یافتن پست: #زرد

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1368979062560784_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
{-54-}
Mohammad
Mohammad
وقتی كه برگی رو زمین می افته
حس میكنم گریه ی بی صداشو
حس میكنم چی می گذره تو قلبش
وقتی می بینه مرگ لحظه هاش
اخه منم یه برگ خشك و زردم

كه بی صدا یه عمره گریه كردم
وقتی با چشمام می بینم كه یك برگ
سیلی بی جا می خوره از تگرگ

پا میزاره خزون به باغ دلم
باز كلاغا سر می دن آواز مرگ

یخ میزنه تو سینه قلب پوچم
اخه من از تبار این خزونم
وقتی كه پرپر میشه گل تو گلدون
خالیه از كبوترا آسمون
حباب بغضم تو گلو میشكنه
ابر چشام دوباره میشه بارون
كبوتر دلم به فكر كوچه
برای من زندگی سرد و پوچه

[فایل]
♥هـــُدا♥
LoVe (128).jpg ♥هـــُدا♥
اگه یه جعبه مداد رنگی داشتی نفر قبلیت رو چه رنگی میکشیدی؟
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
بوسه باد خزونی، با هزار نامهربونی،

زیر گوش برگ تنها،

میگه طعمه خزونی...!

برگ سبز و تر و تازه، رنگ سبزشُ می بازه،

غرق بوسه های باد و

وحشت روزای تازه

می کَنه دل از درخت و، میشه آواره کوچه

کوچه ای که یادگارِ

روزای رفته و پوچه...

می شینه گوشة کوچه، چشم به آسمون می دوزه

می کُنه یاد گذشته،

دلش از غصه می سوزه...

یاد باد...!

یادِ گذشته شاد باد!

این دلِ زرد و تهی،

در حسرتِ دیدار باد...!

یادِ روزایی که کوچه، زیر سايه تنم بود،

مهربون درختِ عاشق، مستِ عطر نفسم بود

سهمِ من از بوسه باد،

چی بگم ای داد و بیداد!

همه زردی و تباهی،

مُردن و رفتن از یاد...


♥هـــُدا♥
1359729347191.jpg ♥هـــُدا♥
اگه می گفتی می خوامت دلم دیگه غصه نداشت


شب چشام خوابش می برد نیازی به قصه نداشت


اگه می گفتی می خوامت تو دنیا چیزی کم نبود


رو خاطرات خوبمون هاشور زرد غم نبود .....
... ادامه
♥هـــُدا♥
9p0_.jpg ♥هـــُدا♥
بی تو آغاز می کنم من روزهای زرد را


اشک و آه و ناله ها و درد را


می نویسم بی تو بودن های من پایانم است


بی تو حامل می شوم اندوه و اشک سرد را
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/13 - 11:14 ·
3
♥هـــُدا♥
hannah-spearritt-red-hair.jpg ♥هـــُدا♥
بــنظرت با کدوم رنــگ مو قشنــگتره؟
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
15f3vk9.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ســُــرخ می شوی ، وقتی می شنوی دوستت دارم !
زرد می شوم ، وقتی می شنوم " دوســــتش ...داری " !!
چهار شنبه سوری راه انداخته ایم...
ســـرخی ِ تو از من ، زردیِ من از تــــو !
همیشه من می سوزم .....و همیشه تو می پــــری
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/12 - 01:49 ·
5
ebrahim
ebrahim
15
خب يك تاكسي گرفتيم ، اما چه تاكسي اي ! يك تاكسِي فكسني كه پيرمردي راننده اش بود . سعي كردم با مز ه پراني بگويم
كه درماندگي و فلاكت ، ناگ زير ب ه زندگي ام وارد مي شود، ولي كلوديا اصلاً خيال ش نبود كه تاكسي چه قدر زشت است ، اصلاً مثل
اين كه اين طور چيزها را ح س نمي كرد، و م ن مانده بودم كه از اي ن فلاكتِ خودم بكاهم يا بيش تر همه چيز را به تقدير حواله كنم .
به طرف تپه هاي سبزِ سمت شرق شهر بالا رفتيم . روز با نور زرد پاييزي روشن شده بود و رنگ هاي حومه هم طلايي شده
بودند. توي تاكسي كلوديا را بغ ل كردم و اگر ب ه عشق كلوديا راه مي دادم ، شايد آ ن زندگيِ سبز و طلايي هم سرم فرياد
مي كشيد كه زندگي همين اس ت . تصاوير مبهم به سرعت از آن سمت جاده مي گذشتند (وقتي كلوديا را بغل كردم ، عينكم را
برداشته بودم ).
... ادامه
Mostafa
Mostafa
دشمنان دیابت را بشناسیم
سیب: اكثر متخصصان تغذیه توصیه می‌كنند حتما در رژیم غذایی خود سیب را بگنجانید زیرا سیب كالری بسیار پایینی دارد و فیبر آن بسیار بالاست و جلوی گرسنگی را می‌گیرد. سیب همچنین دشمن كلسترول بد است و میزان قندخون را كاهش می‌دهد.

