شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

shahin(غیرت_السلطان)

دوستان شب خوش شب همتون پر ستاره {-41-}

10 دیدگاه · 1392/10/16 - 02:19 ·

8

متین (میراثدار مجنون)

آهای دخــــتر خـــانوم؟!؟!؟!

دختر خانمی که میگی با چند تا پسر دوستی و به این کارت افتخار میکنی...

دختر خانمی که به اتو زدن و شماره گرفتن افتخار میکنی...

دختر خانمی که چپ چپ نگاه کردن یه پسر و میری واسه

دوستات تعریف میکنی و دلت خوشه که دوستات به تو حسودیشون شده...

دختر خانمی که میگی از این سر خیابون تا اون سر خیابون،

برات صف کشیدن وکیف میکنی....

بعله با شمام خوشحال نباش عزیزم جـــنــــس ارزون زیـــــاد مــشـــتــــری داره!!!

... ادامه

3 دیدگاه · 1392/10/15 - 19:48 در دوستها ·

9

mostafa AZ

دوستم داش یکی رو میزد،گفتم به خاطره من نزن. گفت لال بابا،میام چنان میزنم تو رو هم که صدا بز بدی. از نفوذ و مورد علاقه بودنم در بین دوستام واقعا خوشحال شدم والاه

... ادامه

1 دیدگاه · 1392/10/14 - 22:16 ·

5

arezoo

نزدیک ترین معنای “استاد خسته نباشید” کدام است؟
۱- جمع کن بابا کار و زندگی داریم
۲- استاد به روح اعتقاد داری؟
۳- جمع کن بابا قلـــــــیون دیر شد
۴- جون مادرت درس بسه
۵- استـــــــــــاد قرار دارم دم بوفه! ولمون کن
۶- برو بیرون دیگه…
۷- با خداحافظیت خوشحالمون کن
۸- بس کن دیگه صدات رو نروه
۹- استاد ساعت نداری تقویم هستا!
۱۰- استاد تیتراژ رفت
۱۱- کــچل شدیم از بـــس درس دادی!
۱۲- نـامسـلـمـــــون از بــس نشستیــم روی صندلی پشتمــون پــینه بست
۱۳- استاد واقعاً خسته نباشید

... ادامه

دیدگاه · 1392/10/14 - 14:27 ·

11

متین (میراثدار مجنون)

خوش به حالت آسمان ، بغضت که می شکند همه خوشحال میشوند

بغض من که می شکند همه می گویند : چته باز ؟

دیدگاه · 1392/10/13 - 23:02 در دوستها ·

5

bamdad

با اولین قاصدکی که به دست ات رسید
پرواز کن
مهم نیست به دستِ چه کسی می رسی
مهم این است که پرواز را یاد خواهی گرفت
و این
بهترین خبرِ زندگی ست!!!

... ادامه

19 دیدگاه · 1392/10/13 - 18:41 ·

7

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

bamdad

آفرین
این شعر نوئه
میتونی بری سمت راست جستجوی شاعر رو بزنی و بعد اسم من رو بنویسی
اسم کاملمم هست "بامداد همراه"
بعدش شعرام میاد و میتونی بخونیشون...

1392/10/13 - 19:15

Noosha

بسیار زیبا...

1392/10/13 - 19:43

bamdad

مرسی ندا جان...

1392/10/13 - 20:14

صوفياجون

خیلی خوگشل بودن #همشهری
مفهوم عشق
هرچه بادا باد
زمانی غصه میمیره
که قلبت یاد میگیره
به عشق یار مدیونه
که تنهایی چه دلگیره
که تنها بودن و ماندن
که هرشب شعر غم خواندن
به تاوان همان هایی است
که غم را از دلت راندن {-109-} {-109-} {-35-} {-35-} {-35-}
خیلی خوگشل بودشششششش

1392/10/20 - 14:14

bamdad

سلام
ممنونم صوفیای عزیز
خیلی خوشحال شدم که رفتی و خوندیشون
این شعری رو که اینجا نوشتی رو دیروز گفتم
تو جزو اولین خواننده هاش هستی
خیلی خیلی ممنونم...
{-35-} {-35-}

1392/10/20 - 18:00

صوفياجون

میشه این شعرو تا آخرش بنویسی من بازنشر کنم که منم داشته باشمش؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میخواستم اینجا بنویسم تا تهش بعد اسمتم تهش بزارم بعد گفتم شاید خوشت نیاد

1392/10/20 - 20:32

bamdad

ایراد نداره
خودت زحمتش رو بکش...
البته اگه دوست داری...

