دنیای عجیبیست دنیای ما آدمها
برهنه می آییم، برهنه میرویم
با این همه عریانی...قلب هیچکس پیدا نیست
دوست می داریم،دوست داشته میشویم
با این همه تنهاییم...
به زندگی خیلی ها غبطه می خوریم
خیلی ها به زندگی ما غبطه می خورند
با این همه هرگز راضی نیستیم...
همه روزی میمیرند،همه روزی میمیریم
با این همه حرص ما را پایانی نیست..
در حالی که همیشه از درد زیستن می نالیم
همه گاهی گناه می کنند، همه گاهی گناه میکنیم
با این همه ما مقصر نیستیم و انگشت اشاره مان همیشه سوی دیگریست
دنیای عجیبیست
دنیای عجیب ما آدمها.....
... ادامه
حس می کنم و می دانم
1391/11/25 - 15:02دست می سایم و می ترسم
باور می کنم و امیدوارم
که هیچ چیز با آن به عناد بر نخیزد
در وجود هر کس رازی بزرگ نهان است
1391/11/25 - 15:07داستانی ، راهی ، بی راهه ای
طرح افکندن این راز
راز من و راز تو ، راز زندگی
پاداش بزرگ تلاشی پر حاصل است
وقتی که مرگ مارا برباید
1391/11/25 - 15:15- تو را و مرا-
نباید که درپایان راهمان
علامت سوالی برجای بماند
تنها نقطه ای ساده
همین وبس
چرا که ما
درحیات کوتاه خویش
فرصت های بی شماری داریم
که دریابیشان
سکوت سرشار از ناگفته هاست
پیش از آنکه به تنهایی خود پناه برم
1391/11/25 - 15:23از دیگران شکوه آواز می کنم
فریاد می کشم که ترکم گفتند!
چرا از خود نمی پرسم:
کسی را دارم
که احساسم را
اندیشه و رویایم را
زندگی ام را با او قسمت کنم؟
آغاز جدا سری شاید از دیگران نبود
پنهان زهمهمه ی آب
1391/11/25 - 15:29در پیچ رود
گداریست .
دستان من بگیر !
دل در هوای نغمه ی خاموش جنگل است
پیری چه زود می رسد از ره .
وین شام تیره هم که بختک شومی است
شعر سکوت سرشار از ناگفته هاست"
1391/11/25 - 15:33من کور شده ای عشق توام /می بینی /نگران نباش /با خط بریل هم می توانم دوستت داشته باشم .
1391/11/25 - 15:39پنجره ای برای دیدن تو
1391/11/25 - 15:45مدادی برای نوشتن تو
میزی برای اندیشیدن به تو
قایقی برای رسیدن به تو
چقدر به تو وصل میکنند مرا
این درختان قطع شده.