آووكادو: این میوه غنی از اسیدهای چرب مونوی غیراشباع است كه سبب كند شدن هضم و پیشگیری از افزایش قندخون بعد از صرف غذا می‌شود.

جو: می‌توانید جو را جایگزین برنج سفید كنید تا میزان قندخونتان بعد از صرف غذا حدود 70 درصد كاهش یابد و تا ساعت‌ها ثابت بماند. فیبرهای حلال جو هضم را كند كرده و سبب جذب تدریجی قند می‌شود.

سبزیجات: فیبر حلال تمامی‌سبزیجات می‌تواند قندخون بالا را مهار كند. در ضمن سبزیجات غنی از پروتئین هستند و به راحتی می‌توان آنها را جایگزین گوشت قرمز كرد.

گوشت گاو: می‌توانید قسمت‌های كم چرب گوشت گاو را انتخاب كنید و یك‌چهارم بشقاب‌تان را در هر وعده غذایی به آن اختصاص دهید. مصرف کافی پروتئین باعث می‌شود مدت طولانی‌تری سیر بمانید و در صورت لاغر شدن حجم بافت ماهیچه‌ای‌تان كاهش نیابد. در ضمن مصرف پروتئین به افزایش متابولیسم كمك می‌كند.
... ادامه
ebrahim
ebrahim
ادامه 4++
حالا پيرمرد غرق در افكار ماليخوليايي شده بود كه فكر م يكرد بايد برود
و حالا بايد داخل غسا لخانه باشد، احساس سرد تمام وجودش را فرا گرفته بود، ولي،
وقتي فكر مي كرد، شايد در مخيله اش بيش از اين نمي گنجيد.
پيرمرد به كل فراموش كرده بود كه هنوز نفس م يكشد و بايد براي آيسودا فكري كند.
بيچاره حاجي بابا !
سر قبر خودش را با حيرت تمام نگاه كرد و با آب شست، گل هاي وحشي كه از كوه جمع كرده بود، روي قبر
گذاشت. سپس زمزم هي فاتحانه اي سر داد، تمام اطراف گورش را سبزي و گ لهاي زرد وحشي فرا گرفته
بودند.
تا به خود آمد و اشك هايش را پاك كرد، تمام لاله هاي مصنوعي كه در انبار پخش بود روي تخت غبا رآلود
شكوفه روييده بودند.
پيرمرد بدون اين كه نردبان را از انباري بيرون بياورد به طرف حياط راه افتاد.
چمباتمه كنار ديوار نشست و دست هايش را به هم گره زد.
واقعاً مي شد فهميد پيرمرد آن دنيايي شده، هنوز از نشستن حاجي بابا نگذشته بود كه احساس گرماي لحظه اي
را در تنش چون برق احساس كرد.
دستي ن امريي شانه هايش را نوازش كرد.
... ادامه
peyman
552992_568711013162054_1049041675_n.jpg peyman
روسریت را درست ببند، لباس هایت پوشیده باشد، آرایش نکن، حتی اگر راه دارد زیبا هم نباش!
دخترک... پنهان کن خویش را دخترک...
در دانشگاه هزاران خواستگار داری اما خواستار یک شبند!
در خیابان هزاران راننده شخصی داری اما مقصد همه مکان خالیست و بس...!
کمی نگاه کن در میان دوستانت برادرها داری، باور می کنی؟!
روی خوش نشان بده تا ببینی این برادرها چگونه هم خوابت خواهند شد! دخترک...
روز به روز می ترسی، آزرده خاطر می شوی، کمی که فکر کنی لرزه بر تنت می نشیند!
از دید مردم اینجا...! زشت باشی هرزه ای! اگر زیبا فاحشه!
اگر اجتماعی برخورد کنی خراب! و اگر سرد باشی می گویند قیمتش بالاست!
دخترک... اینجا زن بودن دل شیر می خواهد؛
باید مرد باشی اگر بخواهی زن باشی
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/26 - 02:02 ·
5
Mohammad
1365885266734093_large.jpg Mohammad
قالَتْ (علیها السلام): إنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ، أنَّکُما اَسْخَطْتُمانى، وَ ما رَضیتُمانى، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لأشْکُوَنَّکُما إلَیْهِ.([۱۱])
هنگامى که ابوبکر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائکه را گواه مى گیرم که شما مرا خشمناک کرده و آزرده اید، و مرا راضى نکردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات کنم شکایت شما دو نفر را خواهم کرد.
... ادامه
Mohammad
Mohammad
شفای جوان مسیحی مبتلا به سرطان خون