1392/10/20 - 20:48

bamdad

میتونی واسه عکس پستت هم عکس منو بذاری
البته اصراری به اینکار ندارم
گفتم اگه دوست داشته باشی...

1392/10/20 - 20:49

صوفياجون

ایول باشه {-65-} {-94-}

1392/10/20 - 20:50

bamdad

1392/10/20 - 20:53

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

دﺧﺘﺮﻩ ﻣﺘﻮﻟﺩ ۱۳۸۲ ﻧﻮﺷﺘﻪ: ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍﺿﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ!! ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ |: ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﻦ ﮐﻪ ۱۰ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ، ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﮐﻪ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﺎﯼ ﺑﺎﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻡ ﺑﻮﻕ ﺑﺰﻧﻪ... {-33-}

6 دیدگاه · 1392/10/11 - 22:55 ·

7

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

سلام به همه....امشب مسجد بودم برا همتون دعا کردم {-47-}

8 دیدگاه · 1392/10/11 - 22:20 ·

6

bamdad

NEGAR
سلام
تولدت بسیار بسیار مبارک...
{-220-}

2 دیدگاه · 1392/10/10 - 21:54 ·

10

Noosha

NEGAR
همیشه لبخند بر لبانت
عشق در قلبت
لطف در نگاهت
محبت در چهره ات
بخشش در رفتارت
و حق در زبانت جاری باشد
تولدت مبارک نگار جونم. {-41-}

.

1 دیدگاه · 1392/10/10 - 16:12 ·

10

Mostafa

یارو می گه: بابا دیب،

دیب!

طرف می‌بینه نمی فهمه،

می ره به رئیس داروخونه می گه.

اون میآد می پرسه: چی

می‌خوای عزیزم؟

یارو می گه: دیب!

رئیس می پرسه: دیب دیگه

چیه؟

یارو می گه: بابا دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

رئیس داروخونه می گه:

تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

یارو می گه: آره بابا.

خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

رئیس هم هر کاری می‌کنه،

نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

یکی از کارمندای داروخونه

میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.

فکر کنم بفهمه

این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.

رئیس داروخونه که خیلی

مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع

برش داره بیارتش.

می‌رن اون کارمنده رو

میارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

یارو می گه: دیب!

کارمنده می گه: دیب؟

یارو: آره.

کارمنه می گه: که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟

یارو میگه: آره،

همونه.

کارمند میگه: داریم! چطور

نفهمیدن تو چی می خوای!؟

همه خیلی خوشحال شدن که

بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی

یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.

همه جمع می شن دور اون

کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟

کارمنده می گه: دیب!

می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه

چیه؟

می گه: بابا همون که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!

رئیس شاکی می شه و می

گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟

کارمنده می گه: تموم شد.

آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!

.

.

.

*دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه*

... ادامه

2 دیدگاه · 1392/10/10 - 02:19 ·

7

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

NEGAR عَــــــــــزیـــــــــزَم تــــــــــَـوَلـــــُـدِت مـُبـــــــــآرَک

3 دیدگاه · 1392/10/10 - 00:13 ·

10

رضا

سلام به همه . ببینین کیه بر گشته ندا خانم عزیز . خوشحالم ندا جان که حالت بهتر شده .

8 دیدگاه · 1392/10/8 - 23:39 ·

9

دیدگاه

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

سسلام رضا

1392/10/8 - 23:42

Mostafa

سلام
ندا خوش اومدی
Noosha

1392/10/8 - 23:44

Mostafa

بهتری؟

1392/10/8 - 23:44

Noosha

سلام رضا جونم.شبت بخیر.قربونت برم رضا جان.ممنونم از اون همه لطفت و تماسات که خوشحالم میکرد و پیامات که باعث دلگرمیم بود.واقعا ممنونم ازت به خاطر مهربونیت.به خاطر بزرگیت.به خاطر دلسوزیت.به خاطر دلداری دادنات.به خاطر همه چی....هر چقدر بگم بازم کمه.تو یکی از بهترنهایی برای من. {-35-} {-41-}

