واسه اون بشه عبادت

خيلي سخته كه دل تو نكنه قصد تلافي تا كه بين دوپرستو نباشه هيچ اختلافي

خيلي سخته اونكه ديروز واسش يه رويا بودياز يادش رفته كه واسش تو تموم دنيا بودي

خيلي سخته بري يكشب واسه چيدن ستاره ولي تا رسيدي اونجا ببيني روزشد دوباره

خيلي سخته كه من وتو هميشه باهم بمونيم

انقدعاشق كه ندونن ديوونه كدوممونيم
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/9 - 01:17 ·
5
NEGAR
NEGAR
این خارجیا یه قاشق شکر میریزن تو قهوه بعد نیم دور میچرخونن میذارن کنار، من صبحا نیم ساعت فقط هم میزنم، بازم وجدانم راضی نمیشه...........
دیدگاه · 1392/06/7 - 12:03 ·
8
...
...
عاشقی مایه درداست
چه هجران چه وصال
خسروازعشق جدانالدو
فرهادجدا{-6-}
iman
iman
س از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم…
می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم…
هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…
تا اینکه یه روزعلی نشست رو به رومو گفت…اگه مشکل از من باشه …تو چی کار می کنی؟… فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم…خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر تو رو همه چی خط سیاه بکشم…علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد…
... ادامه
iman
iman
روزی ازم پرسیدی بزرگترین آرزوت چیست ؟
گفتم بر آورده شدن آرزوی تو !
ولی ندانستم آرزوی تو جدایی از من است . . .
دیدگاه · 1392/06/7 - 00:28 ·
7
iman
iman
من زبان برگ ها را می دانم …
مثلا “خش خش” یعنی “امان از جدایی”
پیش از جدایی از درخت هیچ برگی خش خش نمی کند …
دیدگاه · 1392/06/7 - 00:28 ·
7
iman
iman
شما دخترا خجالت نمیکشید؟!
کلی ظرف هست که باید بشورید اونوخت نشستید اینجا؟
Mostafa
Mostafa
نه از افسانه می ترسم نه از شیطان
نه از کفر و نه از ایمان
نه از آتش نه از حرمان
نه از فردا نه از مردن
نه از پیمانه می خوردن
خدا را می شناسم از شما بهتر
شما را از خدا بهتر
خدا از هرچه پندارم جدا باشد
خدا هرگز نمی خواهد خدا باشد
نمی خواهد خدا بازیچه ی دست شما باشد
که او هرگز نمی خواهد چنین آیینه ای وحشت نما باشد
هراس از وی ندارم من
هراسی را از این اندیشه ام در پی ندارم من
خدایا بیم از آن دارم
مبادا رهگذاری را بیازارم
نه جنگی با کسی دارم
نه کس با من
بگو موسی بگو موسی
پریشان تر تویی یا من
نه از افسانه می ترسم نه از شیطان
نه از کفر و نه از ایمان
نه ازدوزخ نه از حرمان
نه از فردا نه از مردن
نه از پیمانه می خوردن
خدا را می شناسم از شما بهتر
شما را از خدا بهتر
... ادامه
Majid
Vahid-Kharatha-Coming-Soon.png Majid
از همه دنیا بریدم دیـــــــــــــــــــــگـــــه میـــــــــرم برنگردم

از کس و ناکس کشـــــــیــــــدم باز به هیشکی بد نـکردم


شب به شب یادت میفتم پس همین شب ها رو عشقه

خـــــــــــــــــداهم مثل دل من این دل تنها رو عشـــــــقه


ای خدا تنها تو از دردم خبر داری

من که میدونم منو تنها نمیذاری


ای خــــــدا درد منو تنها تو میفهمی

تو خودت تنهایی و تنها رو میفهمی


عاشقی کردم و موندم کسی بامن راه نیومد

به شبای بی ستارم لحظه ای هم ماه نیومد


هرکی یک روزی جداشد با رقیبام هـــمصدا شد

هرکی یک روزی جداشد دل من باز بی نوا شد


دیگه هیچکس رو ندارم خداجون تنها تو موندی

ولی ایکاش دستمو به اونکه رفتـه میرسوندی


اما من حرفی ندارم هرچی قسمت باشه عشقه

اگه خـــــونت دل خونه . تو دلم غـم باشه عشقه


دردمو کاش جز تو به هیشکی نمیگفتم

دستمو میــــگیری صدبارم که می افتم


حالا افتـــــتادم من و دنیـــا ولم کرده

اونکه رفته کاری کن تا زودی برگرده


ای خدا تنها تو از دردم خبر داری

من که میدونم منو تنها نمیذاری


ای خــــــدا درد منو تنها تو میفهمی

تو خودت تنهایی و تنها رو میفهمی
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
!
سالگرد ازدواج

زن:عزیزم امیدوارم همیشه عاشق هم بمانیم و شمع زندگی مان نورانی

باشد.

مرد:عزیزم کی نوبت کیک می شه؟؟

روز زن

زن:عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوسه کافیه!
مرد:خوشحالم تو رو انتخاب کردم آشپزی تو عالیه(شام چی داریم؟)

روز مرد

زن:وای عزیزم اصلا قابل تو رو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم.
مرد:حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می کنی (چه بوی غذایی میاد).

