یافتن پست: #عذاب

Mostafa
Mostafa
گریه کن تا اشک چشمات بریزه رو تن بارون

مثل بارون که تو دریا گم میشه راحت و آسون

منم و عشق و نگاهت، ساده از غمت گذشتم

هرچی از نگفته ها بود گوشه ی دلم نوشتم

روی این بلندی غم وایسادم شاید بیفتم

بغض مرگه توی سینم، تو مقصری عزیزم

گریه ی کار دل من هرچی هست از تو ا یا من؟

یا کمی حوصله از تو، یا کمی فاصله از من

از دو چشمی که نجیبه، گلگی یکم عجیبه

به لطافت ستارست اما دستام بی نسیبه

همیشه گریه ی چشمات یه سوال بی جوابه

واسه تو اگر یه راهه واسه من فقط عذابه

از دو چشمی که میریزه خنده های عاشقونه

نمیدونم غم و غصست یا که لحظه ی جنونه

روی این بلندی غم وایسادم شاید بیفتم

تو مقصری عزیزم ، آره تو ، همین که گفتم



...
مو۲.jpg ...
مدل مو
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
عقل که نباشه، جون در عذابه شعور که نباشه عمه در عذابه...! {-77-}
Noosha
tumblr_lvwmpw6pXI1r1rfp8o1_500.gif Noosha
این تلخ‌ ترین عذاب دنیاست

بعضی‌ها دوست داشتنی هستند اما ...

نباید دوستشان داشت!!!
{-60-}
Noosha
0d645l7n13dlajr8212r.jpg Noosha
به عصب رسیـــــــده درد عشقـــــت،



ولی حیف....خراب است،




باید از بن کشیــــــد و انداختش دور.



مهم نیست...فقط گاهی جای خالی اش عذابت میدهد،




فراموش میکنی... فراموش میکنی........!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/13 - 01:58 ·
6
MahnaZ
aks-neveshte-tanz-radsms-07.jpg MahnaZ
من موندم اینا با این چه جوری به این رسیدن !؟
Mostafa
Mostafa
دست از سرش بردار تا برود!

قرار بود مسابقه هنرهای رزمی بزرگی بین رزمی‌کاران مدرسه‌های مختلف انجام شود و مدرسه شیوانا هم چند نفر را برای مسابقه معرفی کرده بود. دو نفر از شاگردان شیوانا به فینال رسیدند. یکی از آنها شب مسابقه به شدت بی‌تابی می‌کرد، اما رزمی‌کار دوم آرام و ساکت گوشه‌ای نشسته بود و دوستش را نگاه می‌کرد.

شیوانا دلیل بی‌قراری شاگرد مضطربش را پرسید. او گفت: "نمی‌دانم چرا ناگهان دلشوره‌ای وجودم را پر کرده است. احساس بی‌حوصلگی می‌کنم و دوست دارم همین الان مسابقه را رها کنم و به مدرسه برگردم. در مجموع می‌توانم بگویم احساس عذاب‌آوری است."

شیوانا از شاگرد دوم که آرام بود گفت: "تو چطور؟ آیا این احساس بی‌قراری به سراغ تو نیامد؟"

شاگرد آرام گفت: "چرا آمد! اتفاقا بسیار هم شدید و تکان‌دهنده بود، اما به این احساس بی‌موقع و مزاحم گفتم که فعلا وقت خودنمایی نیست. بعد از مسابقه روزها و هفته‌ها وقت دارم و او می‌تواند آن موقع به وجودم راه یابد و مرا در خود فرا گیرد. اما امشب و فردا که مسابقه دارم حق ندارد رخ بنماید و موجب افت کارآیی و توانمندی و درنتیجه شکستم شود. خیلی ساده به احساسم دیکته کردم که الان وقت جلوه‌گری نیست!"

شاگرد مضطرب با تعجب گفت: "مگر می‌شود آدم جلوی احساسش را بگیرد!؟ احساس دل‌شوره وقتی می‌آید هیچ جایی برای منطق و استدلال باز نمی‌کند. می‌آید و همه جا را پر می‌کند!؟"