1392/10/8 - 23:44

Mostafa

رضا دیشب حال تو هم خوب نبود خوب شدی؟

1392/10/8 - 23:46

Noosha

سلام مصطفی عزیز ودوست داشتنی و مهربون.شبت بخیر.ممنونم دوست خوبم.خدارو شکر بهترم وامروز بلاخره بعد 9 روز مرخص شدم.دلم خیلی برات تنگ شده بود.برای تو و همه دوستای گلم {-41-} {-35-}

1392/10/8 - 23:46

✔♥Дℓɨ♥✔

سلام

1392/10/8 - 23:46

رضا

سلام شقایق / سلام مصطفی / سلام ندا خواهش من کاری نکردم / علی جان سلام .

1392/10/8 - 23:54

Noosha

سلااااااااااااااااام به روی ماه همه دوستای گلم.شبتون بخیر.خیلی دلم براتون تنگ شده بود.میدونم خیلی غیبتام طولانی شده بود ولی مهم اینه که برگشتم.با یه عالمه دلتنگی برگشتم که بهتون بگم خیلی دوستون دارم.کنارتون نبودم ولی دلم با شما بود.امیدوارم همیشه تنتون سالم باشه چون بدترین چیز تو دنیا مریضی و افتادن رو تخت بیمارستانه ومن امروز بلاخره بعد 9 روز از بیمارستان مرخص شدم....دلم طاقت نیاورد واومدم تا یه خبری ازتون بگیرم دوستای خوب و عزیزم.... {-49-}

این گلای زیبا تقدیم وجود نازنینتون {-41-}

9 دیدگاه · 1392/10/8 - 23:33 ·

12

دیدگاه

صوفياجون

سلووووو آجی جونم خووووووش اوووومدی صفا آوردی به #نمیدونم
خداروشکر که بهتر شدی انشاالله حالت خوبه خوب شه

1392/10/8 - 23:40 توسط Mobile

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

سلام خانوم خانوم...ایشالا همیشه سالم باشی گلم...جات واقعا خالی بود

1392/10/8 - 23:40

Mostafa

سلام خوبی بهتری؟

1392/10/8 - 23:45

Noosha

سلام صوفی جونم.صوفی مهربونم قربون محبتت.فدات شم بهترم.انشالله که همیشه تنت سالم و دلت شادو لبت خندون باشه نازنینم {-35-} {-41-}

1392/10/8 - 23:49

Noosha

شقایقم سلام عزیزم ممنونم از لطف و محبتت.دلم برات واقعا تنگ شده بود.نبودم ولی دلم با شما بود {-41-} {-35-}

1392/10/8 - 23:50

حامد@ پسر تنها

سسسسسسسسسلام عافيت باشه زنده باشي وشلامت

1392/10/8 - 23:50

Noosha

سلام مصطفی عزیز.ممنونم بهترم.خداروشکر.تو خوبی؟ {-41-}

1392/10/8 - 23:50

Mostafa

ممنون

1392/10/9 - 00:02

رضا

سلام خوشحالم که بهتر شدی . امیدوارم روز به روز بهتر بشی .

