یافتن پست: #خداوند

NILOOFAR
NILOOFAR
سنگینی باری که خداوند بر روی دوش ما می گذارد آنقدر نیست که کمرمان را خرد کند آنقدر است که ما را برای دعا کردن به زانو در آورد
دیدگاه · 1392/06/1 - 17:00 ·
6
NILOOFAR
NILOOFAR
همه افراد خوشبخت خدا را در دل دارند، پس تو را چه غم که اینقدر احساس تنهایی می کنی، بدان در تنهاترین لحظات و در هر شرایط، خداوند با توست
دیدگاه · 1392/06/1 - 16:59 ·
6
NILOOFAR
NILOOFAR
رسیدن به خداوند ،

با او بودن در تمام ابعاد زندگی است
دیدگاه · 1392/06/1 - 16:56 ·
5
NILOOFAR
NILOOFAR
دیوارهایی را که دور خود کشیده ای خراب کن تا آزاد شوی . تا همه آسمان و ستارگان از آن تو شود و بتوانی جرعه ای از جام عشق ، حقیقت و خداوندی سرکشی .
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/1 - 16:53 ·
5
NILOOFAR
NILOOFAR
* با تمام وجود در این لحظه زندگی کن تا این لحظه دروازه ورود خداوند شود . اگر دست از گذشته و آینده برداری فقط خدا باقی می ماند .
دیدگاه · 1392/06/1 - 16:52 ·
5
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
خداوندا راستی!

اگر من نبودمـ...؟

با اینـ همهـ غمـ چه میکردی؟
دیدگاه · 1392/05/30 - 22:03 ·
4
NILOOFAR
NILOOFAR
آنهایی که به بیداری خداوند اعتماد دارند ، راحت تر می خوابند . . .
NILOOFAR
NILOOFAR
خداوند نور است و جایی که نور هست تاریکی نیست ؛

چشم و دلتان روشن
NILOOFAR
NILOOFAR
قشنگترین عکسها در اتاقهای تاریک چاپ میشوند . هر وقت در تاریکترین نقطهی زندگیت قرار گرفتی بدان خداوند در حال خلق زیباترین تصاویر زندگیت است . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 17:01 ·
7
NILOOFAR
NILOOFAR
::
در مورد خداوند هرگز یک چیز را فراموش نکنیم !
هرگز نباید بگویید خدا ما را فراموش کرده ، یا تنها گذاشته
هرگز فکر نکنیم که او مراقب ما نیست .
به یاد داشته باشیم که او همواره شما را با دست راست خود نگه داشته است .
::
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 17:01 ·
7
NILOOFAR
NILOOFAR
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ گفتند: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪا ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﯾﻦ بندﮔﺎنت چه ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟


ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺗﻼﻓﯽ ﮐﻨﻨﺪ


ﺍﻣﺎ بخاطر ﻣﻦ، ﻣﯽ بخشند...
... ادامه
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 00:01 ·
2
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 00:01 ·
1
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/29 - 23:44 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
656739_HmS6MZPb.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دیدگاه · 1392/05/28 - 07:06 ·
5
MahnaZ
MahnaZ
کلامی از

اگر#پيامبرهم باشد از آسوده نیست، زیرا :
اگر کند، می‌گویند است !
اگر کند، می‌گویند است!
اگر کند، می‌گویند می‌کند!
اگر باشد، می‌گویند است!
اگر و باشد می‌گویند است!!!
اگر ‌آوری کند، می‌گویند و ..!
اگر برآرد و شب‌ها بخواند می‌گویند !!!
و اگر نکند میگویند و .....!!!
لذا نباید بر و کرد
و جز از#خداوند نباید ازکسی .
پس آنچه باشید که .
باشید ؛ مهم نیست که این چگونه شود.
MahnaZ
MahnaZ
خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که:
دنیایشان را برای دین شان میفروشند،
نه دین شان را برای دنیایشان

دیدگاه · 1392/05/26 - 01:16 ·
8
MahnaZ
MahnaZ
انتخاب با توست، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان
یا بگوئی : خدا به خیر کنه، صبح شده ...
__________________________________________
به هر كاری كه دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید،
زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است.

دیدگاه · 1392/05/25 - 18:49 ·
5
مائده
40a02d0786a4.jpg مائده
نگاه ها به ابراهیم و آتش بود. در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد
و بر می گشت از او پرسیدند: ای پرنده چه کار می کنی؟
پاسخ داد با نوک خود آب روی آتش میریزم
گفتند: حجم آتش زیاد است
من نمتوانم آتش را خاموش کنم اما آب را می آورم تا آن هنگام که
خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو چه کردی؟
پاسخ دهم: هر آن چه را که از توانم بر می آمد... .
ابراهیم زمان در چاه غیبت گرفتار است
اما بزودی یوسف زمان خواهد آمد.....
و مرا خواهند پرسید : و تو چه کردی ؟
زلال میشوم اما...
تو را
نمی بینم
Morteza
Morteza
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت !
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد !
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد !

دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/24 - 11:47 ·
3
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
خداوند زمین را آفرید و گفت:
به به چه زیباست. سپس مرد را آفرید و گفت :جانمی این دیگه آخرشه!
و بعد هم زن را آفرید و با کمی اخم گفت :اشکالی نداره آرایش میکنه
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/21 - 22:05 ·
1
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
دخترا نيان پايين خواهشن ،
دو کلوم با پسرا صحبت کنيـــــــــم
زود برميگرديم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خداوندا ما پسران پاک و معصـــــــــــــوم را از شر وجود دختران مصون بدار...
خداوندا توطئه دختران را به خودشان بازگردان...
خداوندا صبري به ما ساده دلان عطا فرما چندين برابر صبر ايوب تا بتوانيم دختران رو تحمل کنيم...
لال از دنيا نري بلندتر بگو آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآمين

منو اخفال کردن این پستو گذاشتم وگرنه من همه ی دخترا رو دوس دارم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/21 - 21:55 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
دختر چیست ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دختر موجودیست زیبا ودوست داشتنی که خداوندبرای حفظ آرامش پسرهااونارو آفریده وکسی جزدخترا نمیتونن پسراروتحمل کنن.
چیه؟؟؟
انتظار داشتی ازشون بدبگم ؟؟؟؟
برو داداش ما از اوناش نیستیم
... ادامه
صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