مرد نصفه شب در حالی که مست بوده میاد خونه و دستش می خوره به کوزه ی سفالی گرون قیمتی که زنش خیلی دوستش داشته، میوفته زمین و میشکنه مرد هم همونجا خوابش می بره...
زن اون رو می کشه کنار و همه چیو تمیز می کنه...
صبح که مرد از خواب بیدار میشه
انتظار داشت که زنش جر و بحث و شروع کنه و این کارو تا شب ادامه بده ...
مرد در حالی که دعا می کرد که این اتفاق نیوفته میره اشپزخونه تا یه چیزی بخوره ...
که متوجه یه نامه روی در یخچال می شه که زنش براش نوشته...
زن : عشق من صبحانه ی مورد علاقت روی میز آمادست ...
من صبح زود باید بیدار می شدم تا برم برای ناهار مورد علاقت خرید کنم...
زود بر می گردم پیشت عشق من
دوست دارم خیلی زیاد....
مرد که خیلی تعجب کرده بود
میره پیشه پسرش و ازش می پرسه که دیشب چه اتفاقی افتاده بود؟
پسرش می گه : دیشب وقتی مامان تو رو برد تو تخت خواب که بخوابی و شروع کرد به اینکه لباس و کفشت رو در بیاره تو در حالی که خیلی مست بودی بهش گفتی ...
هی خانوووم ، تنهااااام بزار ، بهم دست نزن...
من ازدواج کردم...
*´`*•.¸★★¸.• سلامتی همه ی مــــــــــردای پاک `*•.¸★★¸.•¨`*
... ادامه
میشه تموم کنین این بحثو بچه که نیستین
1392/09/19 - 00:00نازی! ممد کوچول عصبی شده
1392/09/19 - 00:04فشار نیار شیرت خشک میشه دادا.
بخاطر شقایق کاری بکارت ندارم. بی خیال
بگذریم ... بهتره.
1392/09/19 - 00:08بسه دیگه محمد تمومش کن احترام همو داشته باشین زشته
1392/09/19 - 00:11سلام
1392/09/19 - 00:12پسر ملوس اینجا مجازیه جدی نگیر . هم شووخیاشو هم درگیریاشو. تو مال دعوا نیستی شاخ و شوونه نکش عزیز من. آخرش فحش دادنه. خالی میشی اینجور؟؟؟؟
1392/09/19 - 00:13سلام مصطفی
1392/09/19 - 00:17بتو چه اصلا؟؟ تو چیکاره ی ضقایقی ک تعصبشو میکشی؟؟؟ - ضمنا من حرف بدی نزدم که خود شیرینی کردی.
1392/09/19 - 00:19آها!! پ از جایی دیگه عقده داری...
1392/09/19 - 00:26تموم کنین بچه بازی رو خجالت داره سنی ازتون گذشته
1392/09/19 - 00:27