یافتن پست: #زمین

Majid
14.jpg Majid
خاطرات را باید سطل سطل
از چاه زندگی بیرون کِشید.
خاطرات
نه سر دارند
و نه ته !
بی هوا می آیند تا خفه اَت کنند .
میرسند گاهی

وسط یک فکر
گآهی وسط یک خیابان
سردت میکنند
داغت میکنند
رگ خوابت را بلدند
زمینت میزنند
خاطرآت ؛ تمام نمی شوند
بلکه
تمــــامت میکنند .
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/10 - 16:14 ·
4
bamdad
bamdad
دیکته سال 1393:
سر سطر بنویس
کار پسران و دختران قلیان
مادران دق مرگ
پدران سگ دو برای نان
بنویس
بابا نای نان دادن ندارد
بابا سهمیه ای برای استخدام ندارد
بنویس
آن بچه سرطان دارد. هزینه هر آمپولش بیشتر از 1 میلیون تومان است. خانه آنها پایین شهر است. اشک چشمهای مادرش مروارید دارد.
بنویس
تلاش بی ثمر.
صاحب خانه بابا را جواب کرد
حاج رحیم برای چندمین بار به حج می رود
بابا پول قبض آب ندارد
بنویس
اهل محل برای ساختن مسجد پول جمع می کنند اما سقف خانه ما چکه میکند
بنویس
پسر همسایه ما از گرسنگی مرد اما در مجلس ختمش گوسفند سر بریدند
بنویس... عشق و محبت بی معنی ترین کلمه ها هستند چون آدمها آنقدر خودخواه و مغرورند ک اگر کسی رو به مرگ باشد و فقط ذره ای محبت بخواهد تا در آرامش باشد، به راحتی از او دریغ می کنند
بنویس در سرزمین من همه

یا سنگ می‌فروشند...
یا سنگ می زنند...
یا سنگ می اندازند...
یا سنگ دل اند...
یا نگاهشان سنگین است...
بنویس زندگیمان سخت آسان می گذرد

:(
دیدگاه · 1393/10/4 - 19:40 در Lawless ·
5
bamdad
bamdad
غربت یعنی صندلی خالی تو

وقتی زمینم وارونه می چرخد .

آنجا که منم

نه ابتدای خلقت است

و نه انتهای آفرینش

آنجا

صفرترین نقطه دنیاست .

شرمناک ترین بی پناهی انسان

آنجا

ناگهان ترین بغض تاریخ است .

غربت

نبودن تو نیست

نزدیک ترین ساحل دور افتاده ایست

که گاهی در چشمان تو جا می ماند .

در آغوش تو گاهی حتی غریب بوده ام .

غریب که باشی می دانی

تنگ ترین جای جهان

دل من است …

:(
دیدگاه · 1393/09/28 - 19:18 ·
7
Mohammad
Mohammad
ایستادگی کن تا روشن بمانی ؛
شمع های افتاده خاموش می شوند
(احمد شاملو)
bamdad
bamdad
انقدر زمین خورده ام که رنگ آسمان را فراموش کرده ام


بوی خاک میدهند تمام ارزوهایم !
دیدگاه · 1393/09/18 - 21:08 ·
1
مرجان بانو :)
5GbgS3T3jE-1.jpg مرجان بانو :)
به نام خدای حسابگر ، حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست ،
هم او که افتتاحیه و اختتامیه تمام حساب ها و کتاب ها است
ترازش همیشه موزون است
و موجودی هایش همواره در فزون .
مطالبات مشکوک الوصول ندارد ،
چه آنکه کسی از قدرت لایزال او نمی تواند بگریزد ،
استهلاک انباشته نیز محاسبه نمی کند ،
گویا در حوزه حسابداری او چیزی بی ارزش نمی شود ،
به کسی مالیات نمی دهد و از کسی به نا حق چیزی نمی گیرد ،
نه سهامی است نه تضامنی ، هیچ شراکتی با کسی ندارد ،
تک مالکی است و بی رقیب هیچ تلفیق و ادغام و ترکیبی در حوزه شخصیتش تعریف شدنی نیست ،
حسابداری تورمی ندارد چرا که در نظرش ارزش ها بی تغییر اند ،
حسابداریش آنقدر عالمانه و دقیق است که دوره مالی در آن تعریف ناشدنی و واحد پولی در آن بی معنا است ،
شخصیتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را دربرمی گیرد ،
تداومش یک فرضیه نیست بلکه حقیقت محض است ،
مدیریتش حسابداری و حسابداریش مدیریتی بر مدار عدالت چه اینکه به مثقال و ذره هم رسیدگی می کند ،
و چیزی را از قلم نمی اندازد ، تنها فضل و بخشش اوست که بر مدار اهمیت می چرخد ،
سرمایه بندگان امیدواری به اوست و همان است که رهائی بخش آنان از حساب و کتاب خواهد بود ،
15 آذر روز حسابدار مبارک!
... ادامه
رضا
رضا
bamdad
bamdad
در نداشتن آرامشی هست که در داشتن نیست. داشتن همیشه با هزار و یک جور اضطراب همراه است؛ ترسِ از دست دادن، ترسِ نبودن. تازه همۀ این ها کنارِ بیشتر و بیشتر خواستن قرار میگیرند. بدتر از همه ابتذالی ست که همیشه داشتن را تهدید میکند. بنابراین فقط داشتن است که زمینه را برای بزرگ شدن فراهم میکند. در نداشتن آرامشی هست قرینِ حقارت، بزدلی و بی عرضگی.