1392/10/9 - 00:12

Morteza

صرفا جهت خندههههه"
حتما انجامش بده!
ﻣﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪی ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐن:
فروﺭﺩﯾﻦ = ﻣﻦ ﻟﯿﺲ ﺯﺩم
ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ = ﻣﻦ ﻓﺸﺮﺩﻡ
ﺧﺮﺩﺍﺩ = ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ
تﯿﺮ = ﻣﻦ ﺻﯿﻐﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﻣﺮﺩﺍﺩ = ﻣﻦ ﺑﻮﺱ ﮐﺮﺩﻡ
ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ = ﻣﻦ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ
ﻣﻬﺮ = من خاروندم یک
ﺁﺑﺎﻥ = ﻣﻦ بغل کردم
ﺁﺫﺭ = ﻣﻦ ﺳﻮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ
ﺩﯼ = ﻣﻦ ﺗﺮﮐﻮﻧﺪم
ﺑﻬﻤﻦ = ﻣﻦ راضی کردم
ﺍﺳﻔﻨﺪ = ﻣﻦ ﺯﺩﻡ
*
**
شماره ی روز به دنیا اومدنت رو انتخاب کن:
1. یک شیلنگ رو
2. یک بز رو
3. همسایه مون رو
4. یک مسافر رو
5. معلم جغرافیام رو
6. یک تسبیح رو
7. ادکلنم رو
8. یک میل گردان رو
9. پوشک بچه ی حسن آقا رو
10. یک بیخانمان رو
11. یک هویج رو
12. یک لوله پلیکا رو
13. یک گانگستر رو
14. یک چاقو رو
15. یک غواص رو
16. یک فالگیر زن رو
17. یک قاطر رو
18. پول رو
19. یک بازنشسته ی زالو صفت رو
20. دوست دختر قبلیم رو
21. عروسمون رو
22. یک آزادی خواه رو
23. کریستین رونالدو رو
24. یک ته تغاری رو
25. یک چشم چرون رو
26. یک خدا نشناس رو
27. یک زید باز رو
28. یک معلول ذهنی رو
29. یک دانش آموز رو
30. یک هندونه رو
*
**
رنگ پیرهنی رو که الان پوشیدی انتخاب کن:
قرمز = به خاطر اینکه بابام میگه زور تو بازوست.
سبز = به خاطر اینکه من تو المپیک نماد یک انسان انگل بودم.
مشکی = به خاطر اینکه دوسش دارم.
آبی = به خاطر اینکه نمیتونم خودمو کنترل کنم.
زرد = به خاطر اینکه این یه شعاره.
سفید = به خاطر اینکه من هر کاری دلم بخواد میکنم.
بنفش = به خاطر اینکه من میخوام پیشرفت کنم.
نارنجی = به خاطر اینکه خانواده م فکر میکنن من یه احمق به تمام معنا هستم.
قهوه ای = به خاطر اینکه من خیلی با کلاسم.
صورتی = به خاطر اینکه رویاهامو نابود کرد.
طوسی = به خاطر اینکه هوس کردم.
کرمی = به خاطر اینکه میگن یه مو از خرس کندن غنیمته.
هیچکدام = به خاطر اینکه من مایه ی هیبت هستم.
*
**
حالا جملاتتو کنار هم قرار بده و تو comment بنویس که بخندیم

)

2 دیدگاه · 1392/10/8 - 14:50 ·

6

Morteza

باز باران با ترانه
میخورد بر بام خانه
خانه ام کو خانه ات کو ؟
آن دل دیوانه ات کو ؟
روزهای کودکی کو ؟
فصل خوب سادگی کو ؟
یادت آید روز باران ؟
گردش آن روز دیرین ؟
پس چ شد دیگر کجا رفت ؟
خاطرات خوب و رنگین ؟
در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست ؟
کودک خوشحال دیروز ..
غرق در غم های امروز...
یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد...
باز باران میخورد بر بام خانه
بی ترانه بی بهانه شایدم گم کرده خانه...

... ادامه

دیدگاه · 1392/10/8 - 14:29 ·

5

ReyHaNE (دختر همسایه)

داشتن یه دوست خوشتیپ و باحال باعث افتخاره …

خوشحالم که باعث افتخارتونم عزیزانم !

راستی می دونین فرق من با برف چیه ؟

برف میاد و به زمین می شینه،

ولی من همین جوری هم به دل میشینم.

آخه آدم انقد تو دل برو؟!! {-25-}

دیدگاه · 1392/10/8 - 13:40 ·

6

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟

دختر: سلام. خواهش می کنم.? asl plz

پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟

دختر‌ : تهران/نازنین/۲۲

پسر : اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.

دختر: مرسی!شما مجردین؟

پسر : بله. شما چی؟ازدواج کردین؟

دختر : نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟

پسر : من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟

دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم.

پسر : wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم.

دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟

پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟

دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟

پسر : خیابون دربند. شما چی؟

دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟

پسر : خیابون دربند. خیابون…… کوچه……پلاک….شما چی؟

دختر : اسم فامیلی شما چیه؟

پسر : من؟ حسینی! چطور؟

دختر : چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟

پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده…. آخه می دونین………..

دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم!

پسر : عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم!

دختر :‌ او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا! راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای

پسر : باشه عمه ملوک! بای…… {-18-}