یافتن پست: #خانم

Morteza
images.jpg Morteza
بخون خیلی قشنگه;:
یه روز یه مهندس انگلیسی اومده بود برای سیستم تهویه ای حرم اقا امام رضا(ع) که وقتی داشت داخل صحنا رو بازدید میکرد چشمش خورد به پنجره فولاد اقا. رو کرد به مترجمش چرا انقدر اینجا شلوغ و این دستمالها چیه که مردم به اون میبندن؟؟ گفت ما شیعه های ایران هر مشکلی داریم میایم اینجا و این دستمالا رو میبندیم تا مشکلمون زودتر حل بشه. که دیدن مهندس کرواتشو ازگردنش در اورد و بست به پنجره فولاد اقا. که چند قدمی از کنار پنجره دور نشده بودیم که تلفنش زنگ خورد مترجم میگه دیدم مهندس حالش دگرگون شد نمی تونست حرف بزنه بعدازین که حالش بهتر شد گفتم اتفاقی افتاده دستاش میلرزید گفت خانمم بود ما تو خونه یه دختر فلج داریم زنگ زده میگه کجای بهش گفتم چرا گفت یه شخصی اومده بود جلوی در گفت من رضا هستم همسرتون منو فرستاده اومدم دخترتون ببینم برای چند لحضه اومد اتاق بچه یه نگاهی بهش کرد یه دستی رو سرش کشیدو گفت به اقاتون بگید مشکلش حل شد و رفت بعد ازین که برگشم اتاق بچه دیدم ایستاده رو جفت پاهاش داره راه میره این اقا کی بود فرستادی وقتی رفتم جلوی در رفته بود ..السلام علیک یا امام رضا ..
... ادامه
رضا
رضا
واقعا جوانان نمیدونم را چه شده ؟ فید رو نگاه میکنی فلسفی و سنگین نظرات رو باز میکنی پارتی و رقص {-7-}
Mohammad
pesarkhob.jpg Mohammad
همیشه وقتی از حجاب وحیا حرف میزنیم از خانم ها میگیم ...

از چادری ها میگیم....

اما امروزمیخوام بگم...

سلامتی پسری که سَرشو خم میکنه تا سنگ فرش خیابونا ،

نه رودروی ناموس مردم....

سلامتی اونی که نه مدونا میشناسه نه شکیرا والیزابت تیلور ...

دختر رویاهاشم سلنا گومز نیست...

سلامتی اون مردی که وقتی تو تاکسی میبینه دوتا خانم نشسته نمی ره وسطشون بشینه...

سلامتی اون پسری که نماز اول وقتش حجته...

سلامتی هرکی که پیشش،روبروش ،کنار دستش

تو کلاس با امنیت میشینی و انگار نه انگار کنارش دختر نشسته...

سلامتی اون پسری که بعد امتحان نمیره پیش همکلاسی های مونث وبگو بخند رابندازه

به بهانه ی امتحان...

سلامتی اون پسری که حاضره دخترا بهش بگن مَریض ولی اون وا نده...