شیوانا با تبسم گفت: "احساس به تنهایی از پس این همه کار برنمی‌آید. یک همدست می‌خواهد. همدستی که به تمام تاروپود وجود تو دسترسی داشته باشد و بتواند اجازه ورود به بعضی جاها را که فقط در اختیار توست، بدهد.آن همدست نفوذی کسی جز خود تو نیست. دست از همراهی با او بردار. خواهی دید مثل یک موج گذرا و مثل یک نسیم می‌آید و از تو عبور می‌کند و می‌رود. آن که وادارش می‌کند بماند و درونت را به آشوب بکشاند خود تو هستی. این دوست تو برعکس چنین اجازه‌ای را به هیچ احساس مزاحمی نمی‌دهد. برای همین هم آرام است و به احتمال زیاد فردا در مسابقه امتیاز بیشتری کسب می‌کند. بهتر است تو هم دست از نگهداری احساس مزاحم برداری و بگذاری پی کار خود برود. اگر خیلی دوستش داری به او بگو بعدها که فرصت بود و حضورش برایت مزاحمتی ایجاد نمی‌کرد بیاید و خودش را نشان بدهد. خواهی دید این احساس بد می‌رود و دیگر نمی‌آید.
... ادامه
...
...
گفت:برات میمیرم
گفتم:توبمیری منم میمیرم
گفتم:ثابت کن
ریسمانی بردستانش بسته وبرروی ریل قطار
خوابید...
من هم باتردید کنارش خوابیدم
اماتاصدای بوق قطارراشنیدم
رفتم وتنهاش گذاشتم...
مدتهابودازش خبری نداشتم٫عذاب وجدان گرفته بودم...
یکروزکه باقطاربه مقصدی نامعلوم میرفتم
اونوتوکوپه کناردستم دیدم!
باشرمندگی سرم راپایین انداخته وگفتم:
تو...ت...و..ز..ن..د..ه..ای؟؟!!!
درحالی که بادستان ظریف وزنانه اش سرم را
بالا می آورد گفت:
آن ریل که من وتوبرآن آرمیده بودیم
متروکه بود...ورفت وبرای همیشه مراترک کرد ومن کنون تنهاوافسرده
همچوریلی متروک بیقطارترین لحظه هایم رامیگذرانم...
دراتظارمسافری که روزگاری همسفرش بودم..
داستانک:ازمجموعه داستانهای کوتاه
از:نیماراد بنام:
””سکوتی ازجنس مرگ””
که اونودراسرع وقت براتون خواهم گذاشت..
... ادامه
Mohammad
Sf00TqzvcP.jpg Mohammad
کی بیشتر می دونه ؟

وقتی می بینی یک کودک به شدید ترین وجه در زلزله یا سیل عذاب می کشه، شاید اولین چیزی که بـه ذهنت برسه ایـنـه کـه خدا ظالمه ایـنـو از ضعف دیدگاه آدم ها بـدون چون انسان دو بـعـدیـه، یعنی از روح و جسم تشکیل شده. تـو بـا دید محدودت داری یک جسم چهار ساله رو می بینی اما خدا جسم و روحش رو بـا هم می بـیـنـه، شاید روحی که در اون جسم چهار ساله هست، خیلی مسن تـر از اون جسمی بـاشه که تـو بـه ظاهر می بـیـنـی شاید هم این اشتباه بـاشه. ـــ ولی هزار تا شاید و امکان دیـگه ممکنـه وجود داشته باشه. بنابراین بـه ندای قلبت گوش بده و بگو : خدا ستمگر نیست و صبر می کنم تـا پس از مرگ که حقایق آشکار شد جواب و حقیقت آن را دریـابـم.

” و البته سریعا به کمک اون بچه بشتاب ، که حالا برای تو آزمایش بزرگ زندگیـتـه “
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/5 - 15:27 در حسینیه ·
8
Mohammad
ZiaqGpcfBL.jpg Mohammad
فرقی نمی کنه هیتلر، زلزله یا سیل

هیتلر شمشیر خدا، برای مجازات ستمکاران.

ظهور هیتلر ( و امثال او ) بـرای عذاب مردم جهان تصادفی و اتفاقی نبود، هیتلر تجلی ستـم و طغیـان مردم خود بــود، هیتلر همان مامور جهنم که گـنـه کاران رو عذاب می کنه، متجلی شـد و بـه مـنـصـه ظهـور رسید؛ هیتلر پاسخ روزگار بـه زشـتـکـاری مـردمـش بــود خالق هیتلر کسانی بودند کـه هیتلر آنان را عذاب کرد حاکم ظالم هر قوم، تـجلـی زشـتـکـاری مردمی است که بـر آنها حکومت می کنـد، همـانـطور که زلزله و سیل تـجـلـی کردار مردم آن شهر هستند و خدا ظالم نیست.
... ادامه
LeilA
LeilA
گاهی عمـــــر تلف مــیشود به پای
یک احساس …
گاهی احـــــــساس تلف میشود
به پای عمر …
و چه عذابی می کشد
کسی کـــه همـــــــ عمــرش تلف میشود
هم احساســش …
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/31 - 22:42 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
Moein.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
✔♥Дℓɨ♥✔
✔♥Дℓɨ♥✔
Majid
raminmax-Big-38.jpg Majid
خوابم نمیبره

حتی با قرص خواب

زندگیه من

بی تو یعنی عذاب

این حرف قلبمه

با کلی التماس

هی عشق لعنتیم

برگرد م...















الان ارامشم با 4 تا قرص لعنتیه...
... ادامه
♥هـــُدا♥
1بببببببب.jpg ♥هـــُدا♥
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
normal_14_lohrasbi_3eke_ir.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
♥هـــُدا♥
312690_307682135915743_153589284658363_1500774_452282650_n.jpg ♥هـــُدا♥
پشیمونی برای کارهایی که کردی،

به مرور از بین میره !

