یافتن پست: #عاشقان

zoolal
zoolal
روز را خورشید میسازد و روزگار را ما

ما را قلب زنده نگه میدارد و قلب را عشق

پس روزگار را عاشقانه بساز و عشق را عاقلانه
دیدگاه · 1393/01/19 - 21:39 ·
5
zoolal
zoolal
من اگر عاشقانه می نویسم

نه عاشقم نه شکست خورده ام !

فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بماند…

در این ژرفای دل کندن ها و عادت ها و هوس ها

فقط تمرین آدم بودن میکنم همین !
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 21:20 ·
5
NEGAR
rcfr2z1hur2fec6tdno.jpeg NEGAR
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ

ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡِ ﺳﺎﺩﻩ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﺖ ﯾﮏ ﺧﯿﺎﻝِ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﻧﺒﺎﻓﯽ ...

**ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﺯﯼ

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﯼ ﻧﮑﻨﯽ،ﻣﯽ ﺑﺎﺯﯼ **...

ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ، ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ

ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮﯼ ﻣﻨﻄﻖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ...

ﮐﻪ ﺳﺮ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩِ ﺗﻌﻬﺪ،

ﯾﮏ ﻫﻮﺱِ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﭼﺸﻤﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ...

ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﻨﯽ

ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﺑﻤﺎﻧﯽ ...

ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺮﯼ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ...

ﻭ ﭼﻪ ﺣﯿﻠﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ...

ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﭘﺮ ﺍﺑﻬﺎﻡ ﺑﺎﺷﯽ،

ﻧﻪ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﺏِ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ...

ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻼﻫﺖ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﺑﭽﺴﺒﯽ،

ﻧﻪ ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ...

**ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﮔﭗ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ،

ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ **...

ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺳﺖ

ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﯼ

ﺑﺎ ﺭﻭﯾﯽ ﮔﺸﺎﺩﻩ

ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/18 - 19:52 ·
7
bamdad
bamdad
چه شبی است!

چه لحظه‌های سبک و مهربان و لطیفی،

گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشسته‌ام.

می‌بارد و می‌بارد و هر لحظه بیش‌تر نیرو می‌گیرد.

هر قطره‌اش فرشته‌ای است که از آسمان بر سرم فرود می‌آید.

چه می‌دانم؟

خداست که دارد یک ریز، غزل می‌سراید؛

غزل‌های عاشقانه‌ی مهربان و پر از نوازش.

هر قطره‌ی این باران،

کلمه‌ای از آن سرودهاست.
... ادامه
zahra
zahra
دیدگاه · 1393/01/15 - 16:58 ·
5
عسل
عسل
دلم بهانه ای میخواهد برای ادامه زندگی…
مثل یک بوسه عاشقانه که یادم بیاورد هنوز زنده ام !
دیدگاه · 1393/01/15 - 11:40 ·
5
bamdad
bamdad
شکل شعر عاشقانه ایی شده ام

که قبلا نوشته شده.

شکل شاعری که حرفش را قبلا یکی دیگر زده!

تکراری ام.
دیدگاه · 1393/01/14 - 15:07 ·
9
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
داشتم اشک هایم راروی نامه ای عاشقانه باقطره چکان جعل می کردم خاطرم آمدشاید دلتنگ خنده هایم باشی

ببخش اگر این روز ها عشق با گریستن اثبات می شود
... ادامه
bamdad
bamdad
این عاشقانه ها که به تو گفتم

کوه به کوه میگفت

به هم میرسیدند!!
bamdad
bamdad
بغض ها را گاهی باید قورت داد

عاشقانه ها را از پنجره ها تف کرد


و درها را به روی همه بست


باور کن


گاهی هیچ کس ارزش دچار شدن را ندارد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/14 - 11:36 ·
9
bamdad
bamdad
ادم ها فقط ادم هستند نه بیشتر ونه کمتر

اگر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی انها را شکسته ای

و اگر بیشتر از ان حسایشان کنی انها تورا میشکنند.....