سلامتی اون آقایی که ظهر تو دانشگاه پشت کفشاشو خم میکنه

وآستیناش بالا وآب میچکه

جوراباشم از جیباش آویزونه

مهم نیست دخترای جفنگ دانشگاه مسخرش کنن

سلامتی هرچی پسرخوب این جوریه ...
... ادامه
√√★nima★√√
mainthb.jpg √√★nima★√√
اﯾﻦ ﮐﻮدک ﺑﺎ ﭼﻬﺮﻩ ای ﻋﺠﯿﺐ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻂ واﻟﺪﯾﻨﺶ در ﻣﺸﻬﺪ رﻫﺎ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ و ﭘﺲ از آن ﺑﻪ ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﺗﺮﺑﺖ ﺟﺎم ﺳﭙﺮدﻩ ﺷﺪﻩ . ﻧﺎﻣﺶ ﺑﺎﺑﮏ اﺳﺖ و در ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﯾﮏ زن ﺧﯿﺮ و ﻧﯿﮑﻮﮐﺎر ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺎﻧﻢ ﺷﯿﺦ اﺣﺪی ﻗﺼﺪ دارد ﺑﺮای ﮐﻤﮏ ﺑﻪ او اﻗﺪام ﮐﻨﺪ. او ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮏ ﺟﺮاﺣﯽ زﯾﺒﺎﯾﯽ را ﺑﺮای اﯾﻦ ﭘﺴﺮ ﺧﺮاﺳﺎﻧﯽ دادﻩ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ دﮐﺘﺮ ﻫﺎ ﺑﺮای اﯾﻨﮑﻪ ﻇﺎﻫﺮی ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﻮدﮐﺎن ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ 13 ﻋﻤﻞ ﺟﺮاﺣﯽ زﯾﺒﺎﯾﯽ دﯾﮕﺮ اﺳﺖ. او ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻤﻞ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﻬﺮان ﻋﺰﯾﻤﺖ ﮐﺮدﻩ. ﺗﺼﺎوﯾﺮی از اﯾﻦ ﮐﻮدک ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻬﺮﻩ ای ﻋﺠﯿﺐ از ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻃﺮد ﺷﺪﻩ را در اﯾﻦ آﻟﺒﻮم ﺗﺎپ .ﻧﺎپ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ{-38-}
دیدگاه · 1393/07/13 - 15:44 ·
3
رضا
رضا
مدت خدمت از ابتدای سال 94 به 24 ماه افزایش پیدا میکنه .
علی
علی
فردای ثبت نام دانشگاه رفتم سایت برای انتخاب واحد دیدم همه واحدها پره و واحد ها رو مثل قوم تاتارها غارت کردن...از روز اضافه ظرفیت تا الان دو روزه پا کامپیوتر نشستم وکمین کردم تا یه کلاس انقلاب اسلامی پیدا کنم،تا یه ظرفیت خالی پیدا می شه و میام انتخاب کنم دو ثانیه ایی پر میشه ،دانشگاه نیست که ....همه مثل مردم سومالی نیازمند واحدن...دعا کنید چند تا واحد خالی پیدا شه...دارم پا کامپیوتر کور میشم
... ادامه
Mohammad
1411547551871119_large.jpg Mohammad
آقا اصلا دین رو میذاریم کنار
بیا اصلا قرآن رو میذاریم کنار
حجاب یه مساله عقلیه!
هر عقل سالمی میتونه قبول کنه
به یه خانم بگو حاضری شوهرت 99% عشقش مال تو باشه 1% واسه یه زن دیگه؟!
کسی هست بگه حاضرم؟!
پس همونطور که دوس داری شوهرت عشقش مال تو باشه
جوری ازخونه بیرون نرو عشق شوهر مردمو بدزدی!
یه جور لباس نپوش آرایش نکن که 1% عشق یه مردو مال خودت کنی
زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از آن هویدا باشد!
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/2 - 15:29 در حسینیه ·
8
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
علی
علی
فردا ثبت نام دانشگاهمه بچه ها !!!!از استرس خوابم نمیره
صوفياجون
صوفياجون
{-7-}{-7-}{-18-}{-18-}
عروس خانم دوشیزه shirin_sooskesiah آیا وکیلم شما را به مهر : یک وبکم / سند یک سایت اختصاصی دات کام / یک مودم aDSL / اینترنت پر سرعت به اندازه طول عمر نوح! / LCD و شمعدان / یک هدست بیسیم / چهارده روم اختصاصی به نیت .../ پنج گیگا بایت میل باکس اختصاصی به نیت پنج ... / به عقد دائم آقای : feri_ferferi در بیاورم؟ جمعیت : عروس رفته آف هاش چک کنه!! حاج آقا : برای بار دوم آیا وکیلم؟ جمعیت : عروس رفته ویروس کش آپدیت کنه! حاج آقا : BUZZ و برای بار سوم خفم کردی آیا وکیلم؟ عروس با اجازه بزرگترهای ROOM بله
bamdad
bamdad
گاو ما ما مي کرد گوسفند بع بع مي کرد
سگ واق واق مي کرد
و همه با هم فرياد مي زدند حسنک کجايي
شب شده بود اما حسنک به خانه نيامده بود.حسنک مدت هاي زيادي است که به خانه نمي آيد.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جين و تي شرت هاي تنگ به تن مي کند.او هر روز صبح به جاي غذا دادن به حيوانات جلوي آينه به موهاي خود ژل مي زند.
موهاي حسنک ديگر مثل پشم گوسفند نيست چون او به موهاي خود گلت مي زند.
ديروز که حسنک با کبري چت مي کرد .کبري گفت تصميم بزرگي گرفته است.کبري تصميم داشت حسنک را رها کند و ديگر با او چت نکند چون او با پتروس چت مي کرد.پتروس هميشه پاي کامپيوترش نشسته بود و چت مي کرد.پتروس ديد که سد سوراخ شده اما انگشت او درد مي کرد چون زياد چت کرده بود.او نمي دانست که سد تا چند لحظه ي ديگر مي شکند.پتروس در حال چت کردن غرق شد.
براي مراسم دفن او کبري تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود اما کوه روي ريل ريزش کرده بود .ريزعلي ديد که کوه ريزش کرده اما حوصله نداشت .ريزعلي سردش بود و دلش نمي خواست لباسش را در آورد .ريزعلي چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت.قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد .کبري و مسافران قطار مردند.
اما ريزعلي بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل هميشه سوت و کور بود .الان چند سالي است که کوکب خانم همسر ريزعلي مهمان ناخوانده ندارد او حتي مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله ي مهمان ندارد.او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سير کند.
او در خانه تخم مرغ و پنير دارد اما گوشت ندارد.
او کلاس بالايي دارد او فاميل هاي پولدار دارد.
او آخرين بار که گوشت قرمز خريد چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنياي ما خيلي چوپان دروغگو دارد به همين دليل است که ديکر در کتاب هاي دبستان آن داستان هاي قشنگ وجود ندارد

