یافتن پست: #خوردن

ıllı YAŁĐA ıllı
3ae027910fdfd6b59d4ced7b54d15317.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
رضا
5 2
یکی از بهترین بازیهای جام جهانی بود .

... ادامه
4 دیدگاه · 1393/03/31 - 01:30 در ورزش ·
4
صوفياجون
صوفياجون
کلاغ غذا نداشت تا جوجه هاشو سیر کنه ، گوشت بدن خودشو میکند و میداد به جوجه هاش میخوردند زمستان تمام شد و کلاغ مرد! اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند: آخی خوب شد مرد ، راحت شدیم از این غذای تکراری!
این اسا واقعیت تلخ روزگار ما !..............{-60-}{-60-}{-60-}
غزل
غزل
دلم تنگ میشه برای بهانه های شیرین درس نخوندن...
برای پیچ پیچ های نیمکت آخرکلاس ....
برای مسخره کردنا و ادای معلمارو در آوردن...
برای یواشکی خوراکی خوردنا پشت سر جلوییت...
برای خوابیدنای سر زنگ فکری (عربی) !!!
دلم تنگ میشه برای چشم تنگ کردنا وقتی که ناظمو میدیدیم تا مداد چشامونو نبینه..!
برای بزن برقصای تو کلاس و حیاط...
برای دردو دل کردنامونو اشک ریختنای بیخودیمون!
دلم تنگ میشه حتی برای دعواهامون.......اونم سر چیزای بیخود!
دلم تنگ میشه واسه شب امتحانامون! که با sms معلم بدبختو به فحش میکشیدیم!
دلم تنگ میشه برای پیچوندن مدرسه به بهانه ی عیدوچهارشنبه سوری...
دلم تنگ میشه برای زنگ تفریحامون......
برای پاتوقمون تو پشت حیاط مدرسه......
برای خندیدنای از ته دلمون.....

حسودیم میشه بهه هیاهوی (خانم نخوندیم)ها...

چقد سخته دل کندن از دوستات...
چقد سخته دیگه نتونی هرروز ببینیشون..


مدرسه...دلم برات تنگ میشه...! خیلی.......
... ادامه
MONA
10377028_889445197736549_8988708266011244655_n.jpg MONA
تربچه: دوست کبد و روده‌ها
تربچه دوستدار واقعی سلامت دستگاه گوارش است. به خاطر اینکه می‌تواند ترشح صفرا را افزایش دهد. همین موضوع هم باعث سم‌زدایی و تمیزی کبد و کلا بدن می‌شود. ترکیبات موجود در تربچه همچنین باعث تخلیه‌ی صفرا به سمت اثنی‌عشر می‌شوند که همین کار باعث بهبود عملکرد کیسه‌ی صفرا می‌شود. نتایج پژوهش‌هایی که روی حیوانات انجام شده است نشان می‌دهد که تربچه و حتی برگ‌های آن حاوی ترکیبی است که می‌تواند فعالیت روده را افزایش دهد. این سبزی غده‌ای کوچک سرشار از فیبر است که تأثیر مثبتی روی عملکرد روده‌ها و دفع راحت دارد. توجه داشته باشید امکان دارد مصرف تربچه برای افرادی که از بیماری کولون (روده‌ی بزرگ) رنج می‌برند ناراحتی ایجاد کند.

تربچه خواص دیورتیک دارد
اگر مدتی است احساس می‌کنید کلیه‌هایتان به اندازه‌ی کافی کار نمی‌کند و به اندازه‌ی کافی ادرار دفع نمی‌کنید تربچه را دریابید. تربچه باعث افزایش میزان ادرار شده و کلیه‌ها را تمیز می‌کند.

این سبزی کوچک حاوی میزان زیادی پتاسیم (243 میلی‌گرم در 100 گرم) می‌باشد که باعث افزایش دفع ادرار می‌شود. از آنجایی که میزان سدیم تربچه اندک است خاصیت ادرارآوری و سم‌زدایی آن بیشتر می‌شود. پس خودتان را از این نقل‌های خوش‌رنگ محروم نکنید.