بعضی اخلاق مداری ها مرا یادِ این نداشتن می اندازند. بعضی متواضع بودن ها، بعضی متّقی بودن ها، بعضی قانع بودن ها. این چیزها را نمیشود همه جا گفت؛ ولی آن هایی که میگویند «نباید» گفت، مرا یادِ این نداشتن می اندازند.

{-15-}
1 دیدگاه · 1393/09/12 - 20:12 در Lawless ·
11
bamdad
281.jpg bamdad
16. ساحل Vik ایسلند

ساحل های سیاه رنگ به این دلیل در ایسلند زیاد وجود دارن چون ایسلند سرزمینی است که فعلیت های آتش فشانی زیادی در آن است.

{-15-}
bamdad
132.jpg bamdad
8. Moeraki Boulders(تخم اژدها) در ساحل Koekohe ، نیوزیلند

این سنگ های گرد بر روی این ساحل نیوزیلندی از سخت شدگی سنگ های رسوبی تشکیل شده و حتی سخت تر از زمین های رسوبی اطرافشون هستند.و توسط موج ها به این شکل هموار دراومدند.
{-15-}
Mohammad
Mohammad
قدیما پسرا از مدرسه فرار میکردن میرفتن جبهه..خواب رو به دشمن حرام کرده بودن.. مرد بودن به مولا
.
.
.
.
.
.
.
حالا پسره از مدرسه فرار میکنه باید جلو مدرسه دخترونه پیداش کنی..تازه 90% با موتور میخورن زمین|:
... ادامه
bamdad
bamdad
مازخمهایمان را از آنانی میخوریم که اشتباه انتخابشان کرده ایم یا ما را اشتباه گرفته اند...
بیاییم برای تلافی خشک و تر را باهم نسوزانیم...
یادمان باشد همه ریشه در یک زمین مشترک داریم....

{-15-}
bamdad
bamdad
همه زمین خوردنشان را در کودکی

جا گذاشتند و من خنده هایم را...
:(
دیدگاه · 1393/09/7 - 19:48 ·
4
bamdad
bamdad
باید از خاطرات ترسید مبادا باور زندگی را فلج کنند...


که وقتی خاطرات بی حیا شوند


دلتنگی، بزرگ تر از رسالت گریه می شود


دیگر فرقی نمی کند به شک دیوار تکیه دهی


یا پشت آبروی خیابان پناه بگیری...


این خاطرات، تمام نمی شوند که دوباره شروع... نــ / ـشوند..


می دانی..


مادامی که هرکس درون خودش خیابانی برای قدم زدن داشته باشد


بی اختیار در آن زمین گیر می شود...

:(
bamdad
bamdad
زیباترین حس سجده این است که

در گوش زمین پچ پچ میکنی،

اما در " آسمان " صدای تو را میشنوند
دیدگاه · 1393/08/26 - 22:54 ·
6
Mohammad
506141_gVD61CsC.jpg Mohammad
گیله مرد میگفت : نداشته ها و تنهایی های کوچک با چیزها و آدمهای کوچک پر میشوند ؛

نداشته ها و تنهایی های خیلی خیلی خیلی بزرگ ، فقط با خدا ...

مهم نیست در این زمین خاکی چقدر تنها باشیم و چقدر حرفهایمان برای دیگران غیر قابل فهم باشد و وقت انسانها برایمان کم ...

شکر که خدا هست و او جبران تمام دلتنگی ها و مرهم تمام زخمهاست ...

هر وقت دلت خواست ، مهمانش کن در بهترین جایی که او می پسندد ، در قلبت ...

و به دستان خالی ات نگاه نکن ، تو فقط خانه ی دلت را برایش نگهدار ، اسباب پذیرایی با اوست ...
... ادامه
bamdad
bamdad
مارکوپولو در سفرنامه اش مینویسد: در راه چین به سرزمینی رسیدم که مردمانش هم از دزد میترسیدن، هم از پلیس!!!!!!
دیدگاه · 1393/08/14 - 21:21 ·
4
Mohammad
www.reklamco (6).jpg Mohammad
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
... ادامه
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
وصیت می‌کنم بعد از مرگم ....