بین این ادم های ادم فقط باید"عاقلانه" زندگی کرد

نه "عاشقانه"
{-39-}
دیدگاه · 1393/01/14 - 11:24 ·
9
محمدطاها
محمدطاها
بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله نور دل دوستان است و آیینه ی جان عارفان، بسم الله چراغ سینه ی موحدان است و آسایش دل مقربان

فاطمه جان

امشب از حسرت رویت دگر آرامم نیست

دلم آرام نگیرد که دلارامم نیست
گردش باغ نخواهم نروم طرف چمن

روی گلزار نجویم که گل اندامم نیست

سلام ما بر نمونه ی بارز تقوا و فضیلت، نشانه ی کامل حقیقت، افتخار دنیای تشیع و انسانیت، ستاره ی درخشان ملک و مملکت، شمع دل افروز طالبان سعادت و نمونه ی بارز صیانت، حضرت صدیقه ی کبری، فاطمه ی زهرا ( س ) و سلام بر شما عزاداران گریان آن بانوی همام.
عرض خیرمقدم و تسلیت دارم محضر شما بانوان مکرمه، عاشقان زهرای مرضیه و رهروان شیفته ی حوریه ی انسیه.
با امید به اینکه رهرو راه آن طاهره ی مطهره باشیم، مراسم پر سوز و گدازی را جهت بزرگداشت خصایل و فضایل فاطمه ی زهرا ( س ) مهیا نموده ایم تا در سوگش خالصانه زار بگرییم. پس در این فضای آکنده از غم و اندوه که یادش حزن انگیز است و وصفش غم انگیز ما را صفای جان باشید و تسلا بخش روح و روان.
شهادت حضرت فاطمه (ص)بر عزیزان گرامی وارجمند تسلیت باد.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/13 - 21:28 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ﺑﺨﺪﺍ !
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﻮﺷﺖ …
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺮﻡِ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺑِﻜﺮ ﺑﻜﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ …
ﻧﺠﻮﺍ ﺷﻮﺩ ﻛﻨﺎﺭِ ﮔﻮﺷﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﺰﺩیک ﺍﺳﺖ،
ﻣﻴﺘﻮﺍنی ﻻﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ لمس کنی با لبانت . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/13 - 17:44 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ﺑﺨﺪﺍ !
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﻮﺷﺖ …
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺮﻡِ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺑِﻜﺮ ﺑﻜﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ …
ﻧﺠﻮﺍ ﺷﻮﺩ ﻛﻨﺎﺭِ ﮔﻮﺷﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﺰﺩیک ﺍﺳﺖ،
ﻣﻴﺘﻮﺍنی ﻻﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ لمس کنی با لبانت . . .
... ادامه
zoolal
zoolal
تمام شعرهای عاشقانه جهان شبیه تواند!!!!!
اما
تو پشت استعاره ای ایستاده ای که به ذهن هیچ شاعری نخواهد رسید..{-35-}
دیدگاه · 1393/01/13 - 15:51 ·
5
nader melody
nader melody
عاشقانه ترین قسمت داستان عشق ما،
همین آخرش بود....
جایی که به خاطر آرامش دیگری، خودمان را به فراموشی زدیم........!
دیدگاه · 1393/01/9 - 19:41 ·
4
bamdad
bamdad
محبوب من...

امروز فقط برای تو مینویسم...

آرام به زمزمه هایم گوش کن...

راستش را بخواهی کم آورده ام....

نبودنت زندگی ام را نابود کرده...

این ها را فقط به تو میگویم...

بهترینم....

تو برگرد...

قول میدهم دیگر بهانه گیری نکنم...

قول میدهم دیگر برای گرمای دستانت ترانه نگویم...

برایت از شعر هم نمیگویم...

نه از سهراب....نه ازنیما....

با اینکه پنجره ای برای تماشای ازدحام کوچه خوشبختی نثار کلبه ام نکردی ،

فروغ را هم از یاد میبرم...

همه ی زندگی ام...

تو برگرد...

قول میدهم نغمه های پیانوی قدیمی ام خوابت را آشفته نسازد...

حتی با اینکه میدانی فقط وقتی آرامشت را حس میکنم

انگشتانم سمفونی عشق را با ملودی نفس هایت اجرا میکنند...

تو بیا....

قول میدهم زیر باران شانه به شانه قدم زدن را فراموش کنم

دیگر عاشقانه ازتونخواهم به خش خش برگ های زرد زیر پایت گوش کنی...

تو که برگردی همانی میشوم که میخواستی...

