تـــــ♥ـــــو که باشی کافیست !! مگر من به جز .. . " نفـــــس " چه میخواهم عشــــــقم ؟ ! من خــــــــــوشبخــــت ترینم .. چـــون تــــــــو رو دارم .. تــــــویی که .. حتـــــی فکر کردن بهت .. قلبمـــــو گرم میکـــــنه .. تـــــو
گاهــی فکـر میکنم کــار تـــو “ســـــخــــت تر” از مـــن است !!
مـن یـــــک دنـــیا دوستت دارم …
و تو زیر بـار این همــــه عشـــــق قــــد خـم نمیکنی …
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .*
* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد *
*بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ... *
*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . *
*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. *
*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود *
*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!*