... از بوی گلاب بدم می آید، همون آب معدنی کفایت می کند، نگید این رانی هلو دوست داشت،
سنگ قبرش رو با رانی بشوریمااا،نوچ میشه !

آقایون فامیل، به خاطر من سه متر ریش نذارید!

خانم های فامیل، خواهشا بالای سر قبرم جیغ و داد نکنید،
باور کنید من از همهمه و شلوغی بدم میومد! مردم، گناه که نکردم!

توی درایو E عکس دارم، خوراک اعلامیه، عکس پرسنلی نذاریداا، اونا جلب ترحم نمی کنه!

بعد از مرگم هنوز میت رو زمین مونده هارد کامپیوترم رو بزارید تو ماکروفر!
یا با چکش خردش کنید! یه کاری کنید درایو D بیشتر بترکه!
فلش قرمزرو که پشت کتابام قایم کردمم را هم حتما بسوزونید
اصلا هم نیاز نیست توشو نگاه کنید که چیه من اندک آبرویی داشتم در این خانواده!!!!!
حواستون باشه ....

روی خرما ها پودر نارگیل نریزید، هم شکلش خز میشه، هم بدمزه میشه!
همون گردو بزارید لاش خیلی حال میده!

شایعه کنید قبل مرگش بهش الهام شده بود میمیره!
از اون دیالوگ هاست که مو به تن سیخ می کنه هااا !!

پنج شنبه ها سر خاکم نیاید چه کاریه؟ ترافیکه!

فیس بوکم رو بلاک نکنید، گاهی باهاش پست بدید بیاد بالا جیگر رفیقام کباب شه!

حتی اونائی که مثل نامه ی یک طرفه فقط براشون ایمیل میفرستادم ...
گاها برام ایمیلی بجای فاتحه بفرستید و یادم کنید

روحم شاد و یادم گرامی باد !

bamdad
images.jpg bamdad
وقتی آب سجود میکنددربرابرزلالی نگاه تو.. منکه ازقعرسرزمین بی آبی آمده ام چه کنم؟؟

{-35-}یـــــــــــــــــــا حسیـــــــــــــــــــن{-35-}
دیدگاه · 1393/08/12 - 22:35 ·
4
رضا
434900_669.jpg رضا
دیدگاه · 1393/08/8 - 16:09 در وبگردی ·
7
Honari_pix2hd_(16).jpg
آیا هیچ وقت در سرزمین شادی بوده ای؟
جایی که همه همیشه خوشحال اند،
جایی که همه درباره شاد ترین چیزها
شوخی میکنند و آواز می خوانند،
جایی که همه چیز محشر است و هیچ خیالی نیست؟
هیچ کس هیچ غمی ندارد،
و تا بخواهی لبخند و خنده است؟
من در سرزمین شادی بوده ام –
اگر بدانی چقدر کسل کننده است!
شل سیلور استاین
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/5 - 15:42 ·
5
صوفياجون
۵ ه‍.ش. - 1.jpg صوفياجون
sam
sam
سرد بود ...
زمستونی که اون شب برامون قدر هزار شب گذشت
2 تا خورده بودیم و چند تام نخوردیم ...
حقیقتش ته دل خوش بین ترین هوادارم با اخراج اولادی یه حسی بود ...
خدایا
آبرومون رو حفظ کن ...
بغض ...
آخ آخ بغض داشت خفمون میکرد...
غلام تعویض شد ...
ای بابا این کـــــــــــــــیه اوردی تو ...
زد
ایمون زد
بغض بیشتر شد ... مثه بچه یی که گم شده باشه
ایمون دومی رو زد
اقا بغض داشت میترکید ...
وای
اوت دستی
افندی اشاره کرد رو به جلو
50 هزارتا سیخ واستاده بودن ما خوشحال بودیم با همین بازی باخت رو مساو کرده اشک هااا میخواسیم در بیاریم تو کوچه بازار
توپ رفت گوشه زمین همه گفتیم خوبه وقتو بکشید
حسین بادامکی چرخید فرستاد رو دروازه ایمون گرفت چرخید

دیگــــــــــــــــــــــــــه یادم نمیاد ....
... ادامه
Majid
04904890784543018076.jpg Majid
رفاقت رو از دست فروش بازار نخریدم
بلکه تو کوچه های خاکی محلمون یادگرفتم...
پس خوب میدونم برای کدوم رفیق زمین بخورم
که بهم نخنده...
دیدگاه · 1393/07/30 - 14:25 ·
4
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