اما پشیمونی کارهایی که نکردی،

تا آخر عمر عذابت میده !!!
دیدگاه · 1392/06/23 - 15:10 ·
5
Mohammad
Mohammad
... ادامه
MahnaZ
44040428092468836884.jpg MahnaZ
ﻣﺎ #ﺩﺧﺘــــﺮﻫــﺎ ﻫﻤــﻪ #ﺣﺴﻮﺩﻳــــﻢ
ﺍﻣــــــﺎ ...
ﻋﺬﺍﺏ ﺁﻭﺭﺗــﺮﻳــﻦ #ﺣﺴــﺂﺩﺗﻤــﺎﻥ ﻭﻗﺘـــﯽ ﺍﺳﺕ ﻛــﻪ #ﺩﻝ ﻣﻴﺒﻨﺪﻳــــﻢ
#ﺩﻝ ﺑــــﻪ ﯾﮏ #ﻣـــﺮﺩ ﻛــــﻪ ﻣﻴﺒﻨﺪﻳــﻢ ﺩﻳﮕــــﺮ #ﺗﺎﺏ ﻧــﺪﺍﺭﻳــﻢ
#ﺻﺪﺍﻳـــﯽ #ﺟـــﺰ #ﻣــﺎ
#ﻧﮕـــﺂﻫــﯽ #ﺟــﺰ #ﻣـــﺎ
ﻭ #ﺩﺳﺘـــﺎﻧﯽ ﺑﻪ #ﺟﺰ #ﺩﺳﺘـــﺎﻧﻤﺎﻥ ﯾﺎﺍﺻﻼ ﻫــــــــﺮ ﭼﻴــــــــﺰﯼ #ﺟﺰ #ﺧــــﻮﺩﻣــــﺎﻥ ﺍﺯ ﻫـــﺰﺍﺭ ﻓــﺮﺳﺨﻴـﺶ #ﺭﺩ ﺷــــﻮﺩ
ﻫﻤـــﻪ ﺍﯾـــﻦ ﻫــﺎ ﺗﻨﻬــﺎ ﯾﮑـــ
#ﺩﻟﯿــﻞ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺍﯾـــﻦ ﺍﺳﺖ
" #ﺩﻭﺳﺖ_ﺩﺍﺷﺘــﻦ_ﺯﯾـــﺎﺩ "..
... ادامه
LeilA
LeilA
او ریش دارد و من نه
آدمی میشناسم از دوزخ خوف وتشویش دارد ومن نه

بس که میترسد از عذاب خدا حول از آتیش دارد ومن نه

دایما ذکر گوید و تسبیح در کف خویش دارد و من نه

قلبی آکنده از خدا وسری باطن اندیش دارد ومن نه

بس عجول است در رکوع وسجود گویی او جیش دارد ومن نه

تا رسد ز آسمان به او الهام دو سه تا دیش دارد ومن نه

گوییا با خدا بود فامیل اوکه این کیش دارد و من نه

بهر ماموریت ز بیت المال هی سفر پیش دارد و من نه

برنگشته ز انگلیس هنوز سفر کیش دارد ومن نه

بهر حج تمتع وعمره کو پن وفیش دارد ومن نه

زندگی تخته نرد اگر باشد او دو تا شیش دارد ومن نه

پانزده تا مغازه یک پاساژ توی تجریش دارد و من نه

در دزا شیو باغ و در قلهک خانه از خویش دارد و من نه

پانزده تا عیال صیغه و عقد بی کم و بیش دارد و من نه

گرچه با گرگها بود دمخور ظاهر میش دارد و من نه

دانی او اینهمه چرا دارد چونکه او ریش دارد ومن نه
... ادامه
صوفياجون
03b9443a74d13032c42c9251aae6c306.jpg صوفياجون
ترانه : من به جای تو

خواننده : {-41-}{-41-}{-35-}

شکستم ولی تکیه گاه توام

ببین بی کس اما پناه توام

یه عمره که از غصه و غم پرم

به جای تو بازم شکست میخورم

همون وقت که از زندگی خسته ای

برات باز نشد هردر بسته ای

میخوام توی نقش تو بازی کنم

به هرسختی تقدیرو راضی کنم

اگه خاطرات تورو دوشمه

بجای تو غصه تو آغوشمه

یه حسی منو سمت تو میکشه

میگه این عذاب عین آرامشه

توهیچ وقت کنارت ندیدی منو

جلوتر ازت رفتم این جاده رو

مبادا که غم راه تو سد کنه

بجای تو دنیا به من بد کنه

همه خنده و شادیا مال تو

تو رفتیو قلبم به دنبال تو

هوای تو رو دارم هر جا بری

بازم پیشتم حتی تنها بری

توهیچ وقت کنارت ندیدی منو

جلوتر ازت رفتم این جاده رو

مبادا که غم راه تو سد کنه

بجای تو دنیا به من بد کنه

همه خنده و شادیا مال تو

تو رفتیو قلبم به دنبال تو

هوای تو رو دارم هر جا بری

بازم پیشتم حتی تنها بری
عاشق این اهنگم
نگار
نگار
اعتراف کونم زای که بوم مورداب آب جا گوزگا گیفتم ترقه روشن کودم تاوَدِم انا دَهَن درون بعد 5 ثانیه گوزگا پودر بُسته
هنوزم که مَرَ یاد اَیه عذاب وجدان گیرم :ا
... ادامه
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