تربچه برای کنترل کلسترول خون
اگر نمی‌دانید چگونه چربی خونتان را کنترل کنید و بعد از هر وعده‌ی غذایی دلتان شور می‌زند تربچه را دریابید. مواد غذایی سرشار از فیبر مانند تربچه (1.6 میلی‌گرم در هر 100 گرم) نقش مثبتی در کنترل کلسترول خون دارد. علاوه بر این، همان‌طور که گفتیم تربچه تأثیر زیادی روی عملکرد کبد دارد. باید بدانید که حدود 80 درصد چربی خون از همین کبد تولید می‌شود. اگر کبدتان درست کار کند بدون شک به راحتی می‌توانید کلسترول خونتان را کنترل کنید. در نهایت اینکه باید بدانید نتایج یک پژوهش چینی نشان می‌دهد که تربچه حاوی آنتی‌اکسیدان‌هایی است که قادرند میزان کلسترول، تری‌گلیسیرید و همچنین قند خون را کاهش دهند.
توجه داشته باشید که صرفاً با مصرف تربچه نمی‌توانید میزان کلسترول خونتان را تنظیم کنید به خصوص اگر دچار مشکل چربی خون بالا باشید. باید یک تغذیه‌ی سالم و سرشار از سبزیجات دیگر و همچنین غلات کامل داشته باشید.
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلام دوستان
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1364931511202731_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مَنْ و تو همآنْ آدمْ و حوّآے مُدِرنیمْ که دلمآنْ مےْخوآهد شریکْ شَویمْ بآ هَمْ در خوردنِ یک سیبْ حتّے اگر رآنده شویمْ از اینجآ...!!!
دیدگاه · 1393/03/14 - 00:03 ·
9
Noosha
images.jpg Noosha
@tarane
صدای بهم خوردن بال معصوم فرشته ها می آید انگار آمدن تو نزدیکست. لمس ِبودنت مبارک ک ک
{-256-}
تولد ترانه جونه

تولدت مبارک ک ک ک ک ک{-220-}{-217-}
{-224-}{-241-}
{-224-}{-221-}
{-222-}
{-216-}
{-241-}
رضا
رضا
کل روز فقط 2 تا دیدگاه ؟ راضی نیستم ازتون فعالیت کم شده شما که اینطور نبودین :)
✔♥Дℓɨ♥✔
10329274_506043132831311_7064950682561031867_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
: آب خوردن توو آب‌خوری ‌ها چقدر سخته!

: برای آب خوردن لازم نیست بیای بالا، از زیر بخور!
.
.
.
لوک خوش‌شانس
... ادامه
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
20دليل كه به دختر بودنتان افتخار كنيد

۱- هيچ وقت مجبور نيستي به تعداد موهاي سرت بري خواستگاري.

كافيه فقط يه “بله” كوچولو بگي اونم با هزار منت و ناز و كرشمه.

۲- به سادگي آب خوردن مي توني چند تا پسر رو تو كوچه به جون هم بندازي.

(روشش رو خود خانما بهتر مي دونن.پس نيازي به نوشتن نيست!!)

۳- هيچ موجود ديگه اي مثل تو تا اين حد ريزبين و بادقت نيست كه در يك نگاه،

مارك كفش زري خانم يا مدل موهاي كبري جونو بفهمه.

۴- خوب مي توني نقش بازي كني.

۵- آنقدر زود همه چي رو مي گيري كه شش سال زودتر از اقايون به تكليف

مي رسي.

۶- بزرگترين پوئن:خيالت از بابت سربازي راحته!صد سال سياهم كه دانشگاه قبول ن

شي ككتم نمي گزه.