سعی میکنم همسرت باشم نه کسی که زنده بودنش از گرمی نگاه تو بود...

توکه رفتی عشق هم رفت...

دل هم مرد...

بیدل تر از همیشه آمدنت را به نظاره مینشینم....

تو فقط بیا...

{-118-}
دیدگاه · 1393/01/9 - 19:11 ·
6
محمدطاها
محمدطاها
مادرم میگفت شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است. نمازش ترک نمی شود.
زیارت عاشورا می خواند. روزه میگرد. مسجد میرود ... خیلی پسر با خداییست ...
لحظه ای دلم گرفت ... در دل فریاد زدم باور کنید من هم ایمان دارم ...
نماز نمیخوانم ولی لبخند روی لبهای مادرم خدا را به یادم میاورد ...
دستهای پینه بسته پدرم را دستهای خدا میبینم ...
زیارت عاشورا نمیخوانم ولی گریه یتیمی در دلم عاشورا برپا میکند ...
نه من روزه نمیگیرم ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی را میخرم که هیچوقت نمیخوانم ...
مسجد من خانه مادربزرگ پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی دلش شاد میشود ...
خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غمها تنهایم نمیگذارد ...
برای من تولد هر نوزادی تولد خداست وهر بوسه عاشقانه ای تجلی او ...
مادرم ... خدای من و خدای پسر همسایه یکیست ...
فقط من جور دیگری او را میشناسم و به او ایمان دارم ...
خدای من دوست انسانهاست نه پادشاه آنها ...
... ادامه
bamdad
bamdad
چـــه زیباستــــــ ........


کـه تــو تنـــهــا نیــاز مـن بـاشــی


و چـه عــاشقانـــه استـــــ


کـــه تــــو تــنــهـــا آرزویــــم باشــی


و چــــه رؤیـــایـــی استــــــ



ایــن « لحظـــه هـــای نــاب عــــاشقی »



و مــن همـــه زیبــایــی عاشقانـــه و رؤیـــایـــی را


فـقـط بـــا تــــــــو حس می کنــــم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 00:30 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
احمقانه ترین کار را من کردم وگفتم:خدا حافظ,عاشقانه ترین کار را تو کردی و گفتی هر چی تو بگی
hastii
hastii
به ياد داشته باش هر وقت دلتنگ شدي به آسمان نگاه كن .

كسي هست كه عاشقانه تو را مي نگرد و منتظر توست .

اشكهاي تو را پاك مي كند و دستهايت را صميمانه مي فشارد .

تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت .

و اگر باور داشته باشي مي بيني ستاره ها هم با تو حرف مي زنند .

باور كن كه با او هرگز تنها نيستي. فقط كافيست عاشقانه به آسمان نگاه کنی
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/6 - 18:07 ·
9
soheil
soheil
طوطی غمین نشسته که قنّاد می رود

شیرین دلش گرفته که فرهاد می رود



چرخد زمان که یاد عزیزان مکن ولی

عمــر عزیز هم مگر از یــاد می رود



سرو و سمن گــرفتــه سرِ ره ز باغبــان

کان سایه بین که از سر شمشاد می رود



ایــن انس و الفتی که بود حاصل حیــات

خود خرمن گلی است که بر باد می رود



روزی بهم رسیدن و روزی جدا شدن

دادی نــرفتــه نــوبــت بیداد مــی رود



بر هر شکنج طرّه اش آویز چشم و دل

این سرو نـاز بین که چه آزاد می رود



نوشادی است و آمد و با عاشقان خود

نوشی چشاند و باز به نوشاد می رود



فریاد عاشقان همه گو در گلو شکن

هرچند کار عشق ز فریاد مـی رود



گرد غمش به اشک فرو شوی، شهریار

وانگــاه شاد بــاش کــه دلشــاد می رود
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 19:48 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
در من آدم بـــرفی است که

عاشق آفــــتاب شده

و این..

خلاصه ی همه ی داستان های عاشقانه ی دنیاست ..
دیدگاه · 1393/01/5 - 14:02 در دوستها ·
8
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
نگاه کن!

آن دور دستها ...

یکی تنها به انتظار ایستاده ...

لبخندی عاشقانه بزن ...

دستی برایش تکان بده ...

شاید بشکند حصار سنگی تنهایی اش!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 13:41 ·
6
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