40 روز بعد از تولد بچه
زن:وای مامانی بازم گرسنه هستی (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی!)
مرد:با دهان پر (نه عزیزم ندیدم!راستی عزیزم شیر خشک چرا اینقدر خوشمزه اس!!!)

40 سال بعد

زن:عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم
مرد:یعنی دیگه کیک نخوریم!

2ثانیه قبل از مرگ

زن:عزیزم همیشه دوستت داشتم.
مرد:گشنمه

وصیت نامه

زن:کاش مجال بیشتری بود تا در میان عزیزانم می بودم و نثارشان می کردم تمام زندگی ام را
مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید!

اون دنیا

زن"خطاب به فرشته مسئول:خواهش می کنم ما را از هم جدا نکنید,نه نه عزیزم...خدایا به خاطرمن((و سرانجام موافقت میشه مرد از جهنم بره بهشت))
مرد:خطاب به دربار جهنم:حالا تو بهشت شام چی میدن؟
{-7-}{-7-}{-4-}{-6-}{-12-}{-33-}
MONA
415657_238720222923570_1650234090_o.jpg MONA
هیچ وقت روزی رو که این بلا رو سر ِ این بیچاره آوردم یادم نمیره..
عذاب وجدانی گرفته بودم که بیا ببین :(
iman
iman
یارو دوس دخترش زنگ زده
با گریه میگه پویا میخوان منو از تو جدا کنن
داره واسم خواستگار میاد
پویا نمیدونم قراره چی بشه
وااااای خدای من اگه جوابم مثبت باشه چی؟
هیچ وقت خودمو نمیبخشم !!



من o_O
خواستگار ^_^
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/4 - 23:23 ·
6
iman
iman
هفت شهر عشق ، شهر اول : نگاه و دلربایی ، شهر دوم : دیدار و آشنایی ، شهر

سوم : روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی ، شهر پنجم : بی

وفایی ، شهر ششم : دوری و بی اعتنایی ، شهر هفتم : اشک ، آه ، “تنهایی”
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/4 - 02:14 ·
6
NILOOFAR
NILOOFAR
آرامش، نبودن جدال نيست ؛
تجربه ي حضور خداست،
هميشهبرايت آرزوي آرامش دارم
دیدگاه · 1392/06/1 - 17:03 ·
7
MONA
MONA
آخ آخ..
گلچهره مپرس آن نغمه سرا از تو چرا جدا شد..
گلچهره مپرس پروانه ی تو بی تو کجا رها شد..
مپرس..
مپرس..

[فایل]
♥هـــُدا♥
عکس-های-مجید-خراطها-3.jpg ♥هـــُدا♥
... ادامه
Mostafa
Mostafa
اعتراف میکنم یکی از دوراهی های اصلی زندیگم توی بچگی این بود که هربار بستنی دو قلو میخریدم تو این میموندم که باید با دو دست بگیرم همون جور که به هم چسپیده بخورم یا جداشون کنم اول این یکی بعد اون یکی!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/31 - 02:23 ·
7
Majid
Majid
کاش نمی رفتی...
Morteza
Morteza
از:من خسته ی تنها
به:خدای آسمونها

موضوع نامه همینه:من دوسش دارم خدایا

من اینجانب خسته،زده یک دل رو شکسته

حالا وجدان کثیفم،روبروی من نشسته

من لیاقتی نداشتم،رو غرورش پا گذاشتم

مدعی بودم میخوامش،سنگ شدم تنهاش گذاشتم

اون دلش پیش دلم بود،من دلم پیش خیانت

حرفای اون از ته دل،حرفای من از رو عادت

من یه خائنم که بعدش،از خود دنیا بریدم

این یه اعتراف تلخه،بعد اون خوشی ندیدم

آخ چه عشق ناروایی،آخ چه درد بی دوایی

لایق عشقش نبودم،حق من بود این جدایی

حق اون برزخ و من،لایق شعله ها نیستم

نفرینم نکرد دعا کرد،لایق دعاها نیستم

وسلام خدای خوبم،نامه ی منم تموم شد

هرچی پل بوده شکستم،نمیاد دیگه تموم شد...
... ادامه
Morteza
Morteza
به سلامتی زنجیری که صدسال زیر برف و بارون میمونه
می پوسه ولی از هم جدا نمیشه

امیدوارم بمونیم،بپوسیم ولی از هم جدا نشیم
Morteza
Morteza
سلام دوست دارم
می دونم رفتی و انگار

دل به این جدایی بستی

خوب می دونم توی دنیا

بی تو من یه بی قرارم

حتی یك لحظه نمی خوام چشمامو رو هم بذارم

داری می ری از كنارم

جز تو كه كسی ندارم
خوب میدونم بعد گریه شونه هاتو كم می ارم
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
معصومیت پوست چروکیده ایه که رو بدن آدم میشینه

آدم باید یادبگیره بموقع خودشو از اون پوست جدا کنه

رامیز دایی
دیدگاه · 1392/05/30 - 10:50 ·
8
صفحات: 26 27 28 29 30

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