۷- تو اماكن عمومي با خيال راحت مي توني جيغ و داد راه بندازي چون به هر حال

كي وجودشو داره كه رو يه دختر صداشو و احيانا خدايي نكرده دستشو بلند كنه؟!!

۸- در تاريخ جهان به زيركي معروفي.

۹- مي توني هزار بار هم فيلم رومئو و ژوليت رو ببيني و باز گريه كني.

۱۰- و مهم تر اينكه هيچ وقت از گريه كردنت خجالت نمي كشي.

۱۱- يه چيز باحال:هم دامن مي پوشي و هم شلوار!

۱۲- بهشتم كه زير پاي امثال ماست.

۱۳- فقط تويي كه مي دوني بوي خاك بارون زده تو شباي پاييزي چه جوريه.

۱۴- از قديم گفتن:پشت هر مرد موفقي زني باذكاوت بوده.

۱۵- هيچ كي نمي دونه دقيقا تو فكرت چي مي گذره؟فرويد، پدر روانشناسي جهان

گفته:بزرگترين سوالي كه هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ ان را نيافته

ام اين است كه يك زن چه مي خواهد؟

۱۶- چند تا از جنگ هاي بزرگ تاريخ جهان به خاطر عشق شديد مردها به جنس

تو بوده.

۱۷- نماد الهه عشق، زيبايي، جنگ و عقلانيت در يونان باستان به شكل زنه.

۱۸- يادت باشه كه خداوند، تمام جهان رو به خاطر بركت وجود يك زن افريد.

(خانم فاطمه زهرا)

۱۹- با اينكه از مردا ضعيف تري ولي لازم نيست صدتا كلاس كاراته و تكواندو و از اين

جور چيزا بري…به يه چنگ و گيس كشي بسنده مي كني.

۲۰- هزار جور مدل خنده ،داري كه هر كدوم رو يه موقع تحويل بقيه مي دي.
... ادامه
zoolal
zoolal
چندتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه :
- اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل ...
- خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب ...
- کار گروهی در هنگام امتحان ....
- حرف زدن بدون تکون خوردن لب ...
- حضور در زمان غیبت ....
- توانایی خواندن مطالب کل ترم در کاغذی به ابعاد 4 در 4 سانتیمتر
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/3 - 15:58 ·
4
Noosha
happy-birth-19.gif Noosha
مائده

خوشــ اومـــ ـــدینــــ
امــ ــروز 30 اردیــــبـــهشتــــ ــه
تـــ ـــو لـــ ــد مـــ ــآئــ ــد جــ ــونـ ـهـ
حــ ـــآلـ ـا مــ ــنــ واســ ــش جشنــ مـ ـیـ ـگـ ـیرمــ

مـــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــآئــــــــــــــ ــــــــــــــد ـهـ تــــ ـــولـــ ــدتـــــ مبــ ــارکـــــــــ
ایـــ ـــشــــ ـــآلا 10000000000000000000000ســـ ـــالــــ ـــهـــ شیـــــ

