یافتن پست: #سوخت

ıllı YAŁĐA ıllı
images.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
( )

( )

از :

دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس چشم من اندرنگر از می و ساغر مپرس
جوشش خون را ببین از جگر مومنان وز ستم و ظلم آن طره کافر مپرس
سکه شاهی ببین در رخ همچون زرم نقش تمامی بخوان پس تو ز زرگر مپرس
عشق چو لشکر کشید عالم جان را گرفت حال من از عشق پرس از من مضطر مپرس
هست دل عاشقان همچو دل مرغ از او جز سخن عاشقی نکته دیگر مپرس
خاصیت مرغ چیست آنک ز روزن پرد گر تو چو مرغی بیا برپر و از در مپرس
چون پدر و مادر عاشق هم عشق اوست بیش مگو از پدر بیش ز مادر مپرس
هست دل عاشقان همچو تنوری به تاب چون به تنور آمدی جز که ز آذر مپرس
مرغ دل تو اگر عاشق این آتشست سوخته پر خوشتری هیچ تو از پر مپرس
گر تو و دلدار سر هر دو یکی کرده اید پای دگر کژ منه خواجه از این سر مپرس
دیده و گوش بشر دان که همه پرگلست از بصر پر وحل گوهر منظر مپرس
چونک بشستی بصر از مدد خون دل مجلس شاهی تو راست جز می احمر مپرس
رو تو به تبریز زود از پی این شکر را با لطف شمس حق از می و شکر مپرس
... ادامه
حمید
حمید
سلامتیه اونایی که براشون مثل آتیش چهارشنبه سوری بودیم همه وجودمون تو آتیش عشقشون سوخت تا اونا با شادی از رومون بپرن و رد بشن
دیدگاه · 1392/12/26 - 14:17 ·
6
حمید
حمید
سلامتیه اونایی که براشون مثل آتیش چهارشنبه سوری بودیم
همه وجودمون تو آتیش عشقشون سوخت
تا اونا با شادی از رومون بپرن و رد بشن
دیدگاه · 1392/12/26 - 13:27 ·
6
bamdad
bamdad
ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ؟

ﺗﻮ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﺮﺩﯼ !؟

ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽ

ﻣﻦ ﺑﯽ ﺟﻨﺒﻪ ﺑﻮﺩﻡ ، ﺳﻮﺧﺘﻢ...!!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/24 - 21:24 ·
7
شهرزاد
57528206996668884027.gif شهرزاد
دهانت را می بویند که مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را می بویند
روزگار غریبی ست نازنین
و عشق را کنار تیرک راهبند تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
در این بن بست کج و پیچ سرما
آتش را به سوخت بار سرود و شعر فروزان می دارند
به اندیشیدن خطر مکن
روزگار غریبی ست نازنین
آن که بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
آنک قصابانند بر گذرگاه ها مستقر
با کنده و ساتوری خون آلود
روزگار غریبی ست نازنین
و تبسم را بر لب ها جراحی می کنند و ترانه را بر دهان
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد
کباب قناری بر آتش سوسن و یاس
روزگار غریبی ست نازنین
ابلیس پیروزمست سوز عزای ما را
بر سفره نشسته است
خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد

شاملو
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
272e291598f985c57847372f83f01067_500.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
خوبِ ... ; )
javad mehrban
javad mehrban
میگن شرکت شل که مال انگلیسه به هواپیمای لاریجانی توی آفریقای جنوبی سوخت نداده که به همه جا بره اونم برگشته ایران
ıllı YAŁĐA ıllı
یب.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
( ) = {-57-}

گيلانيان از قديم بر اين باور بوده اند كه اجراي آيين چهارشنبه سوري پليدي ها را از انسان زدوده و سلامتي را به ارمغان مي آورد. خيمه شب بازي يكي از نمايشهاي پيشواز از نوروز است كه تا چهل سال پيش نيز در شهرهاي گوناگون گيلان اجرا مي شد كه آنرا «گوشي» مي ناميدند. خيمه شب بازان افرادي دوره گرد بودند كه در شهر رشت متمركز بودند و اين افراد عروسكهايشان را به بازارهاي هفتگي سراسر استان مي بردند و به نمايش مي گذاشتند و با خواندن اشعار شاد و في البداهه تماشاگران را مشغول ساخته و از آنها در پايان پول مي گرفتند. كول كوله چهارشنبه (چهارشنبه سوري) در گيلان و در همه نقاط ايران به عنوان يكي از آيين هاي پيش از نوروز متدوال بوده و هست. آيين چهارشنبه سوري بنا بر يك باور قديمي در غروب آخرين روز سه شنبه سال برگزار مي شود، براساس اين باور اجراي اين رسم و آيين از انسان پليدي و بيماري را رفع مي كند و تندرستي و سلامتي را به ارمغان مي آورد.
3 دیدگاه · 1392/12/20 - 22:10 در گیلک ·
9
bamdad
bamdad
چرا ناراحتي؟

تو كه كاري نكردي؟

فقط 1كبريت روشن كردي و رفتي...

من بي جنبه بودم كه سوختم...
دیدگاه · 1392/12/18 - 20:19 ·
4
bamdad
bamdad
عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم !

دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود …
دیدگاه · 1392/12/18 - 20:06 ·
2
bamdad
bamdad
به چه میخندی تو ؟

به شکست دل من ؟

یا به پیروزی خویش ؟

به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد !

یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد ...
به دل ساده من میخندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟!
به چه میخندی تو؟!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/17 - 22:12 ·
6
Mohammad
naser_masoudi1.jpg Mohammad
دانلود آهنگ های

ناصر مسعودی، مشهور به بلبل گیلان، قدیمی‌ترین خواننده اشعار گیلکی معاصر است .او در سال ۱۳۱۴ در محله صیقلان رشت متولد شد.در ۳ سالگی پدر خود را از دست داد و همراه خانواده و سه خواهر و سه برادر خود به گذر سوخته تکیه کوچه مستوفی نقل مکان کردند.

او در سال ۱۳۲۸ همراه خانواده به تهران آمد و توانست در خدمت استاد علی اکبر خان شهنازی به عنوان شاگرد پذیرفته شود. او سپس در سال ۱۳۳۴ به گیلان بازگشت و در رشته تئاتر به فعالیت پرداخت و همزمان با آغاز بکار رادیو گیلان در سال ۱۳۳۶ به رادیو آمد به عنوان یکی از نخستین خوانندگان در این رادیو به اجرای برنامه پرداخت.
بعد از انقلاب ، برای سال‌ها انتشار آثار او ممنوع شد. ولیکن، تبحر او در موسیقی فارسی و گیلکی موجب شد که سرانجام با ترانه‌های جدیدی به فعالیت خود ادامه دهد.
[لینک]
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