حالشو داشتی بخون قشنگه
Mohammad
Mohammad
جابربن عبدالله انصاری از حضرت فاطمه زهرا علیه السلام روایت می‌کند که فرمود:
✔♥Дℓɨ♥✔
✔♥Дℓɨ♥✔
گاهے...

فقط گاهے احساس کن دوست میدارے

هر آنچه را که در اطرافت وجود دارند

حتے آن یک برگ زرد و خشکے را

که با بے رحمے خرد میکنے

زیر پاهایت

و میگویے:

از کودکے عاشقِ این صدا بودم....
... ادامه
...
...
سهراب کجایی که شقایق پژمرد،درسینه غمگین وحزینش دل مرد،رفتی وشقایق نگران گشت وزار،باد آمدوگلبرگ شقایق را برد،مردی که شقایق به رهش عاشق بود اندردل صحرادل اوراآزرد...‏NIMA
... ادامه
4 دیدگاه · 1392/01/11 - 02:00 توسط Mobile ·
6
Mohammad
0.56205000.jpg Mohammad
شیرینی های محبوب چند صد ساله ایرانی
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
خسته ام از آرزو ها، آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی، بالهای استعاری

حظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی، زندگی های اداری

آفتاب زرد و غمگین، پله های رو به پایین

سقف های سرد و سنگین، آسمانهای اجاری

با نگاهی سر شکسته، چشم هایی پینه بسته

خسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاری

صندلی های خمیده، میزهای صف کشیده

خنده های لب پریده، گریه های اختیاری

عصر جدول های خالی، پارکهای این حوالی

پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری

رو نوشت روزها را، روی هم سنجاق کردم

شنبه های بی پناهی، جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را، با غبار آرزو ها

خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری

روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث

در ستون تسلیت ها، نامی از ما یادگاری
{-35-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1392/01/5 - 00:57 ·
7
♥هـــُدا♥
2.jpg ♥هـــُدا♥
حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رانندگی رو دارم که هیچکی بهش

تـــــــوجـــــــه نمیکنه !
Mohammad
Mohammad
یارب

بگو یا رب چه بد گفتم چه بد کردم
که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم

بگو یا رب چه بد گفتم چه بد کردم
که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم

به جز عشقی که دردش را
به من دادی به من یا رب
چه بخشیدی که رد کردم

فقط در عاشقی یا رب
مدد گفتم شدم عاشق
تمنای مدد کردم

به حرفم گوش کن یا رب
به دردم گوش کن یا رب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب

شب مستی اگر یک توبه بشکستم
سحر تکرار توبه صد به صد کردم
به سیلابم کشاندی زیر و بم دیدم
تحمل در عذاب جزر و مد کردم

برایم آتش دوزخ فرستادی
برایت لاله ها را در سبد کردم

به حرفم گوش کن یارب
به دردم گوش کن یارب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یارب

گرفتی جامه فضل مرا از من
صبورانه کله را از نمد کردم

نشانم ده اگر یک مور آزردم
اگر یکدانه گندم را لگد کردم

مرا یارب نمیخواهی گناه هستو
اگر نفرین به این دنیای بد کردم

به حرفم گوش کن یا رب
به دردم گوش کن یا رب
اگر بیهوده میگویم مرا
خاموش کن یا رب
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
قرار نبود كه...

قرار نبوده تا نم باران زد، دست پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم. قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی. ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی، خنده های مصنوعی، آواز‌های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی...
هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم، این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟
قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم، از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم، بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود. باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند و عاقبت هم یک روز در همان هیات چوپانی به پیامبری مبعوث شود. یک کاوه لازم است که آهنگری کند که درفش داشته باشد که به حرمت عدل از جا برخیزد و حرکت کند.
...
... ادامه
♥هـــُدا♥
images.jpg ♥هـــُدا♥
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