شـــــکـمــوا واســـه خوردنـــ اومدینــــ همشــــ{-212-} پاشینــــ اولــــ برقصینــــ....{-130-}
{-220-}
{-213-}
zahra
zahra
دیدگاه · 1393/02/29 - 09:30 ·
4
Mohammad
Mohammad
دیگه آخرین راه حل که واسه لاغری به ذهنم میرسه
خوردن مایع ظرفشویی پریله
چون به چربی ها نفوذ میکنه و اونارو از بین میبره {-7-}{-7-}
zoolal
zoolal
از صدای گذر آب چنان می فهمم ؛
تندتر از آب روان ؛
عمر گران می گذر ...
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست !
آنقدر سیر بخند ...
... که ندانی غم چیست !!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/20 - 20:41 ·
6
sam
sam
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻣﯽ ﺭﻩ
ﺳﻠﻒ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ. ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ . ﺟﻠﻮ
ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ . ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ
ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ
ﺩﯾﺪﯼ ﮔﺎﻭ ﻭ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﯾﻪ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻥ. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺑﺎ
ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﭘﺲ ﻣﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯽ
ﮐﻨﻢ ﻣﯿﺮﻡ ﯼ ﺟﺎ ﺩﯾﮕﻪ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ
ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻩ ﺑﻌﺪ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ
ﺩﻫﻨﺸﻮ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﮐﻨﻪ . ﻣﻮﻗﻊ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥ ﺟﻠﺴﻪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺭﺩ
ﮐﺮﺩﻧﺶ .ﻣﯿﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻢ ﺍﮔﻪ
ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﯼ ﺑﻬﺖ ﻧﻤﺮﻩ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ
ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ. ﺑﻬﺶ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ
ﺩﺍﺧﻞ ﯾﮑﯽ ﭘﺮ ﭘﻮﻟﻪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﺷﻤﺎ
ﮐﺪﻭﻣﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﺮ
ﭘﻮﻝ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﮐﯿﺴﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ
ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ .ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺑﻠﻪ ﺩﻗﯿﻘﺄ ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ
ﭼﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ
ﺧﻮﻧﺶ ﺑﻪ ﺟﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺯﯾﺮ ﺑﺮﮔﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ
ﻧﻮﯾﺴﻪ ﮔﺎﻭ. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ
ﺑﻌﺪ ﭼﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﻧﻮﺷﺘﯽ ﻭﻟﯽ ﺍﻣﻀﺎ ﻧﮑﺮﺩﯼ
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 16:44 ·
4
Majid
Majid
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»


عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گف
ت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست!

بله… با عشقه که میتونید هر چیز یکه می خواهید به دست بیاردید .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:53 ·
Majid
Majid
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟....

بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!!
... ادامه
Majid
Majid
عاشق خجالتی
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد . به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد . آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:”متشکرم”.
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش رو کاناپه نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :”متشکرم ” .
روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .
من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم ، درست مثل یه “خواهر و برادر” . ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ایستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم ، به من گفت :”متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم ” .
یه روز گذشت ، سپس یک هفته ، یک سال … قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره. میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اینو میدونستم ، قبل از اینکه خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی ، با گریه منو در آغوش گرفت و سرش رو روی شونه من گذاشت و آروم گفت تو بهترین داداشی دنیا هستی ، متشکرم.
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه ، من دیدم که “بله” رو گفت و وارد زن
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:25 ·
1
Majid
438892_9E9oL59B.jpg Majid
در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند.

روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از

قضا، گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود،

می کند و زنبور بیچاره که.....


خود را بین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند،

زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند او نیز از لای دندانهایش

بیرون می پرد. خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند،

عر عر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند. زنبور به کندویشان پناه می برد.

به صدای عربده خر،

ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد.

خر می گوید :

« زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است باید او را بکشم.»

ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند.

سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها

می برند و طفلکی زنبور شرح


میدهد که برای نجات جانش از زیر دندانهای خر مجبور به نیش زدن

زبانش شده است و کارش از روی دشمنی و عمد نبوده است.

ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد،

از خر عذر خواهی می کند و می گوید:

« شما بفرمائید من این زنبور را مجازات می کنم.»

خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند

که نه خیر این زنبور زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم.

ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند.

زنبور با آه و زاری می گوید:

« قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم.

آیا حکم اعدام برایم عادلانه است ؟

»ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید: «

می دانم که مرگ حق تو نیست.

اما گناه تو این است که با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که

با خر طرف شود همین است»
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:24 ·
1
atefe
atefe
دیگه آخرین راه حل که واسه لاغری به ذهنم میرسه

خوردن مایع ظرفشویی پریله چون به چربی ها نفوذ میکنه و اونارو از بین میبره
دیدگاه · 1393/02/10 - 11:45 ·
6
Noosha
قورمه سبزی.jpg Noosha
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