:(
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلام دوستان سلام خوبین انشالله ؟!!!
Mohammad
a41223951242013102a.jpg Mohammad
رنگ خدا (مجید مجیدی)محمد :معلمون میگه خدا شما نابیناها رو بیشتر دوست داره چون نمی بینید. ولی من گفتم خانم اگه مارو دوست داشت چرا ما رو نابینا کرد تا اون نبینیم. بعد گفت "خدا دیدنی نیست ولی همه جا هست. می تونید اون حس کنید. گفت شما با دستاتون میبینید." حالا من همه جارو می گردم تا یه روزی بالاخره دستم به خدا بخوره! اون وقت بهش میگم، هرچی تو دلم هست بهش میگم.
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
دوستان سلام به روی ماهتون ؟ چگونه اید ؟؟؟؟؟؟؟؟!
Mostafa
Mostafa
واقعاً دلم برای جنیفر لارنس سوخت :(
رضا
14-8-31-161828catherine-ashton-1.jpg رضا
دیدگاه · 1393/06/9 - 17:48 در وبگردی ·
6
صوفياجون
10606088_1487220364867008_7726392392403689895_n.jpg صوفياجون
صوفياجون
صوفياجون
یه چیز جالب میخواستم تاریخ بیام اووومدم یا نیومدم شایدم اصن یادم نبودش ولی الان میگم من 91/6/2 شدم و الان سه سال یه هستم {-7-}{-7-}{-41-}{-41-}{-41-}{-21-}{-21-}{-21-}{-37-}{-37-}{-37-}{-7-}{-29-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
شهرزاد @ElHaM14 ıllı YAŁĐA ıllı Morteza حامد@ پسر تنها bamdad صوفياجون @tarane رضا mostafa AZ iman @Ruby mostafa AZ دوستای مهربونو خوبم واقعا از همتون ممنونم از اینکه ب یادم بودین{-180-}از اینکه این همه مهربونین{-171-}امیدوارم بتونم براتون دوست خوبی باشم این همه لطفو مهربونیتونو جبران کنم{-137-}بازم ممنونم از تک تکتون{-97-}ی بوس (البته برا اقایون شاهینو میفرستم) از همتون {-49-} با ی قلب خوشکل{-253-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
زن به شوهرش : از دست اين مامانت خسته شدم ، بهم توهين كرد ... شوهر : مامانم كه 3 ماهه مسافرته ، چطور توهين كرده؟! زن : پستچي نامه آورد ... منم خوندم ، خوندم ، خوندم ، تهش نوشته بود ، فضول خانم ، اگه سيرخونديش ، بده پسرم بخونه{-13-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
سوهان فروشای قم فکر میکنن اگه اسم سوهانشون حاج فلانی و پسران نباشه . . . . . . . . ما فکر میکنیم کار حاج خانم و دختراشه {-7-}
حمید
525401_0VJg0KIT.jpg حمید
مَحرم تن بودن، با مَحرم دل شدن تفاوت دارد …



بادی که بوی پیرهنت را میاورد

ده درصدش هواست ، نود درصدش شراب !
حمید
525401_rV6mQq7Z.jpg حمید
او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را می‌خواند
اگر هیچکس نیست، خدا که هست . . .

خدایا منو بغل کن .....
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